آیا تاكنون به این موضوع فكر كردهاید كه هنگام مطالعه از چه روشی استفاده میكنید؟ آیا میدانید بهرهمندی از یك روش مطالعه صحیح و اصولی میتواند بسیاری از مشكلات پژوهشی و یادگیری را حل كند. در واقع، روشهای گوناگونی برای مطالعه وجود دارد كه یكی از آنها «روش پسختام» است.
1. روش پسختام
این روش یكی از معروفترین روشهای بهسازی حافظه است كه شش مرحله دارد و آن عبارت است از:
الف. مراحل پیشخوانی:در این مرحله، نوشتار به صورت اجمالی و مقدماتی مطالعه میشود. از جمله موارد این مرحله، خواندن عنوان فصلها، خواندن سطحی فصل، توجه به تصاویر، بخشهای اصلی و فرعی و خلاصه فصلهاست. هدف در این مرحله، دستیابی به یك دید كلی نسبت به كتاب یا نوشتار و ارتباط دادن بخشهای مختلف كتاب با یكدیگر است.
ب. مرحله سؤال كردن:پس از مطالعه اجمالی موضوعات و نكات اصلی، در مورد آنها سؤال طرح كنید. این كار باعث افزایش دقت و تمركز فكر و سرعت و سهولت یادگیری میگردد.
ج. مرحله خواندن:در این مرحله باید مطالب كتاب را دقیق و كامل خواند كه هدف از آن، فهمیدن كلیات و جزئیات مطالب و نیز پاسخگویی به سؤالات مرحله قبل است. در این مرحله از خواندن، برای فهم بهتر مطالب میتوان از كارهایی مثل یادداشتبرداری، علامتگذاری و خلاصهنویسی بهره جست.
د. مرحله تفكر:در این مرحله از خواندن، ساختن سؤالها و ایجاد ارتباط بین دانستههای خود درباره مطالب فكر كنید.
ﻫ. مرحله از حفظ گفتنی:در این مرحله بدون مراجعه به كتاب و از حفظ، مطالب خوانده شده را یادآوری كنید و بار دیگر به سؤالاتی كه خودتان طرح كردهاید، پاسخ دهید. مرحله از حفظ گفتنی در پایان هر بخش انجام میگیرد. مطالب آموخته شده را در قالب كلمات برای خود بیان كنید. اگر توانا نبودید، مطالب آموخته نشده را باید دوباره بخوانید.
و. مرحله مرور كردن:این مرحله كه مرحله آزمون نیز هست، در پایان هر فصل انجام میگیرد. در اینجا به مرور، موضوعات اصلی و نكات مهم و نیز ارتباط مفاهیم مختلف را با یكدیگر دریابید و در صورت برخورد با موضوعات مورد اشكال به متن اصلی یا مرجع مراجعه كنید. البته مرحله مرور كردن، بیشتر در كتابهای آموزشی به كار گرفته میشود تا فرد آمادگی لازم را برای امتحان پیدا كند. از این روشها در فرآیند یك پژوهش یا آموزش میتوان استفاده كرد. چه بسا بسته به نوع مطالعه و هدف از آنها تنها به برخی از این مراحل بسنده كنیم.
2. روش دقیقخوانی
هدف از این مرحله آن است كه با درك كامل و دقیق مطالب، آنها به صورتی سازمانیافته و منظم در حافظه نگهداری شود. برخی از فنون موجود كه میتواند به روش دقیقخوانی كمك كند، عبارتند از:
الف) فن خلاصهبرداری
عبارت، مفاهیم و موضوعات كلیدی متن نوشته میشود، به طوری كه فرد با نگاه كردن و خواندن خلاصهها، همه مطالب خوانده شده را به یاد میآورد. یك روش بسیار مطلوب این است كه از خلاصهها نیز دوباره خلاصهبرداری شود.
ب) فن سازماندهی مطالب
این فن باعث افزایش درك و سرعت یادگیری و سهولت در بازیابی مطالب آموخته شده میشود. برای سازماندهی مطالب، استخراج سه بخش از متن اصلی مورد مطالعه لازم است كه عبارتند از:
1. موضوع اصلی: تمامی مطالب را در بر میگیرد و بقیه مطالب پیرامون آن میچرخد.
2. نكتههای اصلی: خطوط و اندیشههای اصلی و مهم هستند كه در مجموع، موضوع اصلی را میسازند و از صراحت بیشتری برخوردارند.
3. نكات جزئی: اطلاعات جزئیتر هستند كه به صورت مثالها، نمونهها، عكس و تصاویر اطلاعات واقعی مطرح میشوند.
ج) فن علامتگذاری در متن
در این فن، علامتهایی را در روی متن اصلی انجام دهید، از قبیل علامتگذاری به شكلهای مختلف در متن، خط كشیدن زیر عبارات مهم، حاشیهنویسی و مانند آن كه بسته به سلیقه افراد میتواند متفاوت باشد. نكته مهمی كه در هر نوع علامتگذاری اهمیت دارد، این است كه بهتر است همانند فن سازماندهی، مطالب را در سه دسته مجزا: موضوع اصلی، نكته اصلی و موارد جزئی قرار دهید و آنها را با علامتهای مختلف نشان دهید.
3. روش سطحیخوانی
كتاب را قبل از تسلط بر آن، باید سطحی خواند و چیزهایی را دنبال كرد كه بهتر آن را میفهمید تا خود را گرفتار مسائل مشكل نكنید. اساساً هر كتابی دارای مطالبی است كه شما سریعاً آنها را درك میكنید، حتی اگر نصف یا كمتر از آن باشد. با مطالعه سطحی به آنچه با خواندن و مطالعه عمیق به دست میآید، نمیتوانید دست یابید، اما روشی بسیار كاربردی است. وقتی با انبوهی از كتابها روبهرو هستید، با سطحیخوانی و با دقت شگفتآوری میتوانید درك كلی از محتوای كتاب به دست آورید.
مراحل سطحیخوانی هم باید به درستی پیموده شود و آن عبارت است از:
الف. عنوان صفحه و مقدمه: به عنوان صفحه و مقدمه نگاه كنید و به ویژه به عناوین فرعی یا دیگر نشانههایی توجه كنید كه به هدف و چشمانداز كتاب یا نویسنده اشاره دارد. از این طریق با محتوای كتاب هم آشنایی مختصری خواهید یافت.
ب. مطالعه فهرست مطالب: فهرست مطالب را برای كسب دریافت كلی از ساختار كتاب بخوانید. از فهرست كتاب به عنوان نقشه راه، قبل از شروع سفر میتوان كمك گرفت. این كار هم دید كلی به خواننده خواهد داد.
ج. مطالعه فهرست موضوعی: فهرست موضوعی كتاب را بازبینی كنید تا با دامنه موضوعات تحت پوشش یا منابع مورد استفاده مؤلفان و حتی خود مؤلفان آشنا شوید. هرگاه فهرست اطلاعات در پایان هر فصل مهم و حساس به نظر رسید، برای درك بهتر، آنها را در متن پیدا كنید. بدین طریق شما كلید نزدیك شدن به مؤلف را پیدا میكنید.
در این مرحله آمادگی لازم را برای مطالعه به صورت سطحیخوانی و خواندن عمیقتر یافتهاید. اگر سطحیخوانی را انتخاب كنید، به فصولی از كتاب نگاه كنید كه حاوی بندهای اصلی یا عبارات خلاصه شده در شروع یا پایان فصل هستند. پس صفحات را ورق بزنید و در عین حال، یكی دو پاراگراف و گاهی هم چند صفحه متوالی را بخوانید. بدین صورت، كتاب را ورق بزنید و همواره در پی یافتن نبض مطلب باشید. با این روش و تعمیم آن به كل كتاب، شما آن را خوانده و محتوا و مطالبش را فرا گرفتهاید.
اگر با این روش، شروع به سطحیخوانی كتاب بكنید، چه بسا در پایان پی ببرید كه به هیچ وجه در حال سطحیخوانی نیستید، بلكه آن را با دقت میخوانید، میفهمید و از آن لذت میبرید. بنابراین، زمانی كه كتاب را زمین بگذارید، درمییابید بعد از این، هیچ موضوعی برایتان دشوار نخواهد بود و در كل كتاب، مشكل خاصی مشاهده نخواهید كرد.
4. بهگزینی در روشهای مطالعاتی
اساساً مطالعه برای افزایش علم و اطلاعات، پر كردن اوقات بیكاری و سرگرمی یا پیدا كردن جواب سؤال و پژوهش انجام میشود. برای درك و دریافت بیشتر مفاهیم هم باید به عواملی توجه كنید. اولاً باید هدف، انگیزه و میل كافی وجود داشته باشد. ثانیاً باید تمركز حواس وجود داشته باشد. ثالثاً باید واكنش فعال صورت گیرد و آن هم ممكن است با خط كشیدن زیر كلمات مشكل و جملههای مهم صورت پذیرد. رابعاً حداقل یك بار مرورخوانی شود.
در مجموع، شش روش مطالعه پیش روی ماست كه باید بهترین آنها را برگزینیم:
اول. خواندن بدون نوشتن: روش نادرست مطالعه است. مطالعه، فرآیندی فعال و پویاست و برای نیل به این هدف باید از تمام حواس برای درك صحیح مطالب استفاده كرد. باید مطالب را با چشمان خواند و نكات مهم را با دستان یادداشتبرداری كرد. تا به هنگام نیاز و ضرورت از این نوشتار استفاده كرد.
دوم. خط كشیدن زیر نكات مهم: این روش بهتر از شیوه قبلی است، اما كامل نیست؛ زیرا در این روش، ذهن بعضی از افراد به جای تمركز روی یادگیری و درك مطالب، به خط كشیدن زیر نكات مهم معطوف میگردد. روش صحیح این است كه ابتدا مطالب را بخوانند و مفهوم را كاملاً درك كنند. سپس زیر نكات مهم خط بكشند نه اینكه در كتاب به دنبال نكات مهم بگردند و زیر آن را خط بكشند.
سوم. حاشیهنویسی: این روش نسبت به دو روش قبلی بهتر و كاملتر است، ولی باز هم روشی كامل برای درك عمیق مطالب نیست به ویژه برای كتابهای عمیق، اما برای كتابهای معمولی روش مناسبی است.
چهارم. خلاصهنویسی: در این روش، مطالب خوانده میشود و آنچه درك میشود، به صورت خلاصه در دفتر، یادداشتبرداری میشود. حُسن این روش، درك و فهم اولیه محتوای كتاب است.
پنجم. كلیدبرداری: كلیدبرداری، روشی بسیار مناسب برای خواندن و نوشتن نكات مهم است. در این روش، پس از درك مطلب، نكات مهم به صورت كلیدی یادداشتبرداری میشود. در واقع، كلمه كلیدی، كوتاهترین، راحتترین، بهترین و پرمعنیترین كلمهای است كه با دیدن آن، مفهوم جمله، تداعی و به خاطر آورده میشود.
شش. خلاقیت و طرح شبكهای مغز: این روش، بهترین شیوه برای یادگیری است. در این روش، مطالب را میخوانید. بعد از درك حقیقی آنها نكات مهم را به زبان خودتان و به صورت كلیدی یادداشت میكنید. سپس كلمات كلیدی را روی طرح شبكهای مغز مینویسید. در واقع، نوشتههای خود را به بهترین شكل سازماندهی میكنید و نكات اصلی و فرعی را مشخص میكنید تا در دفعات بعد به جای دوبارهخوانی كتاب فقط به طرح شبكهای مراجعه كنید و با دیدن كلمات كلیدی نوشته شده روی طرح شبكهای مغز، آنها را خیلی سریع مرور كنید. این روش، مطالعه را آسان و بازده آن را افزایش میدهد.
صحیحخوانی هنگام مطالعه
یادگیری و یادآوری به موقع، حاصل مطالعه بیش از اندازه نیست، بلكه صحیحخوانی، فرد را در یادگیری و یادآوری یاری میكند. مطالعه بیشتر و مؤثر با به كارگیری شیوههای مطالعه حاصل میشود. هر چه بیشتر مطالعه شود، روشهای بیشتری در مطالعه به دست میآید و به كتابها و منابع زیادتری دسترسی پیدا میشود. عادت به مطالعه صحیح امری اكتسابی است؛ یعنی همانطور كه یك انسان خواندن و نوشتن را یاد میگیرد، راه مطالعه صحیح را نیز میتواند بیاموزد. متناسب با هدفی كه فرد از مطالعه دارد و حتی به تناسب محتوا و نوع مطلب، روشهای مختلفی در مطالعه وجود دارد كه عبارتند از:
روش سریعخوانی یا عبارتخوانی
روشی را میگویند كه به چشم عادت میدهد تا به جای توقف بر تكتك كلمات، تمركز روی گروه كلمات انجام گیرد. در این صورت، میدان دید وسیعتر میگردد و چشم حركت سریعتری خواهد داشت. در نتیجه، با نگاه كردن به سطور متوجه مجموعه بزرگتری از كلمات و عبارات میشویم كه حاوی معانی بیشتری هستند. برای تمرین بهتر است ابتدا از كتابهای ساده شروع كنیم و به تدریج به كتابهای عمیق و حجیم روی آوریم. سریعخوانی ممكن است به صورتهای زیر انجام شود:
اول ـ روش اجمالی
هدف از این روش، دست یافتن به نكات و مطالب مهم كتاب در یك زمان كوتاه با سرعت زیاد است تا بتوان یك آشنایی كلی از نوشته به دست آورد. در این روش، از جزئیات صرف نظر میگردد. به عناوین مطالب، جدول و نمودارها توجه میشود و به كلماتی كه با حروف درست یا كج نوشته شده است، دقت بیشتری میگردد. مطالعه اجمالی در پی آن است كه بداند:
1. چرا این كتاب نوشته شده است؟
2. مؤلف را از لحاظ سابقه، تجربه و سبك نوشتن بشناسد.
3. اهمیت مطالب و نكات مهم را دریابد.
4. دشواری و سادگی مطالب را دریابد؟
5. وقت لازم برای مطالعه را حدس بزند.
دوم ـ روش دقیقخوانی
هدف از به كار گرفتن این روش، درك كامل مطالب خوانده شده و نگهداری آنها به طریق منظم و منطقی در حافظه است تا یادآوری و بازشناسی مطالب برای استفادههای بعد میسر شود. دقیقخوانی به روشی گفته میشود كه مطالعهكننده هنگام مطالعه به حاشیهنویسی و علامتگذاری یا خلاصهبرداری بپردازد. نكات مهم را با دایره یا با خط كشیدن مشخص كند.
اساساً برای یادگیری به تكرار بیش از حد مطالب نیاز نیست، بلكه باید شیوه مطالعه صحیح را فرا گرفت. با یادگیری شیوه درست میتوان زمان مطالعه را كاهش و میزان یادگیری را افزایش داد. در این صورت، مدت نگهداری مطالب هم در حافظه طولانیتر میشود.
از شیوههای درست مطالعه، یادداشتبرداری و نكتهبرداری است. حاشیهنویسی هم مهم است؛ چون در مراجعات بعدی، مطلب را به راحتی درمییابد. این روش برای خواندن مطالبی كه اهمیت چندانی ندارند و خواندن آنها باعث اتلاف وقت میشود، مناسب است. روش دیگر، روش كلیدبرداری یا ثبت كلمه كلیدی است. در این روش، یك مفهوم خوانده میشود و بعد از درك آن، یك واژه كوتاه و پرمعنا كه تداعیكننده آن است، انتخاب و جایگزین میشود. حتماً نباید كلمات كلیدی عین جمله باشند، بلكه میتوان از كلمات مرتبط هم استفاده كرد. برای مثال، برای به خاطر سپردن كتابهای نظامی گنجوی كه شامل: مخزن الاسرار، لیلی و مجنون، خسرو و شیرین، هفت پیكر و اسكندرنامه است، میتوان كلمه كلیدی «ملخها» را انتخاب كرد.
روش دیگر كه از مؤثرترین روشها به شمار میرود، به كارگیری طرح شبكه ذهنی با ایجاد یك طرحواره ذهنی است. بهترین شیوه برای به خاطر سپردن، درك و فهمیدن مطالب، سازماندهی و دستهبندی آنهاست. بنابراین، هنگام مطالعه یك مبحث باید ابتدا موضوع مشخص شود. سپس نكات اصلی و نكات فرعی شناسایی شود. اگر اطلاعات را به صورت شبكههایی درآوریم و سازماندهی كنیم، در به یادآوری اطلاعات، سرعت عمل بیشتری خواهیم داشت. نكات اصلی شامل سرفصلهای مهم و موضوع اصلی است، مانند:
طرح كلی ßنكات اصلی ßنكات فرعی
از شكلهای مختلف و رنگهای متنوع میتوان استفاده كرد. البته باید اشكال در سه مرحله با هم متفاوت باشند. هر قدر اشكال به كار رفته برای كلمات كلیدی، متنوعتر باشد، به خاطرسپاری و یادآوری مطالب، راحتتر خواهد بود. برای ارتباط این شكلها و خانهها میتوان از فلشها و اشكال متنوع استفاده كرد. به این ترتیب، مفاهیم خانهها به هم ربط داده میشوند.
سوم ـ روش مطالعه مفید و مؤثر
برای انتخاب یك روش مفید و مؤثر، مراحلی را پیشبینی كردهاند و آن اینكه در مواجهه با یك مطلب یا نوشتار جدید باید مراحل زیر را پیمود:
1. تخمین و هدفگذاری: یعنی مشخص كنید در چه بازه زمانی، چه تعداد صفحاتی را مطالعه خواهید كرد.
2. تخلیه ذهنی: یعنی هر آنچه را از قبل درباره آن موضوع، به خاطر دارید، روی كاغذ منتقل كنید حتی اگر در صحت آن تردید دارید.
3. مطالعه اجمالی: به طور اجمالی و سریع، صفحات را ورق بزنید و به فهرست، عناوین، سؤالات، تصاویر و خطوط برجسته آن توجه كنید.
4. طرح سؤال: در مورد مطالبی كه از نظر گذراندهاید، طرح سؤال كنید تا با نگاهی كنجكاوانه و جستوجوگرانه آماده خواندن شوید.
5. خواندن فعال برای پیدا كردن جواب سؤالات: در این مرحله، شروع به خواندن كتاب كنید. كتاب را عمیق و دقیق بخوانید و به دنبال پیدا كردن جواب سؤالات ذهنی خود باشید.
6. تجزیه و تحلیل و تفهیم: سعی كنید تمام مطالب كتاب را كاملاً متوجه شوید و به حافظه خود منتقل كنید. بعضی از قسمتها به تحلیل بیشتری نیاز دارد تا شما بتوانید مفهوم آنها را درك كنید.
7. یادداشتبرداری: آنچه را یاد گرفتهاید، از حافظه خود روی كاغذ بیاورید و خلاصه آنها را مكتوب كنید.
8. مرور و بازبینی: متن خلاصه شده و متن اصلی را مجدداً بخوانید و متن خلاصه شده را بازبینی و اصلاح كنید. در صورتی كه در كشیدن درخت حافظه مهارت دارید، درخت مطلوب مورد نظر را ترسیم كنید.
9. تعریف: مطالبی را كه یاد گرفتهاید، حتیالمقدور با صدای بلند برای خود یا دیگران تعریف كنید.
10. تجسم: چشمانتان را ببندید و مطالب خوانده شده را در ذهن خود مجسم كنید.
به خاطر داشته باشید این مراحل پس از چند بار اجرا شدن، ملكه و پس از مدتی تمرین، آسان میشود و آدمی آنها را به طور ناخودآگاه انجام میدهد و حتی لذتبخش نیز خواهد شد. توجه داشته باشیم كه مهمترین مرحله در مراحل دهگانه، مرحله پنجم یعنی خواندن فعال است. برای اینكه بتوانیم بهتر و فعالتر بخوانیم، لازم است سؤالاتی در مورد آن متن در ذهن داشته باشیم تا با انگیزهای بیشتر مطالعه كنیم. مراحل بعد از مرحله پنجم نیز در تثبیت مطالب در ذهن، به ما كمك میكند و باعث میشود كه بتوانیم مطالب را به مدت طولانیتری در حافظه خود نگه داریم.
مدیریت صحیح زمان برای به خوانی
موفقیت در مدیریت صحیح زمان، به انتخاب بین كارهای مهم و غیر مهم وابسته است. بنابراین، باید:
1. از كارهای غیر مهم صرف نظر كنید.
2. كارها را اولویتبندی كنید.
3. راهزنان وقت را بشناسید.
4. راههای ایجاد وقت را یاد بگیرید.
برای مثال، موارد زیر از راهزنان وقتند كه باید برای مدیریت صحیح از وقت برای مطالعه و یادگیری از آنها دوری جست:
1. صحبتهای كماهمیت و روزمره؛
2. روشهای غیر صحیح و عادات نادرست مطالعه؛
3. مهمانان ناخوانده و تلفنهای گاه و بیگاه؛
4. گرایش به مطالعه مطالب كماهمیت و غیر ضرور؛
5. نداشتن انضباط كاری و برنامهریزی درست؛
6. سستی و بیارادگی در تصمیمگیری؛
7. دوبارهكاری به علت پریشانی ذهن یا سطحینگری؛
8. ناتوانی «نه» گفتن به خواستههای نابجا؛
9. نداشتن تمركز حواس؛
10. امروز و فردا كردن كارها؛
11. ناامیدی و ترس از شكست؛
12. بیهدفی و دوراندیشی نكردن و بسنده كردن به دستاوردهای ناچیز؛
13. حیرت و سرگردانی هنگام مطالعه؛
14. سركشی بیرویه به هر كتاب و مطالعه ناكامل؛
15. مرید و شیفته یك نویسنده شدن و پذیرش بیچون و چرای مطالب آن كتاب.
برخی ویژگیهای یك خواننده خوب
1. به نكات اصلی مطالب توجه كند و آن را دریافت كند.
2. در مورد آنچه نویسنده میگوید، فكر كند.
3. فعال باشد نه منفعل.
4. روی چیزی كه میخواهد تمركز كند.
5. هر چیزی را كه مربوط به آن موضوع است، به خاطر آورد.
6. آنچه را میخواند با زندگی شخصی خود مرتبط كند.
7. در مورد موضوعی كه قرار است بخواند، فكر كند.
8. ابتدا بخشی را كه میخواهد بخواند، سریع نگاه كند.
9. از نكات مهم یادداشتبرداری كند.
10. دوبارهخوانی و مرور كند.
11. از پیشداوری پرهیز كند و بدون داشتن ذهنیت خاص به مطالعه بپردازد.
ایجاد انگیزه برای مطالعه
تا مطالعه انسان از روی برنامه و هدف مشخصی نباشد، بازدهی لازم و مطلوب را نخواهد داشت. وقت مطالعه باید بر اساس اهمیت و موضوع كتاب مشخص شود. مطالعات اصلی و جنبی نیز مشخص شود. كتابها را باید از قبل شناسایی كرد. با رعایت مكان مناسب باید در نتایج و بازدهی مطالعههای انجام شده، دقت لازم صورت پذیرد. گاهی كسانی علاقهای به مطالعه نشان نمیدهند. ابتدا باید سبب بیعلاقگی را شناخت و آن را برطرف ساخت. «احساس نیاز»، عامل مهمی در كشاندن افراد به مطالعه است. تا این احساس در دل و ذهن فرد زنده نشود و ضرورت مطالعه درك نشود، آدمی به دنبال مطالعه جدی نخواهد رفت. گاهی میتوان با طرح چند سؤال از كسانی كه علاقهمند به مطالعه نیستند، این احساس را با ظرافت در آنها ایجاد كرد. همچنین تماس با كسانی كه اهل اطلاع و معلوماتند، انسان را به ضعف آگاهی خویش مطلع میكند و شوق مطالعه ایجاد میشود. استفاده از زمینهها و علاقههای موجود نیز در ایجاد انگیزه در سطوح بالاتر مطالعه مفید است. مانند علاقه كودكان به قصه و كتابهای داستان كه از این راه میتوان مشوقهای لازم را برایشان به وجود آورد. معرفی كتابهای متناسب با ذوق و علاقه، سن، معلومات، زمینههای روحی، امكانات تهیه كتاب و اموری از این قبیل میتواند مؤثر باشد.
خوب خواندن، خوب فهمیدن، خوب به خاطر سپردن، خوب به كار بستن بیش از حجم و مقدار بسیار خواندن دارای اهمیت است. باید روی بازدهی مطالعات و ارتقای كیفی آن سرمایهگذاری كرد؛ چون خواندن و چگونه خواندن، مهمتر از «چه مقدار» خواندن است.
حفظ اطلاعات از راه تقویت حافظه
یكی از راههای حفظ اطلاعات به دست آمده، تقویت حافظه است كه با رعایت اصول و مبانی زیر صورت میگیرد:
1. آموزش: به وسیله آموزش میتوان عمل فراگیری و بهرهگیری از حافظه را كه یك فعالیت مستقیم و قابل كنترل است، افزایش داد.
2. علاقه: اگر به موضوعی علاقهمند باشید، بهتر آن را یاد میگیرید و به خاطر خواهید سپرد.
3. تمركز حواس: اصولاً بدون تمركز حواس نمیتوان مطالب را خوب آموخت. باید با فراهم ساختن پیشنیازها و شرایط مطالعه، مطالب را خوب آموخت.
4. طبقهبندی: یكی از اصول حاكم بر حافظه، اصل ارتباط و بههمپیوستگی است؛ یعنی حافظه، مطالب مرتبط و به هم پیوسته را بهتر در خود جای میدهد. هر قدر آموختهها با همدیگر ارتباط داشته باشند، به همان نسبت، به خاطرسپاری و یادآوری نیز آسانتر خواهد بود. حافظه به شكل زنجیرهای عمل میكند. بنابراین، مطالب هم باید به صورت زنجیرهای، پیوسته و در ارتباط با هم درآیند تا كار به خاطرسپاری و عمل به یادآوری آسانتر ممكن گردد.
5. خوب درك كردن: با دریافت مطالب باید آن را تجزیه و تحلیل و به درستی درك كرد. با درك مطالب، زمان ماندگاری آن هم در انسان بسیار بالا میرود.
6. اعتماد به نفس: اعتماد به حافظه نخستین گام در تقویت حافظه است. باید به قوی بودن حافظه خود ایمان داشته باشید و از به كار بردن كلمات و جملاتی چون حافظهام ضعیف است، یاری نمیدهد و... باید اجتناب ورزید. در مجموع، آنچه در ذهن شماست، نتیجه یادگیری و به خاطرسپاری صحیح است. به خاطرسپاری، مهارتی قابل كسب است. حافظه را میتوان طوری تربیت كرد كه مؤثرتر انجام وظیفه كند. كسانی كه به روشهای یادگیری خود توجه بیشتر دارند و هنگام به خاطر سپردن مطلبی، تمركز حواس داشته باشند و مطالب را با نظم و ترتیب در حافظه ضبط كنند، به خاطرآوری مطالب برای آنها آسانتر خواهد بود. البته برای حفظ و سلامت حافظه باید اصول بهداشت حافظه را نیز مراعات كرد؛ اصولی مانند:
الف) تغذیه مناسب: تغذیه مناسب سبب ارتقای حافظه و افزایش كارآیی آن است. كلیسم، منیزیم و فسفر سه عنصر اساسی و ضروری برای حافظه به شمار میآیند. باید با تغذیه مناسب مانند مصرف جوانه گندم، لبنیات، جگر، بادام، گردو، فندق، سبزیجات، تخم مرغ، مواد مورد نیاز آن را تأمین كرد.
ب) پرهیز از اضطراب و استرس: استرس از عواملی است كه موجب ركود ذهن در مرحله فكر كردن میشود. استرس در دو مرحله باعث اختلال در عمل حافظه میشود: ثبت اطلاعات و یادآوری اطلاعات. مسائلی چون مرگ یا حادثه ناگوار برای اعضای خانواده، ترس و خوشحالی بیش از حد میتواند بر كارآیی حافظه تأثیر بگذارد.
ج) استراحت: قبل و بعد از مطالعه به استراحت و كسب آرامش نیاز هست. بنابراین، قبل و بعد از مطالعه نباید از این مهم، غفلت ورزید. اساساً استراحت و آرامش باعث میشوند سیستم بدن مانند گردش خون و مغز و اعصاب به صورت متعادل عمل كنند و در شرایط متعادل، بیشتر از هر زمان دیگری میتوان به اهداف نایل آمد. همچنین صرف اتكا به حافظه بدون یادگیری مطالب هم نادرست است. بسیار شنیده میشود كه برخی میگویند: دیگر حال و حوصله این كتاب را ندارم. آن قدر از این كتاب خسته شدهام كه قابل گفتن نیست! هر چه قدر میخوانم، كمتر یاد میگیرم! ده بار خواندهام؛ هنوز هم یاد نگرفتهام!
به راستی مشكل كار كجاست و چرا نمیتوان آن را به خاطر سپرد؟ آیا جز این است كه یادگیری و آموزش درستی انجام نشده است؟ همین امور، مطالعه را كاری سخت و طاقتفرسا كرده است. یادگیری و مطالعه رابطهای تنگاتنگ و مستقیم دارند و لازم و ملزوم یكدیگرند.
باید توجه داشته باشیم كه برای یادگیری به تمركز نیاز داریم و تمركز یعنی توانایی قبول بعضی چیزها و به دور انداختن چیزهای دیگر و به عبارت دیگر، تمركز یعنی دقیق شدن روی یك موضوع با حذف توجه از موضوعات دیگر. بعضی افراد فكر میكنند برای داشتن تمركز باید شرایط خاصی را بر ذهن خود یا محیط اطرافشان تحمیل كنند، در حالی كه این طور نیست؛ زیرا هر قدر آدمی به ذهن خود فشار بیاورد، تمركزیابی مشكلتر خواهد شد. وقتی شما مشغول تماشای فیلم جذاب یا مطالعه رمان روانی هستید، بدون هیچگونه اعمال فشاری، تمركز دارید. به طور طبیعی، چیزی توجه ما را جلب میكند كه برای ما حایز اهمیت باشد و از آن سود و فایدهای ببریم. بنابراین، باید راهی پیدا كنیم كه دقت ما حتی نسبت به موضوعاتی كه به آن علاقه نداریم، عمیقتر شود و در حقیقت، بین ذهن ما و آن موضوع علاقه ایجاد كنیم. توجه داشته باشیم كه افراد میتوانند فكر خود را حدود 30 دقیقه بر موضوعی متمركز كنند. سپس ممكن است پراكندگی ذهنی پیدا كنند مگر اینكه آن مطلب واقعاً برایشان جذاب و لذتبخش باشد، وگرنه بهتر است بعد از سی دقیقه كمی به استراحت بپردازند و مجدداً روی مطلب متمركز شوند.
شیوههای تمرکز بخشی به مطالعه
نوع خواندن و مطالعه برای تمركزبخشی مهم است. كسانی كه با صدای بلند میخوانند یا زمزمه میكنند، برای دیگران مزاحمت ایجاد میكنند و در وقت بیشتر، مطالب كمتری میخوانند؛ چون انرژی بیشتری مصرف میكنند و زود خسته میشوند. گروه سوم، كسانی هستند كه با چشمانشان میخوانند و به آنها گروه «صامتخوان» میگویند. حُسن كار این گروه آن است كه مزاحم دیگران نمیشوند و از مطالعه خسته نمیشوند؛ چون خوب میتوانند حواس خود را جمع كنند. در نتیجه، بهتر یاد میگیرند و در وقت كمتر، مطالب بیشتری را دریافت میكنند.
برای تمركز یافتن در مطالعه هم اولاً باید وضعیت جسمی و بدنی مطالعهكننده كاملاً راحت باشد و مقدمات فراهمسازی آرامش بدنی را به انجام برساند تا بیدغدغه به مطالعه مشغول شود.
ثانیاً بایدمكان مطالعه، دور از سر و صدا باشد. همچنین زیاد گرم یا سرد و كمنور نباشد. بهتر است محلی كه در آن مطالعه میشود، با رنگ سبز نقاشی شده باشد و در اتاق مطالعه، گلهای طبیعی با رنگهای سبز و زرد موجود باشد. نزدیكی محل مطالعه با آشپزخانه و پرنور بودن آن هم نامناسب است.
ثالثاًزمان مطالعه در كیفیت و سرعت یادگیری و دریافت مطالب مهم است. درسها و مطالبی كه نیاز به حفظ كردن ندارند، بلكه نیاز به فكر كردن دارند، اگر هنگام صبح انجام شود، بهتر است. مطالبی كه باید حفظ شود، بهتر است هنگام شب و قبل از استراحت انجام شود. با توجه به اینكه تحقیقات نشان داده است، مطالعه هنگام شب (قبل از خواب) و صبح زود، كارآمد است، بیشتر در این مواقع، مطالعه مطالب جدید را انجام دهید.
رابعاً بایدبه عوامل عدم تمركز توجه شود. این عوامل بر دو قسم درونی و بیرونی است. عوامل درونی مانندآن چیزی است كه در دل و فكر و حالات مطالعهكننده است، مانند غم و غصه، فكر و تشویش و نگرانی و مانند آن. برای برطرف كردن هر یك میتوان كار خاص و متناسب انجام داد. باید كاری كرد كه ذهن خواننده از آن جهت مشغولیتی نداشته باشد.
عوامل بیرونی هم آنهایی است كه به محیط پیرامونی و بیرون از خود انسان مربوط میشود مانند سر و صدا و رفتوآمد، وجود صحنههای مشغولكننده، مانند روشن بودن رادیو یا تلویزیون یا هر نوع صدای مزاحم. حتی گرسنگی و تشنگی هم میتواند از این عوامل به حساب آید. برای غلبه بر این عوامل میتوان نكات زیر را رعایت كرد: مطالعه در محیط آرام و بیدغدغه و برطرف كردن موانع پیشگفته؛
توصیههای مهم برای مطالعه مفید
1. خواندن دعای مطالعه در آغاز مطالعه و آغاز كارها با نام و یاد خداوند. البته اگر هر مطالعه با وضو و طهارت آغاز شود، نورٌ علی نور خواهد بود. پس خود و پیرامونتان را با دعای مطالعه معطر سازید:
أَللّهُمَّ اَخْرِجْنِ یمِنْظُلُمَاتِ الْوَهْمِ وَ اَكْرِمْنِیبِنُورِ الْفَهْمِ أَللّهُمَّ افْتَحْ عَلَینَا اَبْوَابَ رَحْمَتِكَ وَانْشُرْ عَلَینَا خَزَائِنَعُلُومِكَ یا اَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.[1]
خدایا،مرا از تاریكیها و خیال بیرون ببر و با نور فهم بزرگوارمان كن و درهایرحمتت را بر ما بگشا و گنجینههایدانشت را به ما عطا كن ایمهربانترین مهربانان.
2. در حالت گرسنگی یا سیری كامل مطالعه نكنید.
3. فاصله چشمها تا كتاب حداقل 40 سانتیمتر باشد.
4. خود را به خواندن حجم و صفحات خاصی از كتاب مقید نكنید.
5. وضعیت بدنی هنگام مطالعه مناسب باشد. حتیالامكان درازكش مطالعه نكنید.
6. عمیق و با فكر و تمركز مطالعه كنید و عوامل مزاحم ذهنی را از خود دور كنید. موضوعاتی مانند مشكلات شخصی، خانوادگی و اقتصادی از كارآیی مطالعه میكاهد. برخی حتی خیالپردازیهایی را موقع مطالعه در پیش میگیرند كه به شدت فكر را آشفته میكند و تمركز را از بین میبرد. بنابراین، اگر نمیتوانید ذهن خود را از افكار مختلف پاك كنید تا روی موضوع مورد مطالعه تمركز كنید، مطالعه را كنار بگذارید و زمانی مطالعه را آغاز كنید كه سر حال و علاقهمندید و روی مطالعه تمركز كردهاید.
7. از انجام دادن كارهای دیگر هنگام مطالعه خودداری كنیم.
8. محل و مكانی كه در آنجا مطالعه میكنید، باید آرام، ساكت و به دور از عوامل مزاحم محیطی باشد. انتخاب جاهای شلوغ و رختخواب برای مطالعه، بدترین و كمثمرترین نوع مطالعه است.
9. در خواندن كتاب، استقامت و بردباری داشته باشید و با كمحوصلگی آن را مطالعه نكنید. همچنین خواندن كتاب را نمیتوان از خواص مادرزادی به حساب آورد، بلكه برای قرائت باید پرورش خاصی صورت پذیرد.
10. یكی از روشهای خوب مطالعه، یادداشتبرداری است نه رونویسی. از نكاتی كه میفهمید، یادداشت بردارید و نكاتی را كه درك نكردهاید، به صورت سؤال، یادداشت كنید.
11. ابتدا خلاصه و چكیده مطالب كتاب یا مقاله را كه در صفحههای آغازین آمده است، بخوانید. سپس عنوانها و فهرست اجمالی كتاب را مطالعه كنید. آنگاه چند سطر از ابتدای هر عنوان را بخوانید و بدانید كه مهمترین مطالب معمولاً در همین خطوط اولیه هستند. در نهایت، دیگر توضیحات و تفاسیر كتاب را مطالعه كنید. مطالعه كتابها هم یا چشیدنی یا بلعیدنی و قلیلی از كتابها هم جویدنی و هضمكردنیاند. بنابراین، به نوع كتابی كه مطالعه میكنید، توجه داشته باشید و ذایقه خود را با آن هماهنگ سازید تا هم از جهت دریافت محتوا و هم صرفهجویی در وقت متضرر نشوید. اگر اثر، جویدنی و هضمكردنی باشد، صرف وقت كافی در آن، بیضرر خواهد بود؛ چون یك اثر پربها ما را مدتها بهرهمند و سعادتمند میسازد. موقع مطالعه باید تمركز داشته باشید، مطالب را تكرار و آن را مرور كنید. مطالب ذهنی را مرتب و دستهبندی كنید و به تأمل و تدبّر و تجزیه و تحلیل آنها همت گمارید.
12. در معانی كلماتی كه برای نخستین بار به آنها برمیخورید، دقت كنید. بیهوده تصور نشود كه سیاق مطالب در آینده، آن معانی را برای ما كشف میكند. بنابراین، همان زمان بهترین وقت برای رفتن به سراغ فرهنگ لغت و فهم معنای لغت برای دریافت معنای درست است. بهترین نوع مطالعه آن است كه خواننده بتواند زیباییها و معایب كتاب را هنگام خواندن دریافت كند و این مهم جز از راه پرورش و مهارت حاصل نمیگردد.
13. اگر بخواهید از كتابی كه خواندهاید، نظر صائبی پیدا كنید، باید درباره آن گفتوگو كنید. كتابهای خوب باید باب گفتوگوهای پرثمر را به روی ما بگشاید و این همان چیزی است كه ما آن را مباحثه مینامیم.
14. برای كتابخوانی، آشنایی با روشهای سریعخوانی و درك مطلب پیشنهاد میشود. در نتیجه، آشنایی با تندخوانی همراه با فهم مطالب ضروری است. تمرین كنید كه مطالب را تند بخوانید. تندخوانی باعث صرفهجویی در وقت و تمركز حواس میشود.
15. قبل از مطالعه حتماً باید هدفتان را از مطالعه مشخص كنید و مطابق با آن هدف برنامهریزی كنید. مطالعه مانند انجام دادن هر كار یا فعالیتی نیازمند استفاده از روش درست است. رشد و شكوفایی اندیشه، تواناییها و فرهنگ هر انسان به كمیت و كیفیت مطالعه وابسته است.
16. مطالعه را باید به صورت فعال انجام داد. هنگام مطالعه باید تلاطم داشته باشید. دریا هم اگر همیشه ساكت و آرام باشد، به تدریج به مرداب تبدیل میشود. یادداشتبرداری، حاشیهنویسی، طبقهبندی، خلاصهنویسی، ساماندهی و برجستهسازی نكات مهم مطالب، تكرار كردن مطالب در زبان و ذهن خود و تصویرسازی ذهنی و تجسم عینی از جمله فنونی هستند كه انسان را هنگام مطالعه، فعال نگه میدارد و نتیجه آن، بالا رفتن تمركز حواس و سرعت عمل است.
17. حتیالامكان سعی كنید كه مطالب را بفهمید و به خاطر بسپارید؛ زیرا مطالبی كه طوطیوار حفظ شوند، خیلی زود فراموش خواهند شد. نكات به یاد سپرده شده را مرتبطتر و منظمتر طبقهبندی كنید؛ زیرا باعث میشود مطالب بهتر در خاطر بماند و به یاد آوردن آنها راحتتر و سریعتر خواهد بود.
18. بكوشید به مطالب مطالعه شده، معنایی مشخص بدهید و از روشهایی كه به تجربه دریافتهاید كه بیشترین بازدهی را برای شما دارد، حداكثر استفاده را بكنید. بین مطالب جدیدی كه میخواهید یاد بگیرید و مطالبی كه قبلاً آموختهاید، پیوند برقرار كنید. ذهن به عنوان یك فاعل باید با مطالب درگیر شود و با قدرتی استدلال كند و با سرعتی انتقال اطلاعات را انجام دهد. این توانایی به دست نمیآید مگر اینكه در طول زمان و در دوران آموزش به تجزیه و تحلیل عادت كرده باشید.
19. مكمل مطالعه دقیق، هنر انتقال دادن مطالب خوانده شده به حافظه بلندمدت است و اساسیترین راه در این زمینه نیز مرور است. درست است كه با خواندن دقیق و یادگیری اصولی و دركی عمیق 90 درصد از راه مطالعه را میپیمایید، اما باید حواستان باشد اگر 10 درصد باقی مانده مسیر تا مقصد نهایی را ادامه ندهید، عملاً به هدف نرسیدهاید و كل تلاش انجام شده، بیهوده و ابتر میشود. آنگاه آنچه را به زحمت در زمان مطالعه به دست آوردهاید، به آسانی از دست خواهید داد. البته اگر ضمن مطالعه یادداشتبرداری كنید، مرور و حفظ مطالب آسانتر خواهد بود و راحتتر در حافظه بلندمدت ثبت و ضبط میشود. نیك میدانیم كه بیش از 90 درصد مطالب خوانده شده، پس از 24 ساعت فراموش میشود، اما با مرور و خلاصهنویسی و یادداشتبرداری میتوانید از گنجینه مطالبتان حفاظت كنید.
20. همواره در پی خَلْق راههای جدید و تازه برای درست مطالعه كردن خود باشید. به روشها و توصیههای یاد شده قناعت نكنید. ایجاد تازگی و طراوت به شما شور و شوق مضاعف میدهد.
واپسین كلام
ممكن است كسی بهترین ایده را داشته باشد. اگر نتواند آنها را خوب بنویسد، هیچ كس متوجه بزرگی ایده او نخواهد بود. بهتر است برای بهترنویسی، موارد زیر را رعایت كند تا نوشته او مخاطبان بیشتری را به خود جذب كند.
1. با سبك شخصی بنویسید
نوشته باید خواننده را درگیر كند وگرنه هیچ كس آن را نمیخواند. نباید نوشتهها كسلكننده و ملالآور باشد. باید بسیار ساده و صمیمی نوشت تا ارتباط مناسب با خواننده برقرار شود.
2. با لحن فعال بنویسید
رعایت همین نكته میتواند نوشته را تقویت میكند. جملهای كه با لحن فعال نوشته شده است، هم دارای «فاعل» است و هم «كاری» كه فاعل انجام میدهد. برخلاف «لحن منفعل» كه فقط درباره «كارهایی كه روی چیزی انجام شدهاند» صحبت میكند. مثلا: جمله طراحی ساختمان من كلا عوض شده است، یك جمله منفعل است. اما طراحی ساختمانم را كلاً عوض كردم، جملهای فعال و درگیركننده است.
3. از جملهها و پاراگرافهای كوتاه استفاده كنید
بنا به تعریف، یك پاراگراف از یك جمله معرفی، چند جمله شرحدهنده و یك جمله پایانی تشكیل شده است. باید دقت كنیم كه پاراگرافها كوتاه باشد. بهتر است جملهها هم كوتاهتر باشند؛ چون خواندنشان راحتتر است و جمله را جذابتر میكند.
4. صریح بنویسید
بهرهگیری از جملات غیر مستقیم، مخاطبان را وادار به حدس زدن میكند. بنابراین، باید سعی شود تا ایده اصلیتان را رسما و با وضوح كامل بیان كنید نه اینكه اشاره مبهمی به آن داشته باشید. در غیر این صورت، بسیاری از افراد متوجه ظرافتهای پنهان نوشتهتان نخواهند شد.
5. نكات مهم را برجسته سازید
بیتردید، برجستهسازی نكات مهم باعث انتقال سریع پیام به وسیله خواننده میشود. برای این كار میتوان از روشهای مختلفی استفاده كرد. مثلاً میتوانید از فهرست شمارهدار استفاده كنید و نكتههای مهم را فهرست كنید.
6. مثال بزنید و از عوامل جذابیتبخش مانند شعر و حكایت و لطایف استفاده كنید
مثالها، موضوع را واضحتر میكنند و باعث میشوند اثر ماندگاری بیشتری در ذهن پیدا كند. در واقع، مثالها، شما و خوانندههای شما را همنوا میكند. همچنین از اشعار، نكات نغز، لطایف و حكایات میتوان استفاده بهجا و به هنگام كرد و بر جذابیت آثار میافزاید.
7. قسمتهای اضافی را حذف كنید
اگر جایی از موضوع اصلی نوشته خارج است، باید حذف شود؛ زیرا این درازنویسی و حاشیهپردازی از اعتبار نوشته میكاهد.
8. خودتان را جای خواننده بگذارید
بعد از تمام شدن نوشته، بهتر است خود را به جای خواننده بگذارید و یك بار متن را بخوانید و ببینید آیا همه نكتهها را به شیوهای واضح و قابل فهم توضیح دادهاید؟ آیا خواننده میتواند منطقی را كه به كار بردهاید، درك كند یا اینكه فضاهای خالی میان نوشتهها وجود دارد كه باید پر شود تا ابهامش از بین برود؟ آیا از اصطلاحات و حروف اختصاری بهره گرفتهاید كه خوانندهها با آن آشنا نیستند؟ آیا سیر منطقی نوشتار رعایت شده است یا اینكه بعضی از پاراگرافها باید جابهجا شوند؟
9. قاطع و نافذ باشید
اگر دوست دارید به عنوان فردی قاطع و مصمم به شما نگاه كنند، در جایی كه بایسته است، از به كار بردن عبارتهایی مانند: «به عقیده من»، «فكر میكنم»، «به نظر من»، «اینطور به نظر میرسد كه» و مانند آن خودداری كنید. آدمی باید در بیان عقیده خود، شجاع و قاطع باشد. به كار بردن عبارات متزلزل سبب میشود خواننده به باور شما ایمان نیاورد.
10. آغاز و پایانی قوی در نوشتهها داشته باشید
اگر بدانید كه جمله اول چقدر اهمیت دارد، آن قدر وسواس به خرج میدهید تا یك جمله عالی پیدا كنید. همچنین شما درصددید تا در خواننده، اثری ماندگار بگذارید. پس نوشتهتان را با جمله یا پاراگرافی اثربخش به پایان ببرید. پایان یك نوشتار اگر به صورت سؤالی به پایان برسد، مدتها خواننده را درگیر میسازد. (How to Become A Better write)