عنوان: خاتمیت از دیدگاه اسلام
پدید آورنده: زینب مهدیان
استاد راهنما: محمدحسین شعبانی
کلاردشت، مدرسه‌ي علمیه‌ي الزهراء(س)، سال 1387، 153صفحه، 104 منبع
کلید واژه‌ها: خاتم، نبی، رسول، اسلام، اجتهاد
خداوند متعال با علم و حکمت بی‌اندازه‌ي خویش، هیچگاه، جامعه‌ي انسانها را خالی از راهنما و رسول نگذاشته و همواره به واسطه‌ي فرستادگان خویش، به راهنمایی و هدایت بشر پرداخته است. تا جایی که دین اکمل را در زمان مناسب در اختیار انسانها قرار داده و با مبعوث کردن اشرف رسولان، دین خویش را کامل نموده و به دین اسلام جنبه‌ي خاتمیت بخشیده است. پژوهش حاضر در پی تبیین دلایل خاتمیت پیامبر اکرم(ص) و دین اسلام به عنوان آخرین دین با استفاده از دلایل نقلی است. دلایل خاتمیت در قرآن و سنت نشان می‌دهد که بشر در عصر خاتمیت توانسته است، برنامه‌ي تکامل خویش را تحویل گرفته و با دینی دور مانده از تحریف، به اصلاح شخصیت فردی و دینی خود بپردازد. لذا نیاز به وجود پیامبران رفع شده و ائمه‌ي هدی(ع) جایگزین پیامبران و ادامه دهنده‌ي راه خاتم پیامبران در هدایت بشر و تبیین و تفسیر وحی هستند و در عصر غیبت نیز مجتهدان، مرجع مردم بوده و احکام دینی را از بطن قرآن و احادیث استخراج می‌کنند. دین اسلام به گواه آیات کامل‌ترین دین است که از هر نظر کوچک‌ترین نقصی در آن وجود ندارد. آیه‌ي 89 سوره‌ي نحل «و نزلنا علیک الکتب تبیانا لکل شیء» نیز بیانگر تکامل این دین است. دین اسلام جامع الاطراف بوده و می‌تواند در هر زمان و مکانی، جوابگوی جامعه‌ي بشریت باشد. معنای ختم نبوت این است که نیاز به وحی جدید و تجدید نبوت رفع شده اما نیاز به دین و تعلیمات الهی همیشگی است. لذا در کنار قرآن، منابع دیگری از قبیل سنت نیز وجود دارد که مکمل آن است.
تحقیق حاضر، در بخش پایانی به بررسی شبهات خاتمیت پرداخته و به آنها پاسخ می‌گوید. از جمله‌ي این شبهات، شبهه‌ي عدم ختم نبوت، شبهه‌ي تاریخی ختم نبوت، شبهه‌ي عروج دین به آسمان و ظهور دین جدید توسط «محمدعلی باب» و ناسازگاری مقتضیات زمان با قوانین ثابت دین می‌باشد.
عنوان: شناخت شیطان و شیطان پرستان
پدید آورنده: فاطمه فروزان
استاد راهنما: مهدی فراحی
گراش، مدرسه‌ي علمیه‌ي الزهراء(س)، سال 1386، 163 صفحه، 63 منبع
کلید واژه‌ها: شیطان، ولایت شیطان، شیطان پرستی، شیطان پرستان، هالوین، موسیقی
شیطان پرستان، فرقه‌ای هستند که به علت ترس از قدرت شیطان یا نیرو گرفتن از قدرت وی، او را عبادت می‌کنند. ابلیس، اسم خاص یکی از اجنه است که با شیطان تفاوت‌هایی دارد. از جمله اینکه ابلیس، اسم خاص و شیطان اسم جنس است. شیطان دارای تسلط و قدرت زیادی بوده و سعی در گمراهی انسان با وسوسه و ایجاد فراموشی در او دارد. اعمالی چون برادرکشی، آتش پرستی، قیاس، کفر، تکبر، بت‌پرستی، زنا و اصرار بر اشتباه، رذائلی اخلاقی هستند که شیطان به انسان القاء نموده است. شیطان در دین اسلام به معنای خطاکار و متجاوز و در دین یهود به معنای دشمن و تهمت زننده و خادم خدا در ارزیابی ایمان بشر تلقی شده و در دین مسیحیت به نام «لوسیفر» شناخته می‌شود. انسان با توجه و استعاذه می‌تواند به خدا پناه برده و از خدمت شیطان خارج شود.
از نظر شیطان پرستان، شیطان نماد قدرت و حاکمیت بر روی زمین است. شیطان پرستی از قرون اولیه‌ي پیدایش آدمی و در زمان پیدایش زبان و خط در زمان مادها، سومریان و بابلیان وجود داشته و در قرن چهارده و پانزده میلادی به شکل شیطان‌پرستی جدید در آمد. علل گرایش به شیطان را می‌توان در اعتقاد به قدرت برتر و ترس از او، ضعف کلیسا و مسیحیت در پاسخگویی به مسائل دینی و ضعف ایمان انسانها جست‌وجو نمود. اگر چه طرح صهیونیسم نیز دعوت مردم به شیطان پرستی بوده و او را موجودی مظلوم و عاشق جلوه می‌دهد.
برخی شیطان‌پرستان انجام دادن گناهان و کارهای شیطانی را نشانه‌ي قدرت و استقلال‌طلبی می‌دانند و برخی به دلیل ماجراجویی و آزادی در گناه به سمت این فرقه گرایش می‌یابند. شیطان پرستان یا خداوند را به کلی قبول ندارند و یا او را در کنار شیطان می‌پذیرند و در مورد بهشت و جهنم نیز نظرات مختلفی دارند. برخی از آنها به مرگ اعتقاد ندارند و برخی قائل به تناسخند. از نظر این فرقه، مردم بردگان آنها محسوب شده و زندگی در این دنیا، زیستن در میان لجن است، لذا باید به زندگی خود خاتمه بخشند.
شیطان پرستی به دو گروه قدیم و جدید تقسیم می‌شود؛ شیطان پرستی قدیم متعلق به قرون وسطی و قبل از آن بوده و شیطان پرستی جدید نیز به فرقه‌های مختلف تقسیم شده و شامل شیطان پرستی فلسفی، دینی، شرپرستان و یزیدیان می‌باشد. در کشورهای آسیایی و آفریقایی شیطان پرستی در مصر، ارمنستان، عراق، سوریه، ایران و... دیده شده و در اروپا در کشورهای چون آمریکا، انگلیس، کانادا، آلمان و ایتالیا رواج شیطان پرستی محسوس می‌باشد.
شیطان پرستان از هنر از جمله موسیقی، ادبیات و فیلم برای تبلیغ خود بهره برده و مراسمی چون حج شیطان، نماز جماعت سیاه، هالووین و قربانی کردن در میان آنها رایج بوده و اجرا می‌گردد.
عنوان: بررسی تطبیقی حقوق خانوادگی زن در اسلام و کنوانسیون رفع انواع تبعیض علیه زنان
پدید آورنده: معصومه دبان کش
استاد راهنما: سرکار خانم زارع اقدم
تهران، مدرسه‌ي علمیه‌ي الزهراء(س)، سال 1387، 197 صفحه
کليد واژه‌ها: برابری، حقوق خانواده، کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان، حقوق زن، حقوق زن در اسلام
پژوهش حاضر با موضوع بررسی تطبیقی حقوق خانوادگی زن در اسلام و کنوانسیون رفع تبعیض از زنان می‌کوشد به این پرسش پاسخ دهد که با توجه به قوانین اسلام به عنوان داعیه‌دار دفاع از حقوق زن و منشور رفع کلیه‌ي تبعیض‌ها علیه زنان، به عنوان مبلّغ رفع تبعیض از زنان، کدامیک به نحو مطلوب‌تری به شخصیت زنان پرداخته و شأن و منزلت این قشر را احیا کرده است.
در این تحقیق، ابتدا مبانی نظری دو دیدگاه درباره‌ي زن و حقوق و جایگاه او در نهاد خانواده مورد بحث قرار گرفته و منشور حقوق خانوادگی در این دو دیدگاه بررسی می‌شود. از دیدگاه اسلام، زن و مرد در انسانیت مشترکند و هیچ ملاک برتری بین آنها به واسطه جنسیت وجود ندارد مگر به رعایت تقوا که راه کسب آن نیز برای هر دو یکسان است. تفاوتی که در برخی حقوق وجود دارد به واسطه‌ي تفاوت تکوینی است که در طبیعت آنهاست در حالی که در دیدگاه داعیان کنوانسیون، زن بودن یک مقوله‌ي زیست شناختی ثابت نیست. بلکه زاییده‌ي عوامل اجتماعی و شرایط تاریخی و فرهنگی است. جایگاه خانواده در اسلام، جایگاهی مقدس است که به حفظ آن بسیار تأکید شده و از دیدگاه کنوانسیون اگرچه به ظاهر مخالفتی با آن وجود ندارد ولی پیامد اجرای آن فروپاشی خانواده‌هاست.
نهایتاً آنچه از بررسی تطبیقی حاصل می‌شود نمایانگر این نکته‌ي مهم است که بانیان کنوانسیون وجود اختلافات طبیعی و تکوینی در خلقت زن و مرد را مورد غفلت قرار داده‌اند، در حالی که خداوند در قوانین اسلام با در نظر داشتن این اصل مهم، قوانین را وضع کرده است. در نتیجه مصالح هر دو مدنظر قرار گرفته و از هرگونه ظلمی جلوگیری شده است. بانیان کنوانسیون با اصرار بر ضرورت تساوی و برابری زنان و مردان در همه‌ي شئون، دچار یک خطای مبنایی شده‌اند و آن خلط تساوی با عدالت و نابرابری با تبعیض است و منشأ این اشتباه، نادیده گرفتن تفاوت‌های تکوینی میان زن و مرد است. آنها این تفاوت‌ها را حاصل تمدن بشر و شرایط اجتماعی می‌دانند و به سیره‌ي عقلا و طبیعت واقع زن و مرد، توجهی نمی‌کنند و خواستار قوانینی پر از تبعیض هستند. چرا که وضع قوانین برابر در شرایط نابرابر، عین تبعیض و بی‌عدالتی است. مواد کنوانسیون باعث اختلال و تضعیف بنیان خانواده شده و این آسیب، موجب سلب آرامش روانی خانواده‌ها، ایجاد نامنی‌های فراوان، تزلزل اخلاق جنسی و آسیب‌پذیری زنان در برابر روابط آزاد با مردان می‌شود. اسلام با وضع قوانین متناسب با طبیعت مرد و زن، نهاد خانواده‌ها را حفظ کرده و آرامش روانی را در این نهاد به ارمغان می‌آورد.
عنوان: حقوق اقتصادی زن در قرآن (سطح 3)
پدیدآورنده: شکوفه چگینی
استاد راهنما : دکتر محمدرضا اعلمی
استاد مشاور: دکتر محمد صادق علمی
مشهد، 1385، 243 صفحه، 117 منبع
کلید واژگان: زن، حق، اقتصاد، استقلال مالی، اجرة المثل، نفقه، مهریه، ارث، دیه و قصاص
در طول تاریخ بشر، زن همواره مورد ستم و تبعیض قرار گرفته و گاه از حقوق اولیه‌ی خویش محروم مانده است. این ظلم تاریخی با وجود پیشرفت‌های همه جانبه‌ی جوامع و شکوفایی تمدن بشری، همچنان ادامه داشته و تنها، شکل آن تغییر نموده است. از همین رو، امروزه حفظ و رعایت حقوق زنان به یکی از مسائل و دغدغه‌های مهم جامعه‌ی بشری تبدیل شده است.
اکنون، با ارتقای سطح آگاهی‌ها، به ویژه آگاهی زنان در دهه‌های اخیر، این موضوع مطرح شده که جایگاه زن در جامعه چیست و چگونه می‌توان حقوق زنان را احیا کرد؟ این در حالی است که یکی از مسلّم‌ترین حقوق زن، حقوق اقتصادی وی می‌باشد. حقوق اقتصادی در واقع، قدرت و توانایی زن برای کسب منافع مالی از طریق اشتغال، مهریه، نفقه، ارث و... می‌باشد. در این خصوص، صاحب نظران و مکاتب گوناگون، نظرات و ایده‌های مختلفی ارائه داده‌اند امّا نظرات آنان همانند دیگر تراوشات فکری بشر، خالی از کاستی و نقص نبوده و نتوانسته احیاگر حقوق زنان باشد. به عقیده‌ي نویسنده، برای پاسخگویی به افراط و تفریط‌ها ضروری است که در حقوق اقتصادی زن بازنگری شود و جایگاه والای زن و منزلت و ارزش او در دین اسلام روشن گردد تا اثبات شود که اسلام، از قرن‌ها پیش، به حقوق فطری و طبیعی زن کمال عنایت را داشته و مترقی‌ترین قوانین حقوقی را تدوین نموده و به تمام نیازهای او پاسخ گفته است.
تحقیق حاضر می‌کوشد جهت تبیین ابعاد مختلف حقوق اقتصادی زن، به اثبات آن از نظر مفسران شیعه و اهل سنت و نیز فقهای شیعه پرداخته و مواد قانونی آن را بیان نماید. نفقه، شرایط وجوب و اسباب اسقاط آن، مهریه و فلسفه‌ی وجوب آن، مقادیر و مصادیق مهریه، ارث زن و تفاوت آن با مرد و شبهات مطرح در این زمینه همچنین دیه و قصاص و تفاوت زن و مرد در آن و اجرة المثل از جمله مباحثی هستند که در این نوشتار به آنها پرداخته شده است.
