موضوع کرسي آزاد انديشي : نقش رسانه در انتقال مفاهيم ديني(رسالت رسانه در جامعه ديني)
استان: البرز مدرسه علميه : بقيع استاد ارائه کننده : خانم ربابه علي محمدزاده استاد منتقد : خانم وکيلزاده داور : استاد محترم
استان: البرز مدرسه علميه : بقيع استاد ارائه کننده : خانم ربابه علي محمدزاده استاد منتقد : خانم وکيلزاده داور : استاد محترم
خانم سلجوقي
چکيده نظرات استاد ارائه کننده بحث :
. باتوجه به بحث پذيرندگي علت اين موضوع چيزي جز يک برخورد سياسي و القاي يک نظام اخلاقي و ارزشي جديد با يک تعريف کاملاً متفاوت نمي باشد.
اقدام به مشوش کردن تعاريف اصل مي کنند و از قبل اين تغيير مفاهيم مانند عفت، عدالت و امانت و... رل در اين نظام تغيير دهند ونظام روابط روحي و عملي ديگري را به شدت حاکم کنند.
اين بلاتکليفي و پذيرندگي که در مخاطب ايجاد شده مي تواند يک بازي سياسي باشد که در صدد تغيير نظام مداري اخلاقي هستند.مثلاً تغيير غفت و اين امر سبب تغيير رفتارهاي فکري و عملي مي شود وبازتاب خود را نشان مي دهد.
چکيده نظرات استاد منتقد :
از ديدگاه ما آنها درصدد تغيير معناي عفت هستند در صورتي که آنها درصدد القاي فرهنگ و ارزش هاي خود به ماهستند.
درست است که علت گرايش به رسانه هاي غربي جذابيت آنهاست اما دليل برتغيير معناي عفت نيست، آنها بدليل استفاده ي ترفندها و تبليغات در صدد القاي فرهنگ خود به ما مي باشند.وقتي گفته مي شود که يک نظام فرهنگي با استفاده از تبليغات، اخبار برنامه هاي خود و مستندات فرهنگ و خواسته ي خود را مطرح کند و مقبوليت لازم را ايجاد کرده و به تبع آن براي ديگران هم جذاب باشداما آيا برخورد همه مخاطبان با اين مسئله يکسان است؟
. باتوجه به بحث پذيرندگي علت اين موضوع چيزي جز يک برخورد سياسي و القاي يک نظام اخلاقي و ارزشي جديد با يک تعريف کاملاً متفاوت نمي باشد.
اقدام به مشوش کردن تعاريف اصل مي کنند و از قبل اين تغيير مفاهيم مانند عفت، عدالت و امانت و... رل در اين نظام تغيير دهند ونظام روابط روحي و عملي ديگري را به شدت حاکم کنند.
اين بلاتکليفي و پذيرندگي که در مخاطب ايجاد شده مي تواند يک بازي سياسي باشد که در صدد تغيير نظام مداري اخلاقي هستند.مثلاً تغيير غفت و اين امر سبب تغيير رفتارهاي فکري و عملي مي شود وبازتاب خود را نشان مي دهد.
چکيده نظرات استاد منتقد :
از ديدگاه ما آنها درصدد تغيير معناي عفت هستند در صورتي که آنها درصدد القاي فرهنگ و ارزش هاي خود به ماهستند.
درست است که علت گرايش به رسانه هاي غربي جذابيت آنهاست اما دليل برتغيير معناي عفت نيست، آنها بدليل استفاده ي ترفندها و تبليغات در صدد القاي فرهنگ خود به ما مي باشند.وقتي گفته مي شود که يک نظام فرهنگي با استفاده از تبليغات، اخبار برنامه هاي خود و مستندات فرهنگ و خواسته ي خود را مطرح کند و مقبوليت لازم را ايجاد کرده و به تبع آن براي ديگران هم جذاب باشداما آيا برخورد همه مخاطبان با اين مسئله يکسان است؟
نتايج ديدگاه موافق:
باتوجه به تحولات اجتماعي مي توان اين نتيجه گيري را کرد که بازيچه ي تبليغات درست و نادرست آنها قرار گرفتيم واين امر را مي توان به مسائلي همچون تحکيم خانواده تعميم داد و نمي توان به راحتي از اين موضوع گذشت.اين روش کاملاًهدفمند است که با بيان مسائل بي اهميت ذهن را مشغول کنند وآنها را از توجه به مسائل مهمتر بازدارند.
باتوجه به تحولات اجتماعي مي توان اين نتيجه گيري را کرد که بازيچه ي تبليغات درست و نادرست آنها قرار گرفتيم واين امر را مي توان به مسائلي همچون تحکيم خانواده تعميم داد و نمي توان به راحتي از اين موضوع گذشت.اين روش کاملاًهدفمند است که با بيان مسائل بي اهميت ذهن را مشغول کنند وآنها را از توجه به مسائل مهمتر بازدارند.
نتايج ديدگاه مخالف :
باتکرار زياد اين مسئله در ميان مسائل کم اهميت،اهميت لازم را در زمان مقتضي از دست مي دهد.اگرتأثيرپذيري جامعه از رسانه بيش از حد باشد مشکل از خود جامعه مي باشد و ما نبايد متعصبانه به اين مسئله نگاه کنيم.
باتکرار زياد اين مسئله در ميان مسائل کم اهميت،اهميت لازم را در زمان مقتضي از دست مي دهد.اگرتأثيرپذيري جامعه از رسانه بيش از حد باشد مشکل از خود جامعه مي باشد و ما نبايد متعصبانه به اين مسئله نگاه کنيم.
جمع بندي اور:
از اين ي گاه که رسانه به عنوان يک ابزار نقش بسيار مهمي ر انتقال فرهنگ ار ميتوان نگاه کر ورسانه سبب از بين رفتن مرز بين فرهنگ ها ش ه واز طرف يگر آيا رسانه باتوجه به رسالت انتقال فرهنگ حق ارد که سبب تجزيه ي فرهنگ هاي بومي شود؟آيا فرهنگ ها خود داراي زمينه هاي استوار هستند؟باتوجه به تئوريزه شدن فرهنگ جهاني توسط نظام سلطه اين امکان وجود دارد که فرهنگ هاي بومي مورد تعرض قراربگيرند.باتوجه به اهداف نظام سرمايه داري وکسب منافع بيشتر باتوليد فرهنگ جديد ومورد توجه خود را القاي عقايد واهداف خود به جوامع تحت سلطه بايد انديشه وحرکتي اساسي درمواجهه ودرجهت مقابله ي با آن صورت گيرد.ازطرفي آنها درصدد هستند که بابهره گيري هوشمندانه از مسائل و ويژگي هاي طبيعي انسان ها درجهت القاي فرهنگ مورد نظر خود بهره ببيند. چرا برخورد کشورهاي مختلف درپذيزش وعدم پذيرش فرهنگ نظام سلطه متفاوت بوده وحال وظيفه مادر مقابل رسانه که از ابزار تکنولوژي بهره مي برد چيست و اين مسئله حتي در کشورهاي پيشرفته وتوسط جامعه شناسان آن مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد.مابايد سعي کنيم که رسانه را اداره کنيم نه اينکه رسانه مارا مديريت کند.ومابايد نسبت به شرايط موجود خود را بروز کرده و از اتفاق ها و حوادث نهراسيم.
از اين ي گاه که رسانه به عنوان يک ابزار نقش بسيار مهمي ر انتقال فرهنگ ار ميتوان نگاه کر ورسانه سبب از بين رفتن مرز بين فرهنگ ها ش ه واز طرف يگر آيا رسانه باتوجه به رسالت انتقال فرهنگ حق ارد که سبب تجزيه ي فرهنگ هاي بومي شود؟آيا فرهنگ ها خود داراي زمينه هاي استوار هستند؟باتوجه به تئوريزه شدن فرهنگ جهاني توسط نظام سلطه اين امکان وجود دارد که فرهنگ هاي بومي مورد تعرض قراربگيرند.باتوجه به اهداف نظام سرمايه داري وکسب منافع بيشتر باتوليد فرهنگ جديد ومورد توجه خود را القاي عقايد واهداف خود به جوامع تحت سلطه بايد انديشه وحرکتي اساسي درمواجهه ودرجهت مقابله ي با آن صورت گيرد.ازطرفي آنها درصدد هستند که بابهره گيري هوشمندانه از مسائل و ويژگي هاي طبيعي انسان ها درجهت القاي فرهنگ مورد نظر خود بهره ببيند. چرا برخورد کشورهاي مختلف درپذيزش وعدم پذيرش فرهنگ نظام سلطه متفاوت بوده وحال وظيفه مادر مقابل رسانه که از ابزار تکنولوژي بهره مي برد چيست و اين مسئله حتي در کشورهاي پيشرفته وتوسط جامعه شناسان آن مورد بحث و بررسي قرار ميگيرد.مابايد سعي کنيم که رسانه را اداره کنيم نه اينکه رسانه مارا مديريت کند.ومابايد نسبت به شرايط موجود خود را بروز کرده و از اتفاق ها و حوادث نهراسيم.