بند یا پاراگراف عبارت است از جمله یا مجموعه جملههایی كه فكر واحدی را بیان میكند و بین آنها ارتباط و همبستگی لفظی و معنایی بیشتری وجود دارد و روی هم مطلب یا مفهوم كامل و مستقلی را میسازد. در هر بند میتوان یك ایده را گنجانید. همانطور كه افكار یا محتوای بندهای هر نوشته ـ ضمن تمایز از یكدیگر ـ باید با هم پیوند نزدیك داشته باشند، اجزای اصلی هر پاراگراف نیز چنین است. هر چه بندهای یك نوشته زیادتر باشند، تنوع، بیشتر، خستگی، كمتر و بهرهگیری، زیادتر است. گاهی تأثیر روانی این تقسیمبندی از نظر كمك به خواننده، بیشتر از تأثیری ظاهری آن است. مثلاً متون قدیمی بر اثر درهم ریختگی جز خستگی و ملالت چیزی برای خواننده به همراه ندارد و پیام و محتوا را دریافت نمیكند.
بند به نوشته تنوع میبخشد و نمیگذارد در رشته افكار نویسنده گسستگی به وجود آید. از این رو، میگویند: پاراگراف، پرورش منسجم (هماهنگ) یك واحد از یك نوشته است كه با دیگر بندهای آن نوشته پیوند ناگسستنی دارد. اساساً شروع هر پاراگراف، خود، فرصتی است برای خواننده تا تجدید قوا كند، فكر تازهای را در مغز خودش بپذیرد و دفع نكند.
در مورد میزان كوتاهی و بلندی پاراگراف، معیار مشخصی در دست نیست، ولی یك نویسنده مجرب هنگام ارائه مطالب ـ خودآگاه یا ناخوآگاه ـ تشخیص خواهد داد كه بر حسب سنگینی یا سادگی و اهمیت مطالب برای خواننده، چقدر زمان لازم است تا او آن مطالب را خوب دریابد. پس از این تشخیص است كه میتوان نوشته را به اجزایی تقسیم كرد. هر پاراگراف، سه وظیفه اصلی به عهده دارد:
الف) جلب توجه خواننده به موضوع و فكر اصلی نوشته؛
ب) پرورش فكر اصلی نوشته به كمك بندها برای جلوگیری از انحراف فكر خواننده و قطع علاقه او؛
ج) اعلام نتیجه. (صداقت، 1349، ص37 ـ 33)
با پاراگرافبندی، نویسنده خواهد توانست به روشنی، محتوای هر موضوع یا جزء فرعی را به ترتیب زیر هم بنگارد و به خواننده امكان دهد تا پیام و فكر اصلی گزارش یا پژوهش را كه در موضوع و جملههای اولیه مقدمه یا متن پرتوافكن است، به سرعت دریابد. گاهی پاراگرافهای متعدد از نظر نوع پیوند، رابطه علت و معلولی دارند وگاهی افكار متفاوت و مغایری را منتقل میكنند؛ گاهی مقایسه دو فكر، دو راه حل مسئله را بر عهده میگیرند و گاهی هم پاراگرافها به وسیله عبارات یا جملههای ربطی به یكدیگر پیوند میخورند. در مجموع، فواید استفاده از بند یا پاراگراف عبارت است از:
1. شكستن یكنواختی؛
2. كمك به درك تقسیمبندی موضوع؛
3. مشخص ساختن جزئی از كل موضوع؛
4. گذاشتن فاصله سفید برای بهتر دیدن؛
5. جلب توجه خواننده به تغییر موضوع یا موضوعات فرعی؛
6. آسانی مراجعه به هر مطلب.