ساختار کتابچه علمي پژوهشی

شناسه نوشته : 8416

1392/07/14

تعداد بازدید : 3140

ساختار کتابچه علمي پژوهشی
معاونت پژوهش حوزه­های علمیه خواهران در پی تولید آثار فاخر قرآنی توسط پژوهشگران خواهر می باشد تا قابلیت­های خواهران طلبه بیش از پیش به منصة ظهور برسد.
 
شاخصه­های یک اثر فاخر عبارتند از:
  • متفاوت بودن از آثار دیگران؛
  • نوآورانه و پژوهشگرانه بودن همراه با تحلیل و تبیین؛
  • باز نمودن زوایا و افق­های جدید در تحقیق؛
  • تکراری نبودن و آغاز نمودن از نقطه­ای که دیگران به آنجا رسیده­اند.
 
اجزای کتابچه:
  1. عنوان و نام مؤلف يا مؤلفان
  2. چكيده
  3. كليد واژه
  4. مقدمه
  5. بدنه کتابچه (شامل فصول مختلف)
  6. نتيجه­گیری
  7. استنادات
توضيح تفضيلي اين اجزاء به شرح ذيل است:
 
عنوان:
پختگي عنوان، حاكي از توان علمي نويسنده و عنوان نامناسب از ارزش اثر مي­كاهد. اين عنوان ناظر به مسأله تحقيق و پرسش اصلي است. همچنين پوشش دهنده­ي واژگان كليدي است. پس بايد گويا و رسا باشد. در عين حال اختصار ‌يك امتياز است و عنوان بايد بين سه تا هشت كلمه باشد. عنوان نبايد اعم يا اخص از محتواي متن يا از روي تعصب باشد. زمان انتخاب عنوان مي­تواند در ابتدا يا تكميل و يا تعويض آن در انتها باشد. از عناوين كليشه­اي بايد پرهيز شود. در متون علمي،‌ عنوان هم علمي؛ وهم  به دور از صنايع ادبي و ابهام آميز باشد.
 
نام مولف یا مولفین:
بعد از عنوان، نام نویسنده یا نویسندگان و زیر آن نام حوزه علمیة مربوطه ذکر شود.
 
چكيده:
در چكيده بايد با استفاده از جملات و كلمات بر کار رفته در متن،‌ عصارة متن را در حدود150 كلمه آورد. چکیده خلاصة جامعي از محتواي يك گزارش پژوهشي است كه هدف­ها، پرسش­ها، روش­ها و يافته­هاي پژوهش را به اختصار بیان می­کند. چکیده، آيينة پژوهش است و مخاطب را تحريص و تشويق به خواندن مي­كند. اجزاي چكيده شامل بيان مسأله، دلايل نگارش و بيان  مشكلي است كه در متن مورد توجه قرار گرفته است. هم چنین نظرهاي مختلف پيرامون آن بررسي شده و ادله­ و شواهد كافي در همان راستا بررسي و نتايج علمي به­دست آمده را می­شکافد.
 چکیده بايد از زبان خود پژوهشگر (نه نقل قول) به صورت فعل ماضي آورده شود. در چكيده بهتر است كلمات كليدي هم بيايد. چكيده غير از فهرست يا مقدمه است و جزئي از محتواي متن و اجمالي از مطالب تفصيلي آن است و از طريق مطالعة فهرست مطالب با مقدمه و نتايج، نوشته مي­شود. در چكيده لازم نيست به منابع و مآخذ، ارجاعي انجام شود و از بيان خطابي، مثال و توضيح مفاهيم پرهيز مي­شود. چكيده در حقيقت بخش کامل، جامع و مستقل از اصل متن است، پس باید پس از نگارش متنِ پژوهش تهيه  شود.
 
 
آسيب ­هاي چكيده نويسي
  1. تبديل چكيده به فهرست: چكيده هرگز مروري بر مباحث اثر تحقيقي نيست، بنابراين نبايد آن را با گزارش فهرست اثر، اشتباه گرفت.
  2. تبديل چكيده به طرح مسئله: برخي از افراد، در چكيده به شرح و تفصيل موضوع پژوهش و مسائل آن و ضرورت بحث از مسئله مي­پردازند كه نادرست است. البته بيان اجمالي مسئله نيز از مباحث چكيده است، اما سهم آن متناسب با سهم حجم چكيده است، نه اينكه اهم مطالب چكيده بر محور بيان مسئله بنا شده باشد.
  3. ارجاع به مآخذ: پرداختن به معرفي منابع و مآخذ در چكيده نيز، نادرست است.
  4. بيان خطابي: ادبيات چكيده بايد همانند ادبيات اثر پژوهشی باشد. در واقع، استفاده از بيان شعارگونه، عبارت­پردازي خطابه در شأن یک متن علمي نيست.
يادآوري:
شايسته است، با دقت و تأمل كافي نسبت به تهية چكيدة اثر اقدام نمايند و توجه داشته باشند كه اين چكيده مي­تواند نمايي از كار اصلي آنان باشد و امكان معرفي درست آثار آنان را در سايت­ها و مراكز مختلف علمي –پژوهشي فراهم آورد، از اين رو كمال جديت و دقت را در چكيده نويسي به عمل آورند.
 
كليد واژه:
كلماتي است برآمده از متن، مرتبط با موضوع اصلي كه خواننده با مطالعة آنها، به محتواي اصلي پژوهش پي مي­برد. در حقيقت، كليد واژه­ها، در حكم موضوعات جزئي هستند که پس از چكيده مي­آيند. واژگان كليدي به خواننده كمك مي­كند تا پس از خواندن چكيده و آشنايي اجمالي با روند تحقيق، بفهمد چه مفاهيم و موضوعاتي در اين اثر مورد توجه قرار گرفته است. هم چنین کلیدواژه­ها در نقش نمایة یک متن علمی هستند. انتخاب درست کلیدواژه­ها به نمایه­سازی استاندارد متون در فضای مجازی کمک می­کند و دسترسی مخاطبان را به اثر پژوهشی تسهیل می­نماید. كليد واژه­ها باید با واژه­های اصلي عنوان و مسأله تحقيق و در حد امكان با سرفصل­ها تناسب داشته باشد. میانگین کلید واژه ها 5 تا 7 کلمه است.
 
مقدمه:
يكي از بخش­هاي هر متن علمي است و روزني است براي ورود خواننده به دنياي درونی اثر و در حكم نقشة راه براي خواندن كل متن است.
وظايف اصلي مقدمه، روشن ساختن موضوع، مشخص نمودن هدف، طرح و نقشة اراية مطالب است.
معمولاً داوران و ارزيابان براي شناخت قوت علمي متون، مقدمه و نتيجة آن را با دقت نظر ویژه­ای مطالعه می­کنند؛  بنابراين بايد آن را دقيق و مناسب بنويسيم. هدف اصلي يك مقدمة حرفه­اي، پاسخ به پرسش­هايي است چون: اين تحقيق چه اهميتي دارد؟ چه كساني از آن بهره­مند مي­شوند؟ چه نيازي به حل اين مسأله داريم؟ و چه انگيزه­اي باعث شد تا اين متن نوشته شود؟
در مقدمه، مسئلة تحقيق، ضرورت و اهداف آن از نظر بنيادي و كاربردي به صورت مختصر بيان مي­شود و از ذكر جزئيات پرهيز مي­گردد. در واقع يك مقدمة خوب شامل: توضيح دربارة پيشينة تحقيق، ضرورت­ها، روش، ساختار، مباحث منطق حاكم بر فصول است و اينكه اين تحقيق ادامة منطقي گزارش­هاي پيشين است. مقدمه نبايد مفصل و طولاني باشد.
سير نگارش مقدمه هم از مطالب عامه به خاص است، از جنبه­هاي كلي شروع مي­شود و رفته رفته به بخش­هاي تخصصي­تر مي­پردازد. محقق بايد پرسش­هاي پژوهش خود را به صورت استفهامي بيان كرده و به تعريف متغيرهاي تحقيق به صورت عملياتي بپردازد.
 
بدنه کتابچه
قسمت اصلي یک اثر علمی است كه در آن به سئوالات تحقيق به طور تفصيلي پاسخ مي­دهد. لازم است پژوهشگران ارجمند بر اساس فهرست عناوین و فصل بندی انجام شده در طرح نامه اقدام به نگارش متن اصلی نمایند. عبارات بدنه بايد مستند به منابع معتبر و مستدل به برهان باشد و از آوردن عباراتي كه در درستي آنها شك دارد، پرهيز نمايد.
تعيين محورهاي داخلي در بدنه، ارتباط و انسجام منطقي در بين قسمت­هاي مختلف را تقويت مي­نمايد در تعيين عناوين داخلي مي­توان از سئوالات فرعي كمك گرفت و هر كدام از عناوین داخلي مي­تواند پاسخ به يك سئوال فرعي باشد. در صورت نياز مي­توان عنوان­هاي داخلي را به موضوعات عناوين جزئي­تر تبديل كرد و به سئوالات ريزتر و ساده­تر كه پاسخ آنها، تنها به چند پاراگراف نياز دارد، رسيد.
بهترين متن علمی، نوشتاري است كه با كمترين كلمات، بيشترين محتواي علمي را توليد و به حل مسأله­اي بيانجامد. جمله­هاي ساده، گويا و صحيح از ضروريات يك متن علمي است. اگر جملاتي از متن به لحاظ دستوري يا علمي استوار نباشد تأثير ناخوشايندي به مخاطب و اعتماد او گذارده و كل متن را زير سوال مي­برد. پس تنها مهارت در جمله سازي و عبارت پردازي براي توليد يك اثر علمي كافي نيست بلكه بايد چينش صحيح جملات و تركيب درست آنها را آموخت، گام نخست در اين ميسر، نگارش پاراگرف­هاي استاندارد است. پاراگراف، بخش كوتاهي از يك متن است كه دربارة يك موضوع جزئي سخن مي­گويد. هر پاراگراف با يك جمله اصلي شروع مي­شود و همان جمله بايد حاوي ايده­ي اصلي پاراگراف باشد. در ادامه جملات توضيحي خواهند آمد كه هر كدام ادامه منطقي جملة قبل است. همچنين هر پاراگراف بايد از استقلال نسبی برخوردار و مانند يك يادداشت كوچك باشد. شمار كلمات هر پاراگراف، زير 150 كلمه است. هر بند (پاراگراف) نبايد طولاني باشد و به مطلبي مهم بيفزايد. در ابتداي هر بند از حروف «واو« يا «كه» كه حروف عطفند و نشان مي­دهد که بند مستقلي نيست، استفاده نمي­شود.
افزون بر استدلال و تأملات محقق، لازم است هر متن با مجموعه­اي از آثار مرتبط با موضوع خود، در ارتباط باشد. از اين رو سعي مي­شود با نقل قول مستقيم يا غير مستقيم (بازنويسي، تلخيص) اين ترابط علمي برقرار بوده و از منابع معتبر دست اول استفاده شود. البته ارجاعات محقق نبايد به قدري باشد كه تحليل نگارنده را كم رنگ نمايد. ناگفته نماند كه اشاره به نظريات رقيب در حل مسأله، نقد مستند و مستدل آنها با بيان نظرية برگزيده و دفاع از آن، عمده­ترين مباحث بدنة يك کتابچه است. بنابراين بايد از هرگونه بحث مفصل در تحليل پيش­فرض­ها، مباني و مباحث مقدماتي پرهيز شود و در صورت نياز به يك مطلب فرعي، آن را در پاورقي ذكر كرد. توجه داشته باشيم كه در ارزيابي متون، معمولاً به اعتبار علمي منابع و كفايت ادله و صحت نتايج آن معطوف مي­شوند.
در پایان این قسمت باید یادآور شد که پژوهش فرایند تولید علم است، بر خلاف بسط اطلاعات دیگران که توسعه است نه پژوهش. شأن یک متن علمی ـ ‌پژوهشی این است که در مقیاس تاریخ آن علم، نوآوری داشته باشد و تولید علم کند. هم­چنین پژوهشگران تنها به یافته­ها و دستاوردهای دیگران بسنده نکنند، بلکه با بازنگری و مهندسی فکری جدید، در پی طرحی نو و به دست آوردن یافته­های نوین باشند و به خلق ایده­ای جدید روی آورند.
ارایه متن در قالبی جذاب که فصل بندی یک از موارد جذابیت بخشی و استفاده بهتر و سریع تر و مرزبندی بین مطالب می باشد بسیار حائز اهمیت است.
لازم به ذکر است حجم این کتابچه بین 40 تا 50 صفحة 300 کلمه ای در نظر گرفته شده است.  
 
نتيجه­ گیری:
در اين قسمت توصيف كلامي مختصر و مفيدي از آنچه به­دست آمده ارايه مي­شود. در حقيقت بايد مشخص شود كه این اثر علمی به روشن شدن مسئله چه كمكي كرده است؛ بنابراين دستاوردها و حاصل پژوهش، بدون بيان ادله و شواهد در بخش پاياني بيان مي­شود. نتيجه برخلاف چكيده متضمن تعريف و بيان مسأله، ضرورت تحقيق، ذكر ادله و ديدگاه­هاي رقيب نيست. نتيجه نشان مي­دهد كه اثر علمی حاضر، چه نوآورري­هايي داشته و چه مشكلي را حل کرده است. بر حسب اهميت آنها، روش متداول بيان نتايج آن است كه ابتدا مهم­ترين و سپس يافته­هاي كم اهميت­­تر ارائه مي­شود.
توجه داشته باشيم كه گزارش نتايج تحقيق بدون ذكر استدلال، استناد و ارجاع است. در نتيجه باید از هرگونه عبارت پردازي و ادعاي به اثبات نرسيده شديداً خودداري کرد. نتايج معمولاً مبتني بر ترتيب منطقي پرسش­ها يا فرضيه­ها و نيز وابسته به تأييد يا تأييد نشدن فرضيه­هاست و ترتيب بيان نتايج نيز بر حسب ترتيب تنظيم سوال­ها و فرضيه­هاي آنهاست. در انتهای نتیجه­گیری می­توان افق­های جدیدی از موضوعات پژوهشی را برای تکمیل کار به دیگران پیشنهاد کرد.
 
استنادات
اعتبار علمي هر اثر پژوهشی به مستند و مستدل بودن آن است. ارائه فهرست كاملي از مراجع با رعايت اصل امانت­داري و اخلاق پژوهشي مورد انتظار است. باید دانست که در عصر فن­آوری و ارتباطات قرار داریم و اساساً محتوای هیچ تحقیق و نوشته­ای بر کسی پوشیده نمی­ماند؛ بنابراین در برداشت مطالب یا استفاده از هندسه تحقیقی دیگران باید کاملاً شفاف باشیم. چه بسا بعدها با ادعای نویسندگان مواجه خواهیم شد. بنابراین پژوهشگر باید امانت­داری لازم را مراعات کرده و مستندسازی نماید، در غیر این صورت هرگونه مسئولیت­های آتی متوجه او خواهد بود.
هم­چنین توجه داشته باشیم که بدون تحقیق و تفحص، نام کتاب، مقاله یا پایان نامه­ای را در منبع تحقیق (طرح نامه) درج کردن و در آینده آگاهی یافتن از اینکه اساساً در آن اثر، مطلبی در راستای موضوع تحقیق وجود نداشته، صداقت طراح را مورد خدشه قرار خواهد داد.
 
 
تنها متونی مورد تأیید و منتشر می­گردد که دارای منبع شناسی تخصصی و محتوای غنی، همراه با نوآوری و ادبیات مناسب باشد.
 
از آنجا که مقرر شده است این کتابچه ها با ساختار واحد به جامعه علمی ارائه گردد، از این رو با احترام به سایر روش­های آموزش دیده در کارگاه­ها و کتاب­های درسی، جهت ایجاد وحدت رویه از روش این جزوه بهره برده شود.
 
 
سبک­های استنادات در کتاب­ها و مقالات متنوع است. ارجاع در پايان متن، ارجاع در پاورقي و ارجاع در متن سه شيوة عمدة استناد است كه شيوة اخير به علت سهولت، سرعت، ايجاد تمركز ذهني براي خواننده و رواج جهاني آن، بر دو شيوه قبلي برتري دارد. در ارجاع درون متني نام صاحب اثر،‌ تاريخ انتشار و شماره جلد و صفحه را مي­آورند مانند: (مطهري، 1382، ج 3، ص 150) امّا نام اثر نمي­آيد. دربارة مشخصات كتاب شناختي منابع تحقيق (كتاب نامه) كه در پايان مقاله مي­آيد،‌ هماهنگ­ترين روش، همسويي با روش ارجاع نويسي در بدنة اصلي کتابچه است كه در پي مي­آيد.
البته نبايد در ارجاعات و نقل قول­ها افراط كرد در آن صورت متن به مجموعه يادداشت­ها و تحليل­هاي ديگران تبديل شده و از ارزش علمي آن كاسته مي­شود.

 
شيوه ارجاع منابع
هرگاه در متن، مطلبي از يك كتاب يا مجله يا... به صورت مستقيم يا غير مستقيم نقل شود بايد پس از بيان مطلب آن را مستند ساخت. اين مستندسازي شيوه­هاي مختلف دارد:
 
الف) شیوه ارجاع در متن
در استناد نام مؤلف و صاحب اثر بدون القاب: آقا، خانم، استاد، دكتر، پروفسور، حجت الاسلام، آيت الله و امثال آن آورده مي­شود مگر در جايي كه لقب جزو نام مشخص شده باشد مانند خواجه نصير الدين طوسي، آخوند خراساني، امام خميني، علامه طباطبايي.
1. اثر با يك مؤلف: پس از آوردن متن، داخل پرانتز: نام خانوادگي مولف، ‌تاريخ انتشار، شماره صفحه به ترتيب مي­آيد و پس از آن نقطه مي­گذاريم مانند (ابطحي، 1382، ص 27).
  • اثر با بيش از يك مؤلف باشد، نام خانوادگي آنان به ترتيب همراه سال انتشار و شماره صفحه مي­آيد مانند (سرمد، بازرگان، حجازي، 1379، ص 50) و اگر بيش از سه مؤلف بود: نام خانوادگي اولين مؤلف و به دنبال آن عبارت «و همكاران» و سپس سال انتشار و شماره صفحه مي­آيد مانند (نوربخش و ديگران، 1366، ص 75).
  • اثر با نام سازمان­ها و نهادها:به جاي نام مؤلف، نام سازمان مي­آيد مانند (فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي، 1382، ص 34).
  • دو يا چند اثر يك مؤلف: همة آنها داخل پرانتز به ترتيب تاريخ نشر مي­آيد مانند (والاس، 1980، ص 15؛ 1988، ص 27؛ 1990، ص 5). اگر چند اثر يك مؤلف در يك سال منتشر شده باشد آثار مختلف او با حروف الفبا از هم متمايز مي­گردند مانند (احمدي، 1365 الف، ص 22؛ 1365 ب، ص 16).
  • استناد به آيات و روايات: ابتدا نام سوره، سپس شماره آيه ذكر مي­شود، مانند (بقره، 39). در خصوص نهج البلاغه نام كتاب و شماره خطبه يا نامه (نهج البلاغه، خطبه 33) و روايات غير نهج البلاغه، نام گردآورنده روايات، تاريخ نشر، شماره جلد و صفحه مانند (مجلسي، 1403، ج 56، ص 198).
ب) زيرنويس (پاورقي) توصيفي
توضيحات اضافي يا اصطلاحي كه نمي­توان برای حفظ انسجام متن، آن را درون متن آورد مي­توان زيرِ صفحه با مشخص كردن شماره بيايد. ‌توضيحات بايد حتي­الامكان خلاصه باشد. ترجمة آيات و روايات در متن فارسي بيايد و در صورت نياز مي­توان متن عربي را در پاورقي آورد. كلمه­هاي بيگانه در داخل متن، حتماً بايد به فارسي نوشته شود و صورت خارجي آنها در پاورقي بيايد. اينها در مورد اصطلاحات تخصصي يا نام اشخاص است. در موارد ضروري كه بايد نام خارجي در متن بيايد بايد در كنار صورت فارسي داخل پرانتز نوشته شود. توجه كنيم درهر متن يكبار معادل انگليسي آوردن آن واژه كفايت مي­­كند.
 
ارجاع در منابع
محقق بايد در پايان مقاله، فهرستي از منابع و مآخذي كه در متن به آنها استناد كرده است را به ترتيب حروف الفباي نام خانوادگي بياورد. تنها منابعي مي­آيد كه در متن از آنها استفاده شده است. در ذكر منبع حداقل پنج دسته اطلاعات، ضروري به نظر مي­رسد: 1. نام خانوادگي و نام مؤلف يا مؤلفان 2. تاريخ انتشار اثر 3. عنوان اثر 4. نام شهر 5. نام ناشر. (البته اگر كتاب تجديد چاپ شده باشد، شمارة چاپ آن هم مي­آيد). جداسازي اين اطلاعات با ویرگول است. مانند:
  • در تك مؤلف:
جوادي، آملي،‌ عبدالله (1372)، هدايت در قرآن (چاپ سوم)، تهران: مركز نشر فرهنگي رجاء.
  • در ارجاع منابع از دو مؤلف يا بيشتر به شكل زير مي­آيد:
سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس؛ حجازي، زهره  (1379)، روش­هاي تحقيق در علوم رفتاري (چاپ سوم)، تهران:‌ نشر آگاه
  • آثار داراي مترجم به شكل زير مي­آيد:
صدر الدين شيرازي، محمد (1375)، شواهد الربوبيه، ترجمه جواد مصلح، چاپ دوم، تهران: ‌انتشارات سروش
  • آثار با عنوان سازمان­ها و نهادها
مركز اسناد و مدارك علمي، وزارت آموزش و پرورش (1362)، واژه­نامه فارسي –انگليسي. تهران: نشر مؤلف
  • آثار به جاي مؤلف ويراستار يا چند نفر گردآوردنده يا مجموعه مقالات به شكل زير:
شفيع آبادي، عبدالله (گردآورنده)، (1374). مجموعه مقالات جنگ رواني، تهران:‌ انتشارات سمت.
 
ارجاع دهي مقالات
ابتدا نام مؤلف يا مؤلفان، سپس تاريخ انتشار، بعد عنوان مقاله، به دنبال آن نام مجله و شمارة آن ذكر مي­شود آنگاه  شمارة صفحات آن مقاله در آن مجله با حروف مخفف صص در فارسي، PPدر انگليسي، مانند حداد عادل، غلامعلي (1375)، انسان عيني، فصلنامه حوزه و دانشگاه، ش 9، صص 41-35.
 
 
 
ارجاع پايان نامه و رساله
پس از ذكر عنوان بايد ذكر شود كه آن منبع، پايان­نامه كارشناسي ارشد يا رساله دكتری و به صورت چاپ نشده است، سپس نام دانشگاه به شكل زير:
ايزدپناه، عباس (1371)، مباني معرفتي مشاء و اهل عرفان، پايان نامه كارشناسي ارشد، چاپ نشده، دانشگاه قم.
 
ارجاع از يك روزنامه
همانند ارجاع مقاله در مجله است مانند:
محمودي، اكبر (1375، 21 مهر) موانع توسعه در ايران، روزنامه كيهان، ص 6.
ارجاع فرهنگ نامه و دايرة المعارف
در ارجاع نام سرپرست و بقيه موارد مثل كتاب عمل مي­شود مانند:
بجنوردي، سيد كاظم و همكاران (1377)، دائرة المعارف بزرگ اسلامي (چاپ  دوم)، تهران؛ مركز دائرة المعارف بزرگ اسلامي.
 
ارجاع كنفرانس­ها، سمينارها و گزارش
ارائه گزارش از همايش و سمينارها بايد به این شكل باشد:
همايش بين المللي نقش دين در بهداشت و روان (1380)، چكيده مقالات اولين همايش بين المللي نقش دين در بهداشت روان،‌ تهران: دانشگاه علوم پزشكي ايران.
 
نقل از منابع الكرونيكي (اينترنت)
امروز نقل از منابع اينترنتي يكي از منابع ارجاعي است كه در ذكر آن اطلاعات ضروري به ترتيب زير بيان مي­شود :
بارلو،‌جان پي (1996)، درخت يوشع مي­لرزد، در مجله CORE(روي خط اينترنت) ج 8، ش 1، (92 نقل شده تاريخ 25 مارس 1996 قابل دسترسی در :
:Pub/Zines/c.Re-Zine file:ptp.e text.org pirectorg .g. 8corel.
ارجاع يك مقاله در مجله الكترونيكي
Miles, Adrian. Singin in the Rain: a hypertextual Reading. "Postmodern Culture 8.2(1998).02 nov 2000.
 
 
ارجاع يك كتاب الكترونيكي در شبكه وب
Austen, Jane. Pride and prejudice.de. henry chur chyrd. Nov 2000.
 
نكاتي درباره تايپ کتابچه:
الف) عنوان در وسط سطر با قلم تیتر شماره 16 تايپ ­شود.
ب) نام مؤلف در زير عنوان و در وسط سطر و با فاصله 5/1 سانتي­متر با قلم ترافيك شماره 12 تايپ ­شود.
ج) مدرسه علمیه و شهر مؤلف يا مؤلفان در همان صفحه با قلم لوتوس سیاه شماره 14 تايپ گردد.
د) عناوين اصلی با شماره­هاي تفكيك كننده مانند 01، 02، 03، با قلم لوتوس سياه شماره 14 تايپ ­شود.
هـ) عناوين فرعي با شماره­هاي تفكيكي 1-1، 2-1 و ... با قلم لوتوس سياه شماره سيزده تايپ ­شود.
و) متن با قلم لوتوس نازك، شماره 14 تايپ شده و ابتداي هر پاراگراف يا بند با كمي تورفتگي (اشپون) با فاصله 5/0 سانتي­متر آغاز ­گردد.
ز) فاصله بين سطرهاي متن 5/1 سانتي­متر و فاصله آنها از عنوان­هاي فرعي دو سانتي­متر است.
ح) فاصله حاشيه صفحه­ها از هر طرف دو سانتي­متر و از بالا و پايين نيز دو سانتي­متر و فاصله آخرين سطر با پاورقي يك سانتي­متر است.
ط) نقل قول مستقيم در داخل گيومه با قلم لوتوس نازك شماره 14تايپ ­گردد.
ی) شماره صفحات در گوشه سمت چپ و بالاي صفحه تايپ ­گردد.
ک) در تايپ بايد از به­كار بردن قلم­هاي متنوع و متفاوت پرهيز كرد.
ل) قلم انگليسي لازم براي تايپ پاورقي Times mediumبا شماره 8 است و همين قلم براي انگليسي در متن و منابع با شماره 10 استفاده مي­شود.
 
. هر چند چکیده و کلیدواژه در کتابچه قرار نمی گیرد، اما در راستای بارگزاری در سایت ها و معرفی اثر پژوهشی ضروری می باشند.