آیین چكیده‌نگاری و خلاصه‌نویسی

شناسه نوشته : 11991

1393/06/31

تعداد بازدید : 3950

آیین چكیده‌نگاری و خلاصه‌نویسی
خواندن نه تنها بهترین و مهم‌ترین راه كسب دانش، بلكه مؤثرترین و سودمندترین راه مهارت یافتن در نگارش و نویسندگی است. برترین و مطمئن‌ترین شیوه پژوهش نیز خواندن كتاب، رساله، مجله، و هر نوشته دیگر است. مسلماً نكته‌ها و بخش‌های ویژه‌ای از هر نوشته، برای ما اهمیت و ارزش خاصی دارد كه باید حفظ شود. بدین منظور، بهترین راه، تلخیص یا چكیده‌نگاری است؛ یعنی خلاصه و چكیده مطلبی را نوشتن. تلخیص، علاوه بر آنكه قدرت نویسندگی را فزونی می‌بخشد و ما را در نوشتن درست و روان، توانا می‌سازد، در كار و زندگی و رسیدن به هدف اصلی مطالعه نیز همه طبقات را یاری می‌دهد. دانشمند یا پژوهشگری كه به كار پی‌جویی و تألیف می‌پردازد، در كار خود به چكیده‌ای از افكار و آرای دانشمندان و اندیشمندان دیگر نیاز دارد. همان‌طور كه یك استاد یا معلم نیز برای تدریس مطالب درس و علمی خود از یك كتاب مفصل باید به خلاصه‌نویسی روی آورد، دانشجو و طلبه نیز برای فهم و حفظ بیشتر مطالب درسی، چكیده‌نگاری می‌كند.
هنگام خواندن، علاوه بر حاشیه‌نویسی و علامت‌گذاری كتاب، نكاتی از نظر نویسنده دارای اهمیت خاصی هستند كه باید جداگانه و خلاصه‌وار نوشته شوند. این مطالب، قسمت‌های اصلی فكر نویسنده را تشكیل می‌دهند و گاهی هم مطالبی هستند كه هرچند قسمت اصلی فكر نویسنده نیستند، می‌توانند در راستای تبیین و تحلیل بهتر، یاری‌گر محقق باشند. بهتر است در خلاصه‌نویسی به یك‌دستی و وحدت قلم توجه داشته باشیم. در ابتدای خلاصه‌نویسی باید نام متن اصلی و مشخصات كتاب‌شناسی را در نظر بگیریم و بكوشیم كه خلاصه متنی ما آیینه‌ای صادق از منبع باشد. در پیام‌ها و محتوای اصلی متن تصرف نكنیم و ساختار بحث اصلی را حفظ كنیم. توضیحات اضافی خود را نیز درون كمانك یا قلاب قرار دهیم.
البته خلاصه‌نویسی انواعی دارد. خلاصه‌نویسی ممكن است آزاد و برای خود نویسنده نوشته شود و ممكن است تفصیلی باشد كه برای دیگران نوشته می‌شود تا مفاهیم كتاب‌های حجیم و مفصل برای دیگران راحت‌تر شود. گاهی خلاصه، تنها در جهت معرفی كتاب یا معرفی فهرست و موضوعات كتاب است. در مقابل، تلخیص علمی برای ارائه خلاصه نتایج و مقاصد نویسنده است كه برای استخراج پیام، اصول و قواعد و مفاهیم خاص انجام می‌شود. زمانی هم تلخیص، نموداری است كه برای ارائه محتوای كتاب به صورت نمودار یا ترسیم درخت حافظه انجام می‌شود.
ضرورت بهره‌گیری از روش خلاصه‌نویسی
خلاصه‌نویسی با دو هدف صرف‌جویی در وقت و درك بهتر پیام اصلی نوشته انجام می‌شود. بنابراین، باید جوهر مطالب نوشته شده را استخراج كند. خلاصه‌نویسی، نوعی مهارت نگارشی محسوب می‌شود و آشنایی با آن در كارهای قلمی و پژوهشی و گزارش‌نویسی، مفید و كارساز است. با توجه به محدودیت فرصت و زمان و نیز فراوانی آثار و نوشته‌ها، «چكیده‌نویسی» ضرورت پیدا می‌كند. گاهی از مطالب برای خودمان خلاصه‌برداری می‌كنیم و گاهی برای دیگران. از آثاری كه تلخیص می‌شوند، با عناوینی چون خلاصه، وجیزه، منتخب، گلچین، گزیده، مختار، مهذّب، چكیده و تلخیص و مانند آن یاد می‌شود كه خود مؤلف یا دیگری انجام می‌دهد. این كار یكی از گام‌های مثبتی است كه می‌تواند نسل كم‌حوصله امروز را هم با فرهنگ و ادب گذشته مرتبط سازد و هم بهره اخلاقی و معارفی كتاب‌های خوب، ولی مفصل را كه امروزه در دسترس نیست، به خوانندگان برساند. ما همیشه نمی‌توانیم همه كتاب‌ها را به همراه داشته باشیم. همیشه هم مجال شرح و بسط مطالب برای دیگران وجود ندارد. پس باید به هنر «خلاصه‌نویسی» مجهز بود تا از زمان و نیز امكانات چاپ و تكثیر و یادداشت، بیشترین استفاده را برد. گاهی نیاز می‌شود كه از یك سخنرانی یا كتاب و مقاله، خلاصه‌ای تهیه یا گزارش فشرده از یك حادثه یا صورت جلسه‌ای از یك نشست آماده شود. گاهی در دوره‌های آموزشی و در كلاس‌ها لازم است از مطالب خلاصه‌برداری شود یا در متون آموزشی، خلاصه‌ای از هر بخش یا بحث در پایان آورده شود. گاهی هم برای شركت در رقابتی لازم است كتاب یا مقاله‌ای، خلاصه‌نویسی شود. برای تهیه جزواتی فشرده و كم‌حجم برای امتحان از برخی متون هم به چكیده‌نویسی نیاز است. گاهی هم به صورت شفاهی، لازم است گزارشی كوتاه و توضیحی خلاصه درباره موضوعی داشته باشیم. مجموع این‌گونه نیازها ایجاب می‌كند با روش خلاصه‌نویسی آشنا شویم. خلاصه‌نویسی فوایدی از این قبیل دارد:
1. بهره‌گیری از یادداشت‌های خلاصه، در مراحل بعد به وسیله مراجعه مجدد به آنها؛
2. تمرینی برای كار قلمی و رشد نیروی نویسندگی؛
3. تقویت بینش و رشد فكری انسان در سایه این گزینش و تلخیص؛
4. تسهیل برخورداری سریع از محتویات كتاب و مقالات در حجمی اندك؛
5. كمك در به خاطر سپردن مطالب و از یاد نرفتن آنها؛
6. كمك به تمركز فكر هنگام خواندن كتاب و مقاله.
با توجه به اینكه در خلاصه‌نویسی باید به كاهش حجم نوشته پرداخت، بی‌آنكه هدف نویسنده و گوینده و پیام اصلی نوشته و سخن از بین برود، ضروری است مهارت لازم در این امر كسب شود. این مهارت هم جز با تمرین زیاد و كار زیر نظر استاد و مربی به دست نمی‌آید. تفاوت خلاصه‌نویسی با گزیده و گلچین و یادداشت‌برداری این است كه در یادداشت‌برداری و گزیده‌نویسی، نكات مورد نظر و مورد علاقه شخص از جاهای مختلف نوشته می‌شود و چه بسا انسجام و پیوستگی میان گزیده‌ها وجود نداشته باشد. در خلاصه‌نویسی، روی یك كتاب یا مقاله یا متن خاصی تمركز صورت می‌گیرد تا چكیده همه آن آورده ‌شود، نه آنكه از هر بوستانی، گلی چیده شود. خلاصه‌نویسی شبیه زیراكس یا عكس گرفتن از هر متن یا تصویری در مقیاسی كوچك‌تر است.
مراحل اجرایی كار
بسیار اتفاق می‌افتد كه در خلاصه‌نویسی، انسان فكر می‌كند همه این مطالب خوب و لازم است و در تلخیص آنها را می‌آورد، ولی در نهایت می‌بیند كه خلاصه، چیزی كمتر از اصل مطلب نیست. این امر یا به مهارت نداشتن در خلاصه‌نویسی برمی‌گردد یا به ناآگاهی اجمالی از محتوای آنچه تلخیص می‌شود یا دقت نكردن در تفكیك مطالب مهم از كم‌ اهمیت. از این رو، در خلاصه‌نویسی، مراحل زیر پیشنهاد می‌شود:
1. مطالعه یا مرور اجمالی، پیش از اقدام به تلخیص؛
2. مشخص ساختن میزان و درصد تلخیص كه باید انجام شود؛
3. مشخص كردن موارد و مطالب اصلی و فرعی هنگام مطالعه؛
4. حذف مطالب فرعی و باقی گذاشتن نكات اصلی؛
5. حفظ امانت و اصالت در عبارت و محتوا.
پیش از اقدام به تلخیص، خوب است ابتدا یك دور، كتاب یا مقاله را بخوانیم یا یك نوار را گوش دهیم یا فیلم را نگاه كنیم تا نسبت به محتوا اشراف و احاطه پیدا كنیم و بهتر بتوانیم موارد اصلی و حاشیه‌ای را از هم تفكیك كنیم. البته این كار در مواردی است كه متن مورد تلخیص در اختیار ما باشد. در خلاصه‌نویسی از مباحث یك كلاس یا جلسه یا سخنرانی در حال ایراد، این شیوه قابل اجرا نیست.
هنگام مرور مقدماتی، فصل‌های اصلی و فرعی و مطالب عمده را از حواشی و زواید می‌توان جدا كرد و علامت گذاشت تا تلخیص، آسان‌تر شود.
میزان تلخیص نیز باید از آغاز معلوم باشد. بر فرض اگر قرار باشد یك كتاب سیصد صفحه‌ای را در حد نصف یا یك‌چهارم یا یك‌دهم خلاصه كنیم؛ در هر یك، میزان حذف مطالب و باقی گذاشتن مطالب دیگر، به نسبت آن معیار، متفاوت خواهد بود. حتی اگر بنا باشد همان كتاب را در چند صفحه خلاصه كنیم، باید شیوه مخصوص به آن را برگزینیم و مطالب بیشتری را جزو حذفیات قرار دهیم. در انواع مختلف تلخیص با هدف‌های گوناگون، گاهی لازم است مطالب بیاید یا حذف شود. این كار هم به این امر بستگی دارد كه تلخیص با چه هدفی انجام می‌گیرد. گاهی كتاب مفصلی برای استفاده عموم، خلاصه می‌شود. گاهی چكیده یك كتاب به نحوی ارائه می‌شود تا شوق مراجعه به اصل كتاب ایجاد شود. گاهی عصاره مطالب مفید كتاب، بدون رعایت انسجام و پیوستگی مطالب فراهم می‌گردد. گاهی فهرستی از مباحث یك كتاب یا بحث تدوین می‌شود و گاهی دیدگاه‌های علمی یك كتاب استخراج می‌شود. گاهی هم محتوای یك كتاب به صورت نمودار، جدول یا اطلاعات آماری و دسته‌بندی شده خلاصه می‌گردد. هر یك از این شیوه‌ها و هدف‌ها كه به عنوان تلخیص تفصیلی، ارجاعی، آزاد، فهرستی، موضوعی، علمی و نموداری مطرح است، ویژگی‌های خاص خود را دارد و در عمل، متفاوت با دیگری است. چكیده تمام‌نما، توصیفی، راهنما، موضوعی و مانند آن از جمله انواع خلاصه‌نویسی است. مجموعه تحقیقات اجتماعی و اطلاعات آماری مفصلی را گاهی به صورت جدول و نمودار ترسیم می‌كنند كه نوعی از خلاصه‌نویسی است. (عادل یغما، 1362، ص27)
نكات و مباحث غیر اصلی
در هر نوشته‌ یا سخنرانی یا درسی، گوینده، نویسنده یا مدرس به قصد بیان و القای برخی حرف‌های اصلی، مطالبی می‌گوید یا می‌نویسد. برخی مطالب دیگر هم در توضیح، تشریح و تأكید بر آن مطالب اصلی بیان می‌شود كه به اینها نكات فرعی گفته می‌شود. اجمالی از مطالب غیر اصلی را می‌توان چنین برشمرد:
1. توضیحات برای روشن كردن مسئله اصلی؛
2. نمونه‌های تاریخی و شاهد مثال‌ها؛
3. مطالب حاشیه‌ای و غیر مرتبط با موضوع؛
4. لفاظی‌ها و عبارت‌پردازی‌های غیر دخیل در مطلب اصلی؛
5. موارد تكرار شدن مطلب؛
6. عبارات و جملات مترادف و هم‌مضمون؛
7. جملات معترضه و اشارات تفسیری و توضیحی كه آوردنش ملال‌آور است.
اگر محورهای فوق را از یك نوشته یا سخن، جدا كنیم، آنچه می‌ماند، جوهره اصلی مطلب است كه قابل درج در خلاصه است. البته تشخیص اینكه موضوع، اصلی است یا حاشیه، بحثِ عمده است یا توضیح، به دقت بیشتری احتیاج دارد. اگر كسی یك متن چه داستان یا غیر داستان را چند بار مطالعه كند، امكان تلخیص دقیق، بیشتر خواهد بود. می‌توان هر بند یا پاراگراف را در یك جمله خلاصه كرد. مجموعه این جملات، خود به خود، چكیده مطلب اصلی خواهد بود. البته باید نكات دیگری را هم رعایت كرد. در موردی كه یك داستان خلاصه می‌شود، باید استخوان‌بندی اصلی قصه را آورد و از ذكر جزئیات داستان چشم پوشید. فرض كنید اگر بنا باشد فیلمی را كه در یك ساعت تماشا كرده‌ یا داستانی صد صفحه‌ای را كه خوانده‌اید، خلاصه‌اش را تنها در مدت پنج دقیقه بازگو كنید، چه قسمت‌هایی را انتخاب می‌‌كنید كه با بیان آنها در این زمان محدود، تا نهایت داستان را هم بیان كرده باشید؟ پس پرداختن به قهرمان‌های اصلی و فرازهای حساس و صحنه‌های عمده، كافی است و نباید به جزئیات پرداخت. میزان وقت یا ظرفیت نگارشی در نحوه خلاصه‌نویسی ما نقش اساسی دارد.
تفاوت تلخیص با بازنویسی و بازآفرینی
بازنویسی، برگردان متون كهن (شعر یا نثر) به نثر و عبارت است بی‌آنكه مفهوم و محتوا دگرگون شود. در بازآفرینی محتوای سوژه كهن، به اثر جدیدی تبدیل می‌شود كه با اصل متفاوت است. بازنویسی مثل تعمیرات اساس یك خانه است. بازآفرینی، كوبیدن بنا و از نو ساختن است كه چه بسا نقشه ساختمان و كیفیت و چارچوب اولیه هم به هم می‌خورد. در بازنویسی، مضمون متن قدیم حفظ می‌شود. تغییرات در جابه‌جایی حوادث و الفاظ و تركیب‌ها انجام می‌شود. اصول زبان فارسی حفظ می‌گردد و از شكسته‌نویسی پرهیز می‌شود. توجه به سن و سطح فكر مخاطب برای درك و لذت بردن ضروری است. باید چیزی را بازنویسی كرد كه از نظر پیام و محتوا ارزش داشته باشد. بازنویسی گاهی از نثر به نثر است، گاهی از شعر به شعر، زمانی از نظم به نثر و دیگر زمان، از نثر به نظم. در خلاصه‌نویسی نه پیام عوض می‌شود نه قالب و محتوا و نه بهتر ساختن سبك نگارش، برخلاف بازنویسی كه در بیشتر موارد به خاطر ضعف قلمی اثر نخستین یا نامناسب بودن آن با شیوه امروزی انجام می‌شود. خلاصه‌نویسی، برای استفاده بهتر از فرصت و زمان است. در بازنویسی، هدف مهم‌تر، ارائه اثری متناسب با نیاز و ضرورت‌های جدید فرهنگی و ادبی است. در اینكه خلاصه‌نویسی را باید با استفاده از قلم و جمله‌پردازی خودمان بنویسیم یا با حفظ عبارات اصلی، به موارد مختلف بستگی دارد. گاهی روی الفاظ متن اصلی، تأكید خاصی است كه دخل و تصرف در عبارات، مسئله‌ساز و گاهی باعث تحریف می‌شود. در آنجا باید تلخیص را با بهره‌گیری از عین عبارات اصلی انجام داد. برای مثال، اگر بخواهیم وصیت‌نامه امام خمینی(ره) یا احكام فقهی یا قانون كیفر مجرمین یا نظر شهید مطهری را درباره تحریف قرآن و مانند آن تلخیص كنیم، با استفاده از عبارات اصلی و حذف بخش‌های كم‌اهمیت‌تر یا غیر لازم، اقدام می‌كنیم تا اشكالی پیش نیاید. اگر یك داستان یا حادثه تاریخی یا گفت‌وگوها و مذاكرات یك جلسه یا گزارشی از یك روزنامه را بخواهیم خلاصه‌نویسی كنیم، لازم نیست حتماً از عبارت اصلی استفاده كنیم، بلكه می‌توانیم مفهوم را با تعابیر و جمله‌بندی خودمان بنویسیم. در هر حال، در خلاصه‌نویسی، هدف و پیام اصلی نویسنده باید حفظ شود و این به تعهد و مهارت نیاز دارد. اگر تعهد نباشد، سخنان یا نوشته دیگران گاهی مغرضانه تلخیص می‌شود و خلاصه، مغایر با مقصود نویسنده می‌گردد. در این صورت، محتوای اصلی نوشته و كلام خدشه‌دار می‌شود و چه بسا مطالب اساسی آن از قلم می‌افتد و آنچه قابل حذف بوده است، به عنوان مطلب اصلی باقی می‌ماند. بنابراین، هم «حفظ امانت» لازم است و هم «حفظ اصالت» كه اولی به تعهد خلاصه‌نویسی مربوط می‌شود و دومی به دقت و توانایی و مهارت تلخیص‌كننده.
گاهی لازم است پس از خواندن هر صفحه یا هر پاراگراف كتابی كه در دست مطالعه دارید، خلاصه آن را بنویسید. در این صورت، قدرت تلخیص و دقت در آن بالا می‌رود. (محدثی، 1373، ص33)
كلیدبرداری هم یكی از روش‌های نگه‌داشت محتواست. در این روش، بعد از مطالعه، ابتدا مطالب را درك و نكات مهم را یادداشت می‌كنید. در واقع، كلمه كلیدی، كوتاه‌ترین، راحت‌ترین، بهترین و پرمعنی‌ترین كلمه‌ای است كه با دیدن آن، مفهوم جمله تداعی و به خاطر آورده می‌شود.
طرح شبكه‌ای مغز بهترین شیوه برای یادگیری به ویژه فراگیری مطالب درسی است. در این روش، شما مطالب را می‌خوانید. بعد از درك حقیقی آنها نكات مهم را به زبان خودتان و به صورت كلیدی یادداشت می‌كنید. سپس كلمات كلیدی را روی طرح شبكه‌ای مغز می‌نویسید.
در واقع، نوشته‌های خود را به بهترین شكل ممكن سازمان‌دهی می‌كنید و نكات اصلی و فرعی را مشخص می‌كنید تا در دفعات بعد به جای دوباره‌خوانی كتاب، فقط به طرح شبكه‌ای كه نگاشته‌اید، مراجعه كنید. با دیدن كلمات نوشته شده روی طرح شبكه‌ای مغز، آنها را خیلی سریع مرور می‌كنید. این روش تا حدود زیادی موفقیت تحصیلی آدمی را افزایش می‌دهد و درس خواندن را آسان و پربازده می‌سازد.
صورت‌ها و اَشكال خلاصه‌نویسی
خلاصه‌نویسی برای یادگیری بهتر مطالب هنگام مطالعه و جمع‌آوری مطالب پراكنده و مرور مطالب در كوتاه‌ترین زمان ممكن انجام می‌گیرد و به صورت زیر انجام می‌شود:
1. علامت‌گذاری: خواننده با روش مطالعه فعال، خود را با متن درگیر می‌كند و با تمركز كافی با مداد زیر یا دور كلمات كلیدی را خط می‌كشد. البته باید در خط‌كشی افراط نكند تا هنگام جمع‌بندی دچار سردرگمی نشود و تنها به مطالب مهم و كلیدی توجه داشته باشد و آنها را برگزیند.
2. طبقه‌بندی: این روش خلاصه‌نویسی برای مطالب گسترده و مشابه كه به راحتی فراموش می‌شوند، مناسب است. از این روش برای خلاصه كردن مطالبی كه قابل طبقه‌بندی هستند، می‌توان بهره‌برداری كرد.
3. حاشیه‌نویسی: در این روش باید كلیدی‌ترین جمله هر پاراگراف را استخراج و به زبان خودتان در حاشیه كتاب یا جزوه یادداشت كنید. در پایان هر پاراگراف از خودتان بپرسید این پاراگراف قصد داشت چه مطلبی را بیاموزاند و آن را در یك جمله به زبان خودتان یادداشت كنید. همچنین می‌توانید مطالب مرتبط با موضوع مطالعه را كه در منابع دیگر مطالعه كرده‌اید، حاشیه‌نویسی كنید تا هنگام مرور هر دو مطلب را بخوانید. حاشیه‌نویسی، تمركز شما را افزایش می‌دهد و سبب تقویت حافظه نیز می‌گردد.
4. خط‌كشی زیر نكات مهم: زیر نكات مهمی كه نیاز به مرور دارد، خط بكشید. توجه داشته باشید تمام مطالب را خط كشی نكنید تا مرور مطالب مورد نظر با سرعت بیشتری انجام شود.
5. یادداشت‌برداری: اصلی‌ترین و وقت‌گیرترین روش خلاصه‌نویسی است. در این روش نیازمند تهیه دفتری جداگانه هستید. توصیه می‌شود مطالب را در ورقه یادداشت نكنید؛ چون با افزایش مطالب جمع‌آوری شده، احتمال پراكندگی مطالب نیز افزایش می‌یابد. این روش برای دروسی كه منابع متعدد دارند، بسیار مناسب است. در این راستا باید توجه داشته باشید:
1. تمام مطالب یك صفحه را یادداشت نكنید، چون به جای خلاصه‌نویسی، رونویسی می‌شود.
2. مهم‌ترین و كلیدی‌ترین نكات كه می‌توانند اصل مطلب را منتقل كنند، یادداشت كنید.
3. نكاتی را كه یادداشت كرده‌اید، تداعی‌گر متنی باشد كه آنها را خلاصه كرده‌اید.
4. باید طوری نكات كلیدی یادداشت شوند كه به مراجعه مجدد به متن نیاز نباشد.
5. تاریخ خلاصه‌نویسی را یادداشت كنید تا بعدها برای مرور آنها بهتر برنامه‌ریزی كنید.
دلایل و تكنیك‌های خلاصه‌نویسی
به طور كلی، خلاصه‌نویسی و یادداشت‌برداری به چهار دلیل پیشنهاد می‌شود:
1. هنگام مطالعه، دقیق‌خوانی از اصول مهم به شمار می‌آید و در عمیق‌تر كردن یادگیری مؤثر است.
2. حجم و زمان مرور كمتر می‌شود و امكان مرورهای چندباره را به شكلی سریع فراهم می‌آورد.
3. اگر به شیوه‌ای صحیح انجام گیرد، هنگام مرور، بهتر و مؤثرتر از خود مطلب، مفید واقع می‌شود.
4. این امكان را فراهم می‌كند كه تمام مطالب و مباحث مرتبط با یك موضوع را كه در كتاب درسی، جزوه یا كتاب‌های كمك‌آموزشی و هر منبع دیگری پراكنده باشد، در یك جا جمع‌آوری و از پراكنده‌خوانی جلوگیری كند.
برای خلاصه‌نویسی از برگه‌های پراكنده و بدون صحافی باید خودداری كرد؛ چراكه با گذر زمان، حجم یادداشت‌ها افزایش خواهد یافت و ترتیب آنها به هم خواهد خورد. در این صورت، یافتن و مرتب كردن آنها زمان و انرژی زیادی می‌برد و كاری خسته‌كننده است.
باید دانست كه بهترین فن مطالعه، درگیر شدن با مطلب یا به اصطلاح، مطالعه فعال است. علامت‌گذاری، سریع‌ترین روش برای مطالعه فعال است. هر جا سؤالی ایجاد شد، از علامت سؤال  استفاده كنید و كنار مطلب علامت بزنید. هر جا به عبارت كلیدی برخوردید، دور آن را خط بكشید و پاراگراف‌های مهم را با علامت ستاره مشخص كنید. به طور كلی، علامت‌گذاری، سرآغاز خوبی برای مطالعه دقیق و فعال است. فراموش نكنید كه این كار با مداد انجام گیرد؛ چه اینكه ممكن است در ادامه مطالعه متوجه شوید علامت قبلی اشتباه بوده است و نیاز به تغییر دارد. در حاشیه‌نویسی و یادداشت‌برداری دقت كنید. در حاشیه‌نویسی باید توجه شود كه اصولاً هر بند یا پاراگرافی دربردارنده مطلب مهم و جدید به مخاطب است. معمولاً‌ جمله اول یا آخرین جمله دربردارنده آن پیام كلیدی است وگرنه باید در پایان پاراگراف از خود پرسید این بند دربردارنده چه مفهوم و محتوای ارزشمند بوده و آن را با یك جمله یا سلیقه خود در كنار كتاب حاشیه‌نویسی كنید.
در خصوص یادداشت‌برداری كه عبارت از برداشت كلیدی‌ترین مفاهیم هر مطلب در دفترچه‌ای جداگانه با شیوه‌ای خاص است، باید گفت هر برگه یادداشت‌برداری‌ شده باید دارای دو ویژگی مهم باشد: اول اینكه باید خلاصه و كلیدی باشد؛ یعنی آنچه یادداشت می‌كنید، باید حجمی بسیار كمتر از آنچه در متن اصلی موجود است، داشته باشد. دومین ویژگی این است كه این یادداشت‌ تداعی‌گر معنای اصلی در پاراگراف و متن باشد، به طوری كه دریابیم آنچه را متن قصد انتقال آن را داشته است، به دست آورده‌ایم آن هم به بیانی ساده و به صورت مختصر و مفید.
بهتر است قبل از یادداشت‌برداری با دو فن علامت‌گذاری و حاشیه‌نویسی، مطالب مهم را مشخص كنید. سپس تمام مطالب مشخص شده را بار دیگر مرور و گزیده‌نویسی كنید به طوری كه از مراجعه مجدد به كتاب بی‌نیاز شوید.
بهترین روش برای یادداشت‌برداری چیزی است كه درخت حافظه یا شبكه مغزی یا نقشه ذهنی نام دارد و اولین بار «تونی بوزان» آن را معرفی كرد. روش كار به این شكل است كه پیام یا تز اصلی یعنی مهم‌ترین و كلیدی‌ترین نكته كل متن را به شكل افقی در وسط صفحه می‌نویسید و با شاخه‌های مختلف، نكات اصلی را به آن متصل می‌كنید. هر نكته اصلی هم می‌تواند خود به چندین نكته فرعی و جزئی متصل گردد. البته استفاده از نقشه ذهنی برای همه درس‌ها و متن‌ها امكان‌‌پذیر نیست و این به عهده یادداشت‌كننده است كه با بهره‌گیری از خلاقیت از فنون مختلف استفاده كند.
یكی دیگر از روش‌های مهم خلاصه‌نویسی، «دسته‌بندی» است. این روش برای مباحثی كه شامل دسته‌ها و طبقه‌بندی‌های مختلف ‌باشند، بسیار مفید است، مانند تاریخ ادبیات یا احادیث. روش كار نیز به این صورت است كه مطالب مختلفی كه بتوان آنها را در یك دسته قرار داد، یك جا نوشته و دسته‌بندی می‌شوند. برای مثال، شاعران را بر حسب قرن یا احادیث را بر اساس اشخاص می‌توان دسته‌بندی كرد. آخرین نكته در یادداشت‌برداری و خلاصه‌نویسی این است كه تاریخ یادداشت‌برداری را در گوشه برگه یادداشت كنید.
توجه به نكات مهم در خلاصه‌نویسی
1. پیش از همه باید مشخص كنیم كه خلاصه ما به چه میزانی باید باشد: یك‌دوم، یك‌چهارم یا یك‌دهم یا فشرده‌تر و با توجه به آن، میزان تلخیص را مشخص كنیم.
2. همه نوشته‌ها را باید یك بار یا بیشتر به دقت بخوانیم و به درستی بفهمیم.
3. توجه داشته باشیم كه همه قسمت‌های یك نوشته یا یك كتاب، برای خواننده ارزش یكسانی ندارد، بلكه معمولاً در هر نوشته، سه نوع مطلب وجود دارد:
الف) مطالبی كه قسمت‌های اصلی فكر و مقصود نویسنده را تشكیل می‌دهد.
ب) مطالب و عبارات و تركیبات فرعی كه در چكیده‌نگاری می‌توان به كلی از آنها صرف نظر كرد و حذف آنها خللی در پیام اصلی نویسنده پدید نمی‌آورد، مانند مترادفات و جمله‌های معترضه.
ج) مطالبی كه به طور مستقیم با قسمت‌های اصلی فكر نویسنده مربوط نیست، بلكه تنها تمهیدات و تبیین است و نمی‌توان آنها را عیناً نقل كرد. مطالب دسته اول را با مداد كم‌رنگی خط بكشید. از مطالب دسته دوم به كلی چشم‌پوشی كنید و مطالب دسته سوم را با مرور مطالعه یا نكاتی برگزینید یا عبارت‌ها را فشرده و با جملات كوتاه بازنویسی و با ادبیات ساده و رسا بنویسید.
4. اگر بخواهید متن را بسیار فشرده كنید، آن را بخش بخش و هر بخشی را جداگانه خلاصه كنید. در این صورت، نباید به جمله‌بندی‌ها و عبارت‌های متن پای‌بند باشید، بلكه بنا را بر بازآفرینی بگذارید.
5. گاهی غرض از تلخیص، ساده‌نویسی است. برای مثال، یك مقاله علمی یا ادبی را می‌خواهید برای كسانی كه در این زمینه‌ها آگاهی ندارند، قابل فهم كنید. پس از اصطلاحات و بعضی مطالب مهم و اصلی تخصصی صرف نظر كنید.
6. پس از نوشتن خلاصه، یك بار، خلاصه و یك بار، متن اصلی را به صورت مقایسه‌ای بخوانید تا اگر مطلب مهمی ذكر نشده است اضافه و اگر مطالب فرعی آمده است، حذف كنید.
7. در تلخیص باید امانت‌ را رعایت كنید و ذوق و سلیقه شخصی را به كار نبرید.
8. رعایت آیین درست‌نویسی و دستور زبان و قواعد املایی و نقطه‌گذاری از لوازم تلخیص است. (احمدی، 1373، ص54 ـ 55) باید نكات دستوری و نیز هماهنگی و یك‌نواختی زمان افعال و سبك و سیاق نوشته رعایت شود.
9. در تلخیص یك متن یا بحث منسجم سعی شود انسجام و پیوستگی مطالب در خلاصه هم حفظ شود.
10. جملات كوتاه و كلمات ساده را به كار بگیرید.
11. متن مورد تلخیص، در جزوه «خلاصه» معرفی شود؛ یعنی نام نویسنده، ناشر، میزان صفحات، درصد تلخیص، خلاصه‌نویس، تاریخ تلخیص و مشخصات دیگر بیاید.
12. در خلاصه، مطالبی آورده نشود كه در متن اصلی نیست.
13. سبك متناسب با متن خلاصه شده را انتخاب كنید. این سبك ممكن است با سبك متن اصلی یكسان نباشد.