شاخصههای یک اثر فاخر عبارتند از:
- متفاوت بودن از آثار دیگران؛
- نوآورانه و پژوهشگرانه بودن همراه با تحلیل و تبیین؛
- باز نمودن زوایا و افقهای جدید در تحقیق؛
- تکراری نبودن و آغاز نمودن از نقطهای که دیگران به آنجا رسیدهاند.
اجزای کتابچه:
توضيح تفضيلي اين اجزاء به شرح ذيل است:
عنوان:
پختگي عنوان، حاكي از توان علمي نويسنده و عنوان نامناسب از ارزش اثر ميكاهد. اين عنوان ناظر به مسأله تحقيق و پرسش اصلي است. همچنين پوشش دهندهي واژگان كليدي است. پس بايد گويا و رسا باشد. در عين حال اختصار يك امتياز است و عنوان بايد بين سه تا هشت كلمه باشد. عنوان نبايد اعم يا اخص از محتواي متن يا از روي تعصب باشد. زمان انتخاب عنوان ميتواند در ابتدا يا تكميل و يا تعويض آن در انتها باشد. از عناوين كليشهاي بايد پرهيز شود. در متون علمي، عنوان هم علمي؛ وهم به دور از صنايع ادبي و ابهام آميز باشد.
نام مولف یا مولفین:
بعد از عنوان، نام نویسنده یا نویسندگان و زیر آن نام حوزه علمیة مربوطه ذکر شود.
چكيده:
در چكيده بايد با استفاده از جملات و كلمات بر کار رفته در متن، عصارة متن را در حدود150 كلمه آورد. چکیده خلاصة جامعي از محتواي يك گزارش پژوهشي است كه هدفها، پرسشها، روشها و يافتههاي پژوهش را به اختصار بیان میکند. چکیده، آيينة پژوهش است و مخاطب را تحريص و تشويق به خواندن ميكند. اجزاي چكيده شامل بيان مسأله، دلايل نگارش و بيان مشكلي است كه در متن مورد توجه قرار گرفته است. هم چنین نظرهاي مختلف پيرامون آن بررسي شده و ادله و شواهد كافي در همان راستا بررسي و نتايج علمي بهدست آمده را میشکافد.
چکیده بايد از زبان خود پژوهشگر (نه نقل قول) به صورت فعل ماضي آورده شود. در چكيده بهتر است كلمات كليدي هم بيايد. چكيده غير از فهرست يا مقدمه است و جزئي از محتواي متن و اجمالي از مطالب تفصيلي آن است و از طريق مطالعة فهرست مطالب با مقدمه و نتايج، نوشته ميشود. در چكيده لازم نيست به منابع و مآخذ، ارجاعي انجام شود و از بيان خطابي، مثال و توضيح مفاهيم پرهيز ميشود. چكيده در حقيقت بخش کامل، جامع و مستقل از اصل متن است، پس باید پس از نگارش متنِ پژوهش تهيه شود.
آسيب هاي چكيده نويسي
- تبديل چكيده به فهرست: چكيده هرگز مروري بر مباحث اثر تحقيقي نيست، بنابراين نبايد آن را با گزارش فهرست اثر، اشتباه گرفت.
- تبديل چكيده به طرح مسئله: برخي از افراد، در چكيده به شرح و تفصيل موضوع پژوهش و مسائل آن و ضرورت بحث از مسئله ميپردازند كه نادرست است. البته بيان اجمالي مسئله نيز از مباحث چكيده است، اما سهم آن متناسب با سهم حجم چكيده است، نه اينكه اهم مطالب چكيده بر محور بيان مسئله بنا شده باشد.
- ارجاع به مآخذ: پرداختن به معرفي منابع و مآخذ در چكيده نيز، نادرست است.
- بيان خطابي: ادبيات چكيده بايد همانند ادبيات اثر پژوهشی باشد. در واقع، استفاده از بيان شعارگونه، عبارتپردازي خطابه در شأن یک متن علمي نيست.
يادآوري:
شايسته است، با دقت و تأمل كافي نسبت به تهية چكيدة اثر اقدام نمايند و توجه داشته باشند كه اين چكيده ميتواند نمايي از كار اصلي آنان باشد و امكان معرفي درست آثار آنان را در سايتها و مراكز مختلف علمي –پژوهشي فراهم آورد، از اين رو كمال جديت و دقت را در چكيده نويسي به عمل آورند.
كليد واژه:
كلماتي است برآمده از متن، مرتبط با موضوع اصلي كه خواننده با مطالعة آنها، به محتواي اصلي پژوهش پي ميبرد. در حقيقت، كليد واژهها، در حكم موضوعات جزئي هستند که پس از چكيده ميآيند. واژگان كليدي به خواننده كمك ميكند تا پس از خواندن چكيده و آشنايي اجمالي با روند تحقيق، بفهمد چه مفاهيم و موضوعاتي در اين اثر مورد توجه قرار گرفته است. هم چنین کلیدواژهها در نقش نمایة یک متن علمی هستند. انتخاب درست کلیدواژهها به نمایهسازی استاندارد متون در فضای مجازی کمک میکند و دسترسی مخاطبان را به اثر پژوهشی تسهیل مینماید. كليد واژهها باید با واژههای اصلي عنوان و مسأله تحقيق و در حد امكان با سرفصلها تناسب داشته باشد. میانگین کلید واژه ها 5 تا 7 کلمه است.
مقدمه:
يكي از بخشهاي هر متن علمي است و روزني است براي ورود خواننده به دنياي درونی اثر و در حكم نقشة راه براي خواندن كل متن است.
وظايف اصلي مقدمه، روشن ساختن موضوع، مشخص نمودن هدف، طرح و نقشة اراية مطالب است.
معمولاً داوران و ارزيابان براي شناخت قوت علمي متون، مقدمه و نتيجة آن را با دقت نظر ویژهای مطالعه میکنند؛ بنابراين بايد آن را دقيق و مناسب بنويسيم. هدف اصلي يك مقدمة حرفهاي، پاسخ به پرسشهايي است چون: اين تحقيق چه اهميتي دارد؟ چه كساني از آن بهرهمند ميشوند؟ چه نيازي به حل اين مسأله داريم؟ و چه انگيزهاي باعث شد تا اين متن نوشته شود؟
در مقدمه، مسئلة تحقيق، ضرورت و اهداف آن از نظر بنيادي و كاربردي به صورت مختصر بيان ميشود و از ذكر جزئيات پرهيز ميگردد. در واقع يك مقدمة خوب شامل: توضيح دربارة پيشينة تحقيق، ضرورتها، روش، ساختار، مباحث منطق حاكم بر فصول است و اينكه اين تحقيق ادامة منطقي گزارشهاي پيشين است. مقدمه نبايد مفصل و طولاني باشد.
سير نگارش مقدمه هم از مطالب عامه به خاص است، از جنبههاي كلي شروع ميشود و رفته رفته به بخشهاي تخصصيتر ميپردازد. محقق بايد پرسشهاي پژوهش خود را به صورت استفهامي بيان كرده و به تعريف متغيرهاي تحقيق به صورت عملياتي بپردازد.
بدنه کتابچه
قسمت اصلي یک اثر علمی است كه در آن به سئوالات تحقيق به طور تفصيلي پاسخ ميدهد. لازم است پژوهشگران ارجمند بر اساس فهرست عناوین و فصل بندی انجام شده در طرح نامه اقدام به نگارش متن اصلی نمایند. عبارات بدنه بايد مستند به منابع معتبر و مستدل به برهان باشد و از آوردن عباراتي كه در درستي آنها شك دارد، پرهيز نمايد.
تعيين محورهاي داخلي در بدنه، ارتباط و انسجام منطقي در بين قسمتهاي مختلف را تقويت مينمايد در تعيين عناوين داخلي ميتوان از سئوالات فرعي كمك گرفت و هر كدام از عناوین داخلي ميتواند پاسخ به يك سئوال فرعي باشد. در صورت نياز ميتوان عنوانهاي داخلي را به موضوعات عناوين جزئيتر تبديل كرد و به سئوالات ريزتر و سادهتر كه پاسخ آنها، تنها به چند پاراگراف نياز دارد، رسيد.
بهترين متن علمی، نوشتاري است كه با كمترين كلمات، بيشترين محتواي علمي را توليد و به حل مسألهاي بيانجامد. جملههاي ساده، گويا و صحيح از ضروريات يك متن علمي است. اگر جملاتي از متن به لحاظ دستوري يا علمي استوار نباشد تأثير ناخوشايندي به مخاطب و اعتماد او گذارده و كل متن را زير سوال ميبرد. پس تنها مهارت در جمله سازي و عبارت پردازي براي توليد يك اثر علمي كافي نيست بلكه بايد چينش صحيح جملات و تركيب درست آنها را آموخت، گام نخست در اين ميسر، نگارش پاراگرفهاي استاندارد است. پاراگراف، بخش كوتاهي از يك متن است كه دربارة يك موضوع جزئي سخن ميگويد. هر پاراگراف با يك جمله اصلي شروع ميشود و همان جمله بايد حاوي ايدهي اصلي پاراگراف باشد. در ادامه جملات توضيحي خواهند آمد كه هر كدام ادامه منطقي جملة قبل است. همچنين هر پاراگراف بايد از استقلال نسبی برخوردار و مانند يك يادداشت كوچك باشد. شمار كلمات هر پاراگراف، زير 150 كلمه است. هر بند (پاراگراف) نبايد طولاني باشد و به مطلبي مهم بيفزايد. در ابتداي هر بند از حروف «واو« يا «كه» كه حروف عطفند و نشان ميدهد که بند مستقلي نيست، استفاده نميشود.
افزون بر استدلال و تأملات محقق، لازم است هر متن با مجموعهاي از آثار مرتبط با موضوع خود، در ارتباط باشد. از اين رو سعي ميشود با نقل قول مستقيم يا غير مستقيم (بازنويسي، تلخيص) اين ترابط علمي برقرار بوده و از منابع معتبر دست اول استفاده شود. البته ارجاعات محقق نبايد به قدري باشد كه تحليل نگارنده را كم رنگ نمايد. ناگفته نماند كه اشاره به نظريات رقيب در حل مسأله، نقد مستند و مستدل آنها با بيان نظرية برگزيده و دفاع از آن، عمدهترين مباحث بدنة يك کتابچه است. بنابراين بايد از هرگونه بحث مفصل در تحليل پيشفرضها، مباني و مباحث مقدماتي پرهيز شود و در صورت نياز به يك مطلب فرعي، آن را در پاورقي ذكر كرد. توجه داشته باشيم كه در ارزيابي متون، معمولاً به اعتبار علمي منابع و كفايت ادله و صحت نتايج آن معطوف ميشوند.
در پایان این قسمت باید یادآور شد که پژوهش فرایند تولید علم است، بر خلاف بسط اطلاعات دیگران که توسعه است نه پژوهش. شأن یک متن علمی ـ پژوهشی این است که در مقیاس تاریخ آن علم، نوآوری داشته باشد و تولید علم کند. همچنین پژوهشگران تنها به یافتهها و دستاوردهای دیگران بسنده نکنند، بلکه با بازنگری و مهندسی فکری جدید، در پی طرحی نو و به دست آوردن یافتههای نوین باشند و به خلق ایدهای جدید روی آورند.
ارایه متن در قالبی جذاب که فصل بندی یک از موارد جذابیت بخشی و استفاده بهتر و سریع تر و مرزبندی بین مطالب می باشد بسیار حائز اهمیت است.
لازم به ذکر است حجم این کتابچه بین 40 تا 50 صفحة 300 کلمه ای در نظر گرفته شده است.
نتيجه گیری:
در اين قسمت توصيف كلامي مختصر و مفيدي از آنچه بهدست آمده ارايه ميشود. در حقيقت بايد مشخص شود كه این اثر علمی به روشن شدن مسئله چه كمكي كرده است؛ بنابراين دستاوردها و حاصل پژوهش، بدون بيان ادله و شواهد در بخش پاياني بيان ميشود. نتيجه برخلاف چكيده متضمن تعريف و بيان مسأله، ضرورت تحقيق، ذكر ادله و ديدگاههاي رقيب نيست. نتيجه نشان ميدهد كه اثر علمی حاضر، چه نوآورريهايي داشته و چه مشكلي را حل کرده است. بر حسب اهميت آنها، روش متداول بيان نتايج آن است كه ابتدا مهمترين و سپس يافتههاي كم اهميتتر ارائه ميشود.
توجه داشته باشيم كه گزارش نتايج تحقيق بدون ذكر استدلال، استناد و ارجاع است. در نتيجه باید از هرگونه عبارت پردازي و ادعاي به اثبات نرسيده شديداً خودداري کرد. نتايج معمولاً مبتني بر ترتيب منطقي پرسشها يا فرضيهها و نيز وابسته به تأييد يا تأييد نشدن فرضيههاست و ترتيب بيان نتايج نيز بر حسب ترتيب تنظيم سوالها و فرضيههاي آنهاست. در انتهای نتیجهگیری میتوان افقهای جدیدی از موضوعات پژوهشی را برای تکمیل کار به دیگران پیشنهاد کرد.
استنادات
اعتبار علمي هر اثر پژوهشی به مستند و مستدل بودن آن است. ارائه فهرست كاملي از مراجع با رعايت اصل امانتداري و اخلاق پژوهشي مورد انتظار است. باید دانست که در عصر فنآوری و ارتباطات قرار داریم و اساساً محتوای هیچ تحقیق و نوشتهای بر کسی پوشیده نمیماند؛ بنابراین در برداشت مطالب یا استفاده از هندسه تحقیقی دیگران باید کاملاً شفاف باشیم. چه بسا بعدها با ادعای نویسندگان مواجه خواهیم شد. بنابراین پژوهشگر باید امانتداری لازم را مراعات کرده و مستندسازی نماید، در غیر این صورت هرگونه مسئولیتهای آتی متوجه او خواهد بود.
همچنین توجه داشته باشیم که بدون تحقیق و تفحص، نام کتاب، مقاله یا پایان نامهای را در منبع تحقیق (طرح نامه) درج کردن و در آینده آگاهی یافتن از اینکه اساساً در آن اثر، مطلبی در راستای موضوع تحقیق وجود نداشته، صداقت طراح را مورد خدشه قرار خواهد داد.
تنها متونی مورد تأیید و منتشر میگردد که دارای منبع شناسی تخصصی و محتوای غنی، همراه با نوآوری و ادبیات مناسب باشد.
از آنجا که مقرر شده است این کتابچه ها با ساختار واحد به جامعه علمی ارائه گردد، از این رو با احترام به سایر روشهای آموزش دیده در کارگاهها و کتابهای درسی، جهت ایجاد وحدت رویه از روش این جزوه بهره برده شود.
سبکهای استنادات در کتابها و مقالات متنوع است. ارجاع در پايان متن، ارجاع در پاورقي و ارجاع در متن سه شيوة عمدة استناد است كه شيوة اخير به علت سهولت، سرعت، ايجاد تمركز ذهني براي خواننده و رواج جهاني آن، بر دو شيوه قبلي برتري دارد. در ارجاع درون متني نام صاحب اثر، تاريخ انتشار و شماره جلد و صفحه را ميآورند مانند: (مطهري، 1382، ج 3، ص 150) امّا نام اثر نميآيد. دربارة مشخصات كتاب شناختي منابع تحقيق (كتاب نامه) كه در پايان مقاله ميآيد، هماهنگترين روش، همسويي با روش ارجاع نويسي در بدنة اصلي کتابچه است كه در پي ميآيد.
البته نبايد در ارجاعات و نقل قولها افراط كرد در آن صورت متن به مجموعه يادداشتها و تحليلهاي ديگران تبديل شده و از ارزش علمي آن كاسته ميشود.
شيوه ارجاع منابع
هرگاه در متن، مطلبي از يك كتاب يا مجله يا... به صورت مستقيم يا غير مستقيم نقل شود بايد پس از بيان مطلب آن را مستند ساخت. اين مستندسازي شيوههاي مختلف دارد:
الف) شیوه ارجاع در متن
در استناد نام مؤلف و صاحب اثر بدون القاب: آقا، خانم، استاد، دكتر، پروفسور، حجت الاسلام، آيت الله و امثال آن آورده ميشود مگر در جايي كه لقب جزو نام مشخص شده باشد مانند خواجه نصير الدين طوسي، آخوند خراساني، امام خميني، علامه طباطبايي.
1. اثر با يك مؤلف: پس از آوردن متن، داخل پرانتز: نام خانوادگي مولف، تاريخ انتشار، شماره صفحه به ترتيب ميآيد و پس از آن نقطه ميگذاريم مانند (ابطحي، 1382، ص 27).
- اثر با بيش از يك مؤلف باشد، نام خانوادگي آنان به ترتيب همراه سال انتشار و شماره صفحه ميآيد مانند (سرمد، بازرگان، حجازي، 1379، ص 50) و اگر بيش از سه مؤلف بود: نام خانوادگي اولين مؤلف و به دنبال آن عبارت «و همكاران» و سپس سال انتشار و شماره صفحه ميآيد مانند (نوربخش و ديگران، 1366، ص 75).
- اثر با نام سازمانها و نهادها:به جاي نام مؤلف، نام سازمان ميآيد مانند (فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي، 1382، ص 34).
- دو يا چند اثر يك مؤلف: همة آنها داخل پرانتز به ترتيب تاريخ نشر ميآيد مانند (والاس، 1980، ص 15؛ 1988، ص 27؛ 1990، ص 5). اگر چند اثر يك مؤلف در يك سال منتشر شده باشد آثار مختلف او با حروف الفبا از هم متمايز ميگردند مانند (احمدي، 1365 الف، ص 22؛ 1365 ب، ص 16).
- استناد به آيات و روايات: ابتدا نام سوره، سپس شماره آيه ذكر ميشود، مانند (بقره، 39). در خصوص نهج البلاغه نام كتاب و شماره خطبه يا نامه (نهج البلاغه، خطبه 33) و روايات غير نهج البلاغه، نام گردآورنده روايات، تاريخ نشر، شماره جلد و صفحه مانند (مجلسي، 1403، ج 56، ص 198).
ب) زيرنويس (پاورقي) توصيفي
توضيحات اضافي يا اصطلاحي كه نميتوان برای حفظ انسجام متن، آن را درون متن آورد ميتوان زيرِ صفحه با مشخص كردن شماره بيايد. توضيحات بايد حتيالامكان خلاصه باشد. ترجمة آيات و روايات در متن فارسي بيايد و در صورت نياز ميتوان متن عربي را در پاورقي آورد. كلمههاي بيگانه در داخل متن، حتماً بايد به فارسي نوشته شود و صورت خارجي آنها در پاورقي بيايد. اينها در مورد اصطلاحات تخصصي يا نام اشخاص است. در موارد ضروري كه بايد نام خارجي در متن بيايد بايد در كنار صورت فارسي داخل پرانتز نوشته شود. توجه كنيم درهر متن يكبار معادل انگليسي آوردن آن واژه كفايت ميكند.
ارجاع در منابع
محقق بايد در پايان مقاله، فهرستي از منابع و مآخذي كه در متن به آنها استناد كرده است را به ترتيب حروف الفباي نام خانوادگي بياورد. تنها منابعي ميآيد كه در متن از آنها استفاده شده است. در ذكر منبع حداقل پنج دسته اطلاعات، ضروري به نظر ميرسد: 1. نام خانوادگي و نام مؤلف يا مؤلفان 2. تاريخ انتشار اثر 3. عنوان اثر 4. نام شهر 5. نام ناشر. (البته اگر كتاب تجديد چاپ شده باشد، شمارة چاپ آن هم ميآيد). جداسازي اين اطلاعات با ویرگول است. مانند:
- در تك مؤلف:
جوادي، آملي، عبدالله (1372)، هدايت در قرآن (چاپ سوم)، تهران: مركز نشر فرهنگي رجاء.
- در ارجاع منابع از دو مؤلف يا بيشتر به شكل زير ميآيد:
سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس؛ حجازي، زهره (1379)، روشهاي تحقيق در علوم رفتاري (چاپ سوم)، تهران: نشر آگاه
- آثار داراي مترجم به شكل زير ميآيد:
صدر الدين شيرازي، محمد (1375)، شواهد الربوبيه، ترجمه جواد مصلح، چاپ دوم، تهران: انتشارات سروش
- آثار با عنوان سازمانها و نهادها
مركز اسناد و مدارك علمي، وزارت آموزش و پرورش (1362)، واژهنامه فارسي –انگليسي. تهران: نشر مؤلف
- آثار به جاي مؤلف ويراستار يا چند نفر گردآوردنده يا مجموعه مقالات به شكل زير:
شفيع آبادي، عبدالله (گردآورنده)، (1374). مجموعه مقالات جنگ رواني، تهران: انتشارات سمت.
ارجاع دهي مقالات
ابتدا نام مؤلف يا مؤلفان، سپس تاريخ انتشار، بعد عنوان مقاله، به دنبال آن نام مجله و شمارة آن ذكر ميشود آنگاه شمارة صفحات آن مقاله در آن مجله با حروف مخفف صص در فارسي، PPدر انگليسي، مانند حداد عادل، غلامعلي (1375)، انسان عيني، فصلنامه حوزه و دانشگاه، ش 9، صص 41-35.
ارجاع پايان نامه و رساله
پس از ذكر عنوان بايد ذكر شود كه آن منبع، پاياننامه كارشناسي ارشد يا رساله دكتری و به صورت چاپ نشده است، سپس نام دانشگاه به شكل زير:
ايزدپناه، عباس (1371)، مباني معرفتي مشاء و اهل عرفان، پايان نامه كارشناسي ارشد، چاپ نشده، دانشگاه قم.
ارجاع از يك روزنامه
همانند ارجاع مقاله در مجله است مانند:
محمودي، اكبر (1375، 21 مهر) موانع توسعه در ايران، روزنامه كيهان، ص 6.
ارجاع فرهنگ نامه و دايرة المعارف
در ارجاع نام سرپرست و بقيه موارد مثل كتاب عمل ميشود مانند:
بجنوردي، سيد كاظم و همكاران (1377)، دائرة المعارف بزرگ اسلامي (چاپ دوم)، تهران؛ مركز دائرة المعارف بزرگ اسلامي.
ارجاع كنفرانسها، سمينارها و گزارش
ارائه گزارش از همايش و سمينارها بايد به این شكل باشد:
همايش بين المللي نقش دين در بهداشت و روان (1380)، چكيده مقالات اولين همايش بين المللي نقش دين در بهداشت روان، تهران: دانشگاه علوم پزشكي ايران.
نقل از منابع الكرونيكي (اينترنت)
امروز نقل از منابع اينترنتي يكي از منابع ارجاعي است كه در ذكر آن اطلاعات ضروري به ترتيب زير بيان ميشود :
بارلو،جان پي (1996)، درخت يوشع ميلرزد، در مجله CORE(روي خط اينترنت) ج 8، ش 1، (92 نقل شده تاريخ 25 مارس 1996 قابل دسترسی در :
:Pub/Zines/c.Re-Zine file:ptp.e text.org pirectorg .g. 8corel.
ارجاع يك مقاله در مجله الكترونيكي
Miles, Adrian. Singin in the Rain: a hypertextual Reading. "Postmodern Culture 8.2(1998).02 nov 2000.
ارجاع يك كتاب الكترونيكي در شبكه وب
Austen, Jane. Pride and prejudice.de. henry chur chyrd. Nov 2000.
نكاتي درباره تايپ کتابچه:
الف) عنوان در وسط سطر با قلم تیتر شماره 16 تايپ شود.
ب) نام مؤلف در زير عنوان و در وسط سطر و با فاصله 5/1 سانتيمتر با قلم ترافيك شماره 12 تايپ شود.
ج) مدرسه علمیه و شهر مؤلف يا مؤلفان در همان صفحه با قلم لوتوس سیاه شماره 14 تايپ گردد.
د) عناوين اصلی با شمارههاي تفكيك كننده مانند 01، 02، 03، با قلم لوتوس سياه شماره 14 تايپ شود.
هـ) عناوين فرعي با شمارههاي تفكيكي 1-1، 2-1 و ... با قلم لوتوس سياه شماره سيزده تايپ شود.
و) متن با قلم لوتوس نازك، شماره 14 تايپ شده و ابتداي هر پاراگراف يا بند با كمي تورفتگي (اشپون) با فاصله 5/0 سانتيمتر آغاز گردد.
ز) فاصله بين سطرهاي متن 5/1 سانتيمتر و فاصله آنها از عنوانهاي فرعي دو سانتيمتر است.
ح) فاصله حاشيه صفحهها از هر طرف دو سانتيمتر و از بالا و پايين نيز دو سانتيمتر و فاصله آخرين سطر با پاورقي يك سانتيمتر است.
ط) نقل قول مستقيم در داخل گيومه با قلم لوتوس نازك شماره 14تايپ گردد.
ی) شماره صفحات در گوشه سمت چپ و بالاي صفحه تايپ گردد.
ک) در تايپ بايد از بهكار بردن قلمهاي متنوع و متفاوت پرهيز كرد.
ل) قلم انگليسي لازم براي تايپ پاورقي Times mediumبا شماره 8 است و همين قلم براي انگليسي در متن و منابع با شماره 10 استفاده ميشود.