1. تعریف مسئله
مسئله چیست؟ جملهای سؤالییا استفهامی است كه میپرسد: «چه رابطهای بین دو یا چند متغیر وجود دارد؟»پاسخ این سؤال، فعالیت پژوهشی را ممكن میسازد. برایمثال، آیا بین پیشرفت تحصیلی و روشهای تدریس معلمان، رابطهای وجود دارد؟
اولین قدم در هر پژوهش علمی، تشخیص مسئله و بیان آن است. انتخاب مسئله یكی از مراحل دشوار است كه از دو قسمت تشكیل شده است:
الف) تشخیص مسئله؛
ب) بیان آن به صورتی كه بتوان آن را با استفاده از روشهای پژوهشی معتبر و پایدار مورد پژوهش قرار داد.
در انتخاب هر موضوع پژوهشی، حداقل دو انگیزه وجود دارد:
1. آنچه شما میخواهید بدانید؛
2. آنچه را كه نیازمند به دانستن آن هستید.
معمولاً پژوهش و بررسی علمی هم به دو دلیل انجام میگیرد:
1. دلیل عقلی كه پایه پژوهش بنیادی خالص یا نظری را تشكیل میدهد.انگیزه پژوهشگر در این گونه موارد، میل به دانستن و فهمیدن و در واقع، رضایت خاطری است كه بر اثر دانستن و فهمیدن در وی به وجود میآید.
2. دلیل عملی كه به پژوهش كاربردی میانجامد. بدین معنی كه تمایل به دانستن از آن جهت مهم است كه بتوانیم كاری را بهتر انجام دهیم.
2. دلیل انتخاب مسئله
انتخاب مسئله: ممكن است نتیجه یك سلسله نیازهای عملییا عقلی و نظری باشد. انگیزه انتخاب پژوهشگر هم ممكن است كنجكاوی علمی و گاه ممكن است پژوهشگر بخواهد تفاوتهایی را كشف كند كه در یك مطلب كلی وجود دارد. یكی دیگر از عوامل انتخاب مسئله پژوهش، تمایلات و ارزشهای معنوی پژوهشگر است.
3. ویژگیهای مسئله پژوهش
مسئله پژوهش باید به شكلی بیان شود كه دستكم این ویژگیها را داشته باشد:
1. باید از رابطه بین دو یا چند متغیر پرسش كند؛
2. باید روشن و بدون ابهام باشد و معمولاً به صورت یك پرسش بیان شود؛
3. مسئله در تحقیقات تجربی، باید از طریق روشهای تجربی قابل آزمایش باشد؛
4. دامنه آن محدود باشد. (بیابانگرد،1382، ص20ـ 19)
4. ویژگیهایانتخاب موضوع و مسئله تحقیق
1. علاقه پژوهشگر (برای تحمل سختیها)؛
2. بدیع بودن (منجر به حل مشكل یا كاهش آن باشد)؛
3. پژوهشپذیر بودن (به دلیل ماهیت فلسفی و سیستم ارزش زیربنایی قابل تحقیق نیستند)؛
4. توانایی پژوهش (تسلط و تخصص كافی)؛
5. منابع مادی(ابزار اندازهگیری، نیروی انسانی، بودجه، تجهیزات)؛
6. وجود منابع اطلاعاتی؛
7. به صرفه بودن؛
8. خودداری از دوبارهكاری در تحقیقات و وفاداری نسبت به تحقیقات انجام شده قبلی؛
9. تعیین درجه اهمیت مسئله تحقیق و ارزش ادامه آن؛
10. فراهم بودن اطلاعات و عملی بودن روش تحقیق؛
11. وجود وسایل و امكانات مورد نیاز تحقیق و مناسب بودن شرایط كار؛
12. امكان همكاری و همیاری در انجام تحقیق بین واحدها و افراد ذیربط؛
13. در نظر داشتن مشكلات، موانع، رویدادها و خسارتهایاحتمالی در دوره تحقیق؛
14. زمان لازم برای تحقیق. (هومن، ص49)
5. آشنایی با خطاها در انتخاب مسئله
والن معتقد است كه اشتباههای چهارگانه ممكن است به این شرح باشد:
1. مسئلهای را بدون تحلیل جنبههای مختلف آن، شتابزده انتخاب میكند؛
2. بدون مطالعه منابع مرتبط با موضوع مورد نظر، اقدام به انتخاب میكند؛
3. قبل از انتخاب مسئله پژوهشی، روش اجرای تحقیق را مشخص میكند؛
4.به جای تعریف دقیق و روشن مفاهیم موجود در مسئله، آن را به صورت كلی توصیف میكند. (دلاور،1376، ص69)
پژوهشگران باید بدانند كه علت انتخاب مسئله اشتباه، شتابزدگی با دانش محدود است كه باید در این باره تأمل شود. انتخاب مسئله و اهمیت آن باید بر اساس دستیابی به شیوهای نو در اجرای امور، تدوین نظریه، تعمیمپذیرتر كردن و گسترش دانش یا نظریه، پاسخگویی به مسائل جامعه و پیشبرد روششناسی در تحقیق باشد.
گزارهها و سؤالات نیز بر اساس ابعاد مسئله و تعیین متغیر و امكان تعریف عملیاتی متغیرها و تعیین قلمروی علمی، محدودیت دامنه مطالعه و توجه به پیشینه تحقیقی آن مسئله مشخص شده باشد. (سرمد و دیگران،1376، ص38)
6. بیان مسئله
صورت یك مسئله غالباً اساسیتر از حل آن است. حل مسئله ممكن است فقط مستلزم مهارتهای تجربی و یا ریاضی باشد، حال آنكه طرح سؤالات نو و بررسی مسائل قدیمی از دیدگاهی تازه، نیازمند ذهنی خلاق است و این نكته بیانگر آزمودگی فرد در علم است.
در واقع، هر پژوهش با قصد پاسخگویی در راهحلیابی برای مسئلهای اصلی در قالب یك پژوهش ظهور میكند و آغاز میشود. هر پژوهش برای اینكه انسجام و هدفمندی و كاربردی بودن خود را حفظ كند، باید بر حول مسئلهای اصلی سازماندهی شود. در واقع، اصلییا حاشیهای بودن یك مسئله به هدف تحقیق وابسته است. (خاكی،1386، ص6)
انتخاب معضلی عمومی با بیان عامیانه، تبدیل آن به زبان علمی و صورتبندی آن در قالب مسئلهای علمی، بررسی و مطالعه آن با استفاده از روشهای علمی، نیل به شناخت علمی در مورد علل و روابط مربوط به مسئله مورد نظر و در نهایت برگرداندن آن از زبان علمی به زبان عامیانه به منظور ارائه راهحلها و چارهجوییها، اركان وظایف پژوهشگر را شكل میدهد. (همان)
بنابراین، بیان موضوع تحقیق به زبان علمی، همان طرح مسئله تحقیق در قالبی روشن و دقیق بر اساس ضوابط علمی است. اصولاً هر تحقیقیبرایطرح مسئلهای آغاز میشود. اگر این مسئله در ذهن محقق روشن نباشد، به اجبار محقق به كلیگویی میپردازد. برای پرهیز از كلیگویی باید:
1. محقق در مورد پدیده یا مسئله مورد نظر به تفكر بیشتری بپردازد؛
2. از طریق بررسی ادبیات و منابع مربوط، اطلاعات خود را غنی بخشد؛
3. از مشورت با صاحبنظران دریغ نورزد.
دستیابی به حل مسئله نیز به دو امر بستگی دارد:
الف) محقق بداند چه كاری را میخواهد یا باید انجام دهد؛
ب) مسئله خوب چیست یا مسئله علمی چه ویژگیهایی باید داشته باشد. (مارشال،1377، ص14)
بعد از انتخاب موضوع پژوهش و معنادار بودن آن، محقق باید به فكر تنظیم و بیان آن به صورتی قابل پژوهش و بررسی باشد. در این مرحله، پژوهشگر تازهكار، دچار زحمت خواهد شد؛ زیرا از تنظیم آن باز میماند. به طور كلی، بیان خوب مسئله باید این اطلاعات را منتقل كند:
1. سابقه تاریخی موضوع مورد مطالعه؛
2. توصیف و تشریح موضوع یا مسئله؛
3. محدوده موضوع تحقیق؛
4. محدوده زمانی؛
5. محدوده مكانی؛
6. واحدهای تحلیل؛
7. اهمیت مسئله؛
8. علل احتمالی بروز مسئله یا شكل.
در مجموع هر مسئلهای نیاز به مرزبندی دارد.
7. علت مرزبندی در تحقیق
مرزبندی در تحقیق، برای رسیدن به چهار هدف است كه عبارتند از:
1. كاربردی كردن؛
2. ژرفنگری و رسیدن به راهحلهای دقیقتر و قطعیتر؛
3. تشخیص درستتر و بهتر مسئله تحقیق؛
4. اشتقاق فرضیههای آزمونپذیر.
8. عناصر بیان مسئله
1. تعریف مسئله (حداقل سه تعریف معتبر)؛
2. بررسی وضعیت موجود (با آمار و ارقام و اسناد معتبر به دست میآید)؛
3. پیشبینی دورنمای آینده مسئله (اگر در این باره تحقیق شود، در آینده به كجا میانجامد)؛
4. مرور كلی بر مطالعات نظری و تجربی مسئله كه نشاندهنده:
الف) آگاهی از مطالعات نظری انجام شده؛
ب) پژوهشگر با علم به بررسی نظری و تجربه متغیرهای پژوهش را انتخاب كرده است.
5. بیان مسئله (دقت كند كه آیا به صورت كامل و سؤالی، آیا صریح بیان شده است و با عنوان همخوانی دارد، آیا رابطه بین پدیدهها بررسیشده است).
9. چگونگی بیان مسئله با توجه به نوع تحقیق
در هر یك از انواع تحقیق، اهداف خاصی دنبال میشود كه این اهداف بر شكلگیری و چگونگی بیان مسئله تأثیر جدی دارد. از این رو، پژوهشگر باید به این نكته توجه كند كه بین چگونگی بیان مسئله تحقیق و نوع تحقیق رابطه منطقی برقرار سازد.
با توجه به اینكه در تحقیقات توصیفی، پژوهشگر به دنبال ترسیم تصویری از «آنچه هست» میباشد. از این رو، سؤالهای زیر میتواند به هر چه دقیقتر شدن مسئله تحقیق و مشخصتر شدن آن كمك كند:
1. دوره زمانی مورد توجه ما كدام است؟
2. منطقه جغرافیایی مورد نظر ما كجاست؟
3. آیا خواهان توصیف كلی هستیم یا مقایسه در مشخص كردن الگوی گروههای فرعی؟
4. در پی چه جنبهای از موضوع هستیم؟
5. در چه سطحی از انتزاع، مایل به بررسی مسئله هستیم؟
در تحقیق تبیینی باید پرسید:
1. در پی تبیین چه چیزی هستیم؟
2. علل ممكن كدامند؟
3. كدام علل را بررسیكنیم؟
4. سازوكارهای ممكن كدامند؟
باید توجه داشت، وقتی بیان مسئله را با یك پرسش آغازین شروع میكنیم، زمانیمفید است كه این پرسش به خوبی تدوین شده باشد.هر چه سؤال كلیتر باشد، جوابهای آن مبهمتر و غیر كاربردیتر خواهد بود.
مجموعه صفاتی را كه باید در یك پرسش آغازی(بیان مسئله) خوب جمع باشد، میتوان در چند كلمه خلاصه كرد: «یك پرسش آغازی خوب باید «عملی» باشد؛ یعنی اینكه بتوان بر مبنای آن كار كرد و مخصوصاً باید بتوان عناصر پاسخهایی را برای آن فراهم آورد». (بازرگان و دیگران، ص322)
10. رابطه بیان مسئله با موضوع تحقیق
اولین گام در هر تحقیق، انتخاب موضوعی تحقیقی است. برای انتخاب موضوع و مسئله پژوهشی فرمول و قاعده خاصی وجود ندارد، ولی راههای انتخاب عنوان تحقیق معمولاً عبارتند از:
1. تجارب شخصی؛
2. كنجكاوی در اطلاعات منتشره از سوی رسانهها؛
3. بهرهگیری از دانش قلمرو تخصصی؛
4. تمایل به حل یك مسئله؛
5. فرصت و تهدیدات پیش آمده؛
6. توجه به ارزشهای فردی؛
7. مواجهه با مسئلهای پژوهشی در زندگی روزمره.
10. تبدیل موضوع به مسئله تحقیق
موضوع تحقیق باید كاملاً معین و تعریف شده باشد. بهترین راه برای بررسی نظاممند یك موضوع، تقلیل آن به سؤال یا سؤالات قابل تحقیق است. این فرآیند تبدیل اندیشهها به سؤالات و سپس جرح و تعدیل و پیرایش آنها و رسیدن به مسئله تحقیق، شامل یك رشته آزمایش و خطاست.مراحل این فرآیند عبارتند از است:
مرحله اول: توجه به جوانب سؤالبرانگیز موضوع؛
مرحله دوم: تعیین هدف تحقیق؛
مرحله سوم: بیان موضوع به صورت یك رشته سؤال؛
مرحله چهارم: ساختن فرضیه بر اساس هر یك از پاسخهای احتمالی به سؤالات. (بیكر، 1377، ص9)
11. رعایت نكاتی برای تنظیم عنوان تحقیق
الف) عنوان تحقیق باید شناختی دقیق و روشی از حوزه موضوع تحقیق را عرضه كند و در عین داشتن ویژگیهایی نظیر صراحت، قاطعیت و اختصار، خالی از هرگونه ابهام و پیچیدگی باشد؛
ب) محقق باید آگاه باشد كه نظم و ترتیب و كاربرد صحیح كلمات در عنوان تحقیق مراعات شود؛
ج) عنوان تحقیق باید در پرتوی امكانات عملی و واقعیتها، با توجه به اصول و موازین علمی، تهیه و تنظیم شود. به عبارت دیگر، محقق باید در انتخاب عنوان یا هر موضوع تحقیق، واقعگرایی را بر آرمانگرایی ترجیح دهد؛
د) محقق باید هنگام انتخاب موضوع یا عنوان تحقیق، از فرضها (فرضیهها) یا سؤالهایی كه در پی این موضوع خواهد آمد، آگاه باشد. (سیف نراقی،1375، ص12)