محورهاي سخنرانی ها ی سومین هم اندیشی

شناسه نوشته : 14359

1394/01/31

تعداد بازدید : 1465

حجت الاسلام و المسليمن دکترجواد رفيعي  (در حال به روز رسانی)
حجت الاسلام و المسليمن دکترعبدالحسين خسروپناه (در حال بروز رسانی)
حجت الاسلام و المسليمن دکتر حميدرضا شاکرين (درحال بروز رسانی)
آيت الله علي رباني گلپايگاني (درحال بروز رسانی)
حجت الاسلام و المسليمن دکتر سيد مهدي عليزاده موسوي(درحال بروز رسانی)
سرکار خانم دکتر مهديه سادات مستقيمي (درحال بروز رسانی)
حجت الاسلام و المسليمن دکترمحمد صفر جبرئيلي (درحال بروز رسانی)
حجت الاسلام و المسليمن علي مخدوم (درحال بروز رسانی)
جناب آقاي دکتر اسحاقي
 پژوهشگران حوزه هاي علميه خواهران ( با تکيه بر يافته هاي انديشه ورزان )
 
ضرورت پژوهش دینی، مسئله یابی و چگونگی نگارش مقاله علمی پژوهشی و علمی ترویجی
 
o       ضرورت پژوهش در دوران معاصر
پژوهش برای هر زمانی برای رشد علمی ضرورت دارد. پژوهش به دوران فعلی اختصاص ندارد. منتها نظر به این که حکومت دینی در ایران حاکم است، انتظار بیش تری است که در زمینه معارف دینی نظریات روزآمد و قانع کننده ای را برای نسل جوان و دنیا عرضه نماید. ( امروزه به دلیل :تبیین بجای بیان ، بروز مسائل نوپدید ، ظهور سکه های تقلبی، تهاجم گسترده فرهنگی ، خرافه گرایی ونومعنویتها ، داعیه اداره جهان و....پژوهش وپاسخ به نیازها ضرورت بیشتری می یابد )
 
o       مهم ترین آسیب های پژوهش دینی
اولاً، بستر مناسبی برای عرضه دستاوردهای جدید علمی در علوم انسانی به خصوص معارف اسلامی وجود ندارد. هنوز تأکیدات مقام معظم رهبری و آیین نامه هایی که در زمینه نوآوری و نظریه پردازی و نقد است، اجرایی و نهادینه نشده است.
اگر پژوهش های دینی تنها عبارت باشد از شرح و حاشیه بر دیدگاه های مشهور گذشته که دیگر این پژوهش نیست. حوزه پژوهش کشف حقیقت است و بس.
 باید پژوهش های دینی به دستاوردهایی بیانجامد که علمی باشد. پژوهش علمی هم آن است که مقبولیت همگانی جهانی دارد. اگر ما در تحقیقات به نتایجی برسیم که فقط خودمان قبول داشته باشیم و اهل تحقیق در جامعه بشری را قانع نکند، آن نتایج نمی تواند علمی باشد. لذا باید هیچ خطوط قرمزی برای پژوهش و نوآوری و نظریه پردازی و نقد جز کشف حقیقت نباشد. معیار حقیقت و گزاره علمی هم این است که مقبولیت همگانی و جهانی داشته باشد. یک نظریه و دستاورد علمی در صورتی مقبولیت جهانی پیدا می کند که هیچ دلیل نقضی نداشته باشد و شواهد و مؤیداتی داشته باشد.
ما در پژوهش علمی فقط باید تابع دلیل باشیم و بس. به قول معرف «نحن ابناء الدلیل نمیل حیث یمیل»؛ اما متأسفانه فضای طرح نظریات علمی وجود ندارد. اگر یک نظریه ای خلاف مشهور باشد، شبهه و باطل و محکوم شمرده می شود و با نظریه پرداز برخورد فیزیکی و اداری و مانند آن می شود.
ثانیاً، پژوهش علمی در حوزه علوم انسانی به لحاظ آن که درآمدزا نیست، رغبتی به انجام آن چندان نیست، برای این که یک پژوهش به نتایج نویی برسد، نیازمند صرف وقت و هزینه مادی است، اما هرگز به ازای آن وجه مناسبی پرداخته نمی شود. لذا هرکه می خواهد در این حوزه پژوهش کند، باید فکر درآمدزایی برای پژوهش خویش نداشته باشد.
ثالثاً،به لحاظ بسته بودن فضای نوآوری و نظریه پردازی و نقد هنوز روش علمی تحقیق لااقل در حوزه علوم اسلامی منقح و کاربردی نشده است. معیارهای مشخصی وجود ندارد که چه چیزی نوآوری است و کدام نظریه است و کدام نقد صائب است.
رابعاً، فضای مناسبی برای تبادل اطلاعات و بحث و نقد نیست. نیروهای پژوهشی مثل جزیره های جدا از هم هستند. هرکسی به صورت انفرادی مطالعه و تحقیق می کند. حتی در یک گروه آموزشی حوزوی یا دانشگاهی  یک شرایطی که افراد بیایند نظریاتشان را مطرح نمایند و به بحث و نقد بگذارند، نیست.
اکنون شرایط به گونه ای است که گویا وظیفه استادان تدریس یک متون مشخص است و دانش پژوهان هم وظیفه دارند همان متون را حفظ و بعد فراموش کنند!درحالی که اساس پژوهش نوآوری است. نوآوری هم یعنی آوردن یک نظریه ای که پیش تر نبوده است. یعنی شاذگویی و خلاف مشهور سخن گفتن. باید فضای  نوآوری و نظریه پردازی و نقد در موضوعاتی که  با اصول و ضروریات اسلام ،اصول و ضروریات مذهب تصادم ندارد و ممنوع نیست ، فراهم آورد.
 
o       استانداردهای تحقیقات دینی
معیارها و استانداردهای هر پژوهشی اعم از دینی و غیر دینی همان معیارها و استانداردهایی است که برای یک معرفت علمی مطرح است، از این قرار:
اولاً، معرفت علمی باید مقبولیت همگانی و جهانی داشته باشد. به گونه ای که اگر هر کسی با هر مذهبی تحقیق کند، به نتایج واحدی برسد. برای مثال اگر هر کسی آب را صد درجه حرارت دهد، به جوش می آید؛ چه او شیعه باشد یا سنی. مسلمان باشد یا ملحد. شرقی باشد یا غربی. معرفت دینی که حاصل تحقیقات دینی است، باید همین گونه باشد.
ثانیاً، باید مورد نقض نداشته باشد. یعنی اگر یک نظریه ای داده شد، بر تمام موارد صادق باشد و بتوان تمام موارد را توجیه و تفسیر کند. اما اگر حتی یک مورد پیدا شود که آن را نتواند توجیه و تفسیر کند، آن نظریه و معرفت، علمی نیست. برای مثال، گفتیم که اگر قرآن فصاحت و بلاغت دارد، دیگر معنا ندارد، مفردات یا ترکیباتی از قرآن را برشماریم که معنای مراد آنها برای مخاطبان قرآن روشن نباشد.
ثالثاً، معرفت  علمی باید مؤید و شاهد داشته باشد. صرف طرح احتمال هیچ ارزش علمی ندارد. باید حداقل یک شاهد و مؤیدی برای آن پیدا شود تا ارزش طرح داشته باشد. برای مثال اگر گفتیم که برخی از آموزه های قرآنی تاریخی است و برای امروز بشر کارآمدی ندارد، کافی است که یک شاهد برای آن یاد کنیم تا علمیت داشته باشد. می توان شاهد آن را احکام برده داری یاد کرد که دیگر قابلیت اجرا ندارد.
 
o       مشکلات فراراه پژوهش­ها
اولاً، یک مرکز اطلاعات رسانی متمرکزی وجود ندارد که همه تحقیقات در آن گردآمده و معرفی شده باشد تا سابقه تحقیقات قابل دسترسی و شناسایی باشد و بتوان با شناسایی آنها از تکرار تحقیقات خودداری کرد. تمام مراکز اطلاع رسانی موجود اطلاعات ناقصی دارند و به روز نیستند.
ثانیاً، دانشجویان و طلبه ها برای نوآوری و نقد و نظریه پردازی تربیت نمی شوند و حتی از آن جلوگیری به عمل می آید و لذا ناگزیرند که همان مطالب گذشتگان را در قالبی دیگر عرضه نمایند.
ثالثاً، روش تحقیق علمی مناسب رشته های علوم اسلامی آموزش داده نمی شود و لذا تحقیقات روشمند نیست و نمی تواند نتایج نویی بر آنها مترتب باشد.
رابعاً، استادان راهنما و مشاور چنان که باید خود اهل پژوهش و آشنای به روش تحقیق علمی نیستند یا به طور مستمر و فعال بر فعالیت پژوهشی دانشجویان و طلبه ها نظارت ندارند.
 
o       کاربردی نبودن تحقیقات در زمینه علوم اسلامی
تحقیقات علمی را می توان از یک لحاظ به دو دسته بنیادی و کاربردی تقسیم کرد: مراد از تحقیقات بنیادی آن است که تنها به گسترش مرزهای دانش می انجامد؛ بدون این که تأثیر مستقیمی در اصلاح جامعه داشته باشد  و مقصود از تحقیقات کاربردی آن است که به منظور بهینه کردن وضعیت اجتماعی و عینی یک مؤسسه یا سازمان انجام می شود. در چنین تحقیقاتی لازم است، پژوهش گران با مؤسسات و سازمان هایی که مسائل و مشکلات عینی دارند، سر و کار پیدا کنند و تحقیقات خود را برای حل مسائل و مشکلات آنها به انجام برسانند.
مشکل عدم کاربردی بودن تحقیقات در علوم اسلامی این است که:
اولاً، میان پژوهش گران و مراکز آموزشی و دانشگاهی از یک سو و مؤسسات و سازمان های مسئله دار ارتباط مناسبی وجود ندارد.
ثانیاً، انجام پژوهش کاربردی در گرو آشنایی با روش تحقیق میدانی و تجزیه و تحلیل های آماری و پرداختن به تحقیقات میدانی است؛ اما پژوهشگران حوزه علوم اسلامی نه با روش تحقیق میدانی آشنایی دارند و نه به کار تحقیق میدانی که پرزحمت است، اقبالی نشان می دهند.
همچنین آسیب هایی نظیر عدم رعایت اخلاق حرفه ای پژوهش، شتاب زدگی در تحقیق و نظریه پردازی، مرعوب بیگانگان شدن(غرب زدگی)، آسیب های روش شناختی، خلط گستره علوم و روش آنها را باید جدی بگیریم
این ها آسیب های جدی و جاری در تحقیقات اسلامی است. تا این مشکلات وجود دارد، انتظار رونق تحقیقات علمی در حوزه علوم اسلامی نمی توان داشت. باید تأکیدات مقام معظم رهبری را در زمینه آزاداندیشی و نظریه پردازی و نقد جدی گرفت و  فرصت ها و محیط های سالم و ایمن و اخلاقی برای بحث های علمی و پژوهشی فراهم ساخت .
اگر روش صحیح پژوهش آموزش داده شود و فضای مناسب بحث و نقد و نظریه پردازی و آزاداندیشی فراهم گردد، امید بهبود تحقیقات دینی پدید خواهد آمد.  همانطور که گذشت نکته حائز اهمیت در تحقیقات مسئله شناسی وابتنای تحقیق برمسائل نوپدید ومسئله محوری است .ملاك اصلی و كلی اولویت‌گذاری در این روش، توجه به واقعیات بیرونی، به ویژه نیازهای موجود است.به جهت اهمیت این امر ، مختصری درباره آن سخن خواهیم گفت:
 
o       میزان اثرگذاری مسئله پژوهشی در هدفمندی و راهبری تحقیق
به نظر می رسد، سه نوع تحقیق وجود دارد: متن محور، موضوع محور و مسئله محور؛
دراین راستا ، شناخت زمینه های تحقیق از این جهت اهمیت دارد که مانع تحقیقات تکراری می شود و از هدر رفت هزینه های مالی و انسانی جلوگیری به عمل می آید. باید بررسی کرد که چه متون و آثار و مقالاتی وجود دارد که نیازمند ترجمه و شرح یا نقد است. نیز چه موضوعاتی هست که اطلاعات لازم درباره آنها گردآوری و تألیف و عرضه نشده است. همچنین چه سئوالاتی هست که تاکنون پاسخ منقح و مناسبی پیدا نکرده است.
انتخاب موضوعات سطحی، دوباره کاری های علمی، عدم انتخاب دقیق موضوع، سطحی نگری، کاربردی نبودن و دور بودن از نیازهای جامعه و... است.
o       آشنایی با  مسئله تحقیق
موضوع تحقیق باید به روشنی مشخص و تعریف شده باشد. چه بسا، علاقه به موضوع، ناشی از پیچیدگی آن و تنوع اندیشه دربارۀ آن باشد و پرداختن به چنین موضوعی، ما را به نتایج جامع و مطلوبی نرساند. بهترین راه، بررسی نظام‌‌مند یک موضوع، تقلیل آن به سؤال یا سؤال‌هایی قابل تحقیق است. تبدیل اندیشه­ها در موضوع‌های کلی به سؤال‌ها و سپس اصلاح و پیرایش آنها و رسیدن به مسئله تحقیق، شامل یک فرایند آزمایش و خطاست.
هر پژوهش علمی با مسئله‌ای آغاز می‌شود و سپس با طرح سوال در پی پاسخ گویی به امور ناشناخته و مبهم بر می­آید.
باید توجه داشت که مقاله ای که به تتبع موضوع محورانه و موضوع‌های وسیع می­پردازد، ظرفی وسیع، اما بدون عمق است. در حالی که پژوهش مسئله محور به مقاله ، غنا و ژرفای ویژه‌ای می‌بخشد. اگر مسئله جزئی‌تر و تخصصی‌تر باشد، ارزشمندتر می­شود و دست‌یابی به اهداف نیز آسان‌تر خواهد بود. برای نمونه، پژوهش در مورد شفاعت، موضوع محوری است، اما هدایت این موضوع به سوی مأذون بودن در شفاعت یا طلب شفاعت در دنیا یا آخرت، تبدیل موضوع به مسئله‌ای خاص و عنوانِ قابل تحقیق است؛ به این صورت که آیا در شفاعت، اذن خداوند نیز دخیل است ؟ آیا می‌توان در دنیا هم از شفاعت‌کننده طلب شفاعت کرد یا اینکه این امر، تنها در آخرت ممکن می‌‌شود؟ در این حال، موضوع به مسئله تبدیل شده است. محقق در برخورد با یک مسئله، آن را به سؤال تبدیل می‌کند و همچنین از سؤال خود یک فرضیه می‌سازد و آنگاه فرضیه را به آزمون می‌گذارد، مانند اینکه در مسئله مأذون بودن در شفاعت، ابتدا آن را به سؤال تبدیل می‌کند که آیا مأذون بودن در شفاعت لازم است؟
سپس بر مبنای همین سؤال، فرضیه‌ای بنا می‌نهد که پاسخ حدسی اوست؛ سپس، همین پاسخ حدسی را به آزمون می‌گذارد و با بررسی در متون دینی، آن را اثبات یا رد می‌کند.
o       عناصر مهم در مسئله‌یابی
مسئله، توده‌ای از سؤال‌هایی بی‌پاسخ است که با توجه به واقعیت‌های موجود و خلاء معرفتی آن، در ذهن پژوهشگر شکل می‌گیرد. البته همه سؤال‌های ذهنی، قابل پژوهش نیستند؛ سؤال‌هایی مهم­اند که ارزش تحقیق و تازگی و اولویت داشته و نیاز جامعه علمی را برآورده سازند و امکان دست‌یابی به منابع برای پاسخ‌گویی به آنها وجود داشته باشد. با توانمندی محقق هماهنگ بوده و قلمرو و حدود آن مشخص باشد. البته تعیین نوع مسئله، تعیین طرح دقیق و عنوان مناسب و پیشینه‌سازی مسئله، فرضیه یابی و روش‌شناسی مسئله نیز مورد انتظار است.
o       تبارشناسی مسئله
شناختِ نژاد، نسل و خاستگاه، اهمیت بسیاری دارد. باید بدانیم که مسئله مورد نظر در چه علمی ریشه دارد و در چه شاخه­هایی قابل بحث است. با تبارشناسی درست، محقق از هر خلط و خطایی ایمن می‌ماند، مرزبندی‌ها را به درستی می­شناسد، تحقیق خود را سامان‌‌مند می­کند و چارچوب نظری، اصول، ضوابط، روش­ها و ابزارهای تحقیق را از همان گسترۀ خاص دریافت می‌دارد. درواقع، نوآور بودن نیز در گرو تبارشناسی دقیق است؛ زیرا ملاک نوآوری در تحقیق، توجه موشکافانه به تاریخ علم و تولید علم، به معنای رسیدن به امری جدید در تاریخ علم است. نکته اساسی اینکه، وقتی به یافته تازه‌ای رسیدیم، ممکن است آن پدیده نوین، مسئله، نظریه یا روشی تازه باشد.
o       اقسام مسئله
شاید بتوان مسئله را به فقهی، کلامی، فلسفی، روایی، تفسیری، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و مانند آنها تقسیم کرد. این تقسیم‌بندی در اثر یک تبارشناسی درست صورت می­پذیرد.
البته گاهی تقسیم مسئله به اعتبار، پیشینه، شخصی بودن، علمی بودن، هدفمندی و مانند آن هم قابل توجیه است.
 
o       بایسته‌هایی درمورد انتخاب مسئله پژوهشی
در انتخاب مسائل پژوهشی، به نکته‌هایی باید توجه داشت که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از:
1. پرهیز از دوباره کاری در تحقیقات و وفاداری به تحقیقات انجام شده پیشین؛
2. مهم بودن مسئله تحقیق و ارزش بررسی داشتن آن (جدید و بدیع بودن موضوع، حد و مرز داشتن، مبهم نبودن و برخورداری از اهمیت و اولویت)؛
3. علاقه‌‌مندی، کنجکاوی و کشش علمی برای شناخت آن؛
4. بهره­مندی از آموزش لازم و برخورداری از شرایط و توانمندی مناسب (متناسب بودن با توانایی، دانش و مهارت پژوهشگر)؛
5. فراهم بودن اطلاعات برای سنجش و عملی بودن روش تحقیق؛
6. وجود وسایل و امکانات، منابع و اسناد مورد نیاز تحقیق و اطمینان نسبی به موفقیت آمیز بودن آن؛
7. پیش‌بینی مسائل، موانع، رویدادها و خسارت‌های احتمالی در رابطه با تحقیق؛
8. وجود زمان لازم برای انجام تحقیق؛
9. توجه به کُنه و جنبه‌های مسئله تحقیق با عنایت به سؤال‌های زیر:
1ـ 9. آیا زمینه مسئله، گستردگی و ویژگی­های آن با توجه به پیشینه تحقیق بیان شده است؟
2 ـ 9. آیا مسئله، دامنۀ مطالعه را محدود می­کند؟
3 ـ 9. آیا مسئله قلمرو علمی تحقیق را مشخص می­کند؟
4 ـ 9. آیا اهمیت مسئله، بر حسب یک یا چند ملاک زیر بررسی شده است:
           الف) دست‌یابی به یک شیوۀ نو در اجرای امور؛
           ب) تدوین یک نظریه؛
           ج) عمومیت بخشیدن و گسترش دانش و نظریه‌های علمی؛
           د) پاسخ‌گویی به مسائل جامعه؛
           هـ ) پیشبرد روش شناسی در تحقیق؛
5 ـ 9. آیا می‌توان در مورد آن فرضیه‌هایی مطرح کرد؟
6 ـ 9. آیا فرضیه‌های تحقیق، قابلیت جهت‌دهی و هدایت سامان‌مند به تحقیق را دارد؟
7 ـ 9. آیا متغیرهای پژوهش در آن مشخص است؟
8 ـ 9. آیا تعریف عملیاتی متغیرهای آن امکان‌پذیر است؟
o       راه­های انتخاب مسئله تحقیق
مسئله‌شناسی، ممکن است به یکی از طرق زیر انجام پذیرد:
الف) تجارب شخصی؛
ب) کنجکاوی در اطلاعات منتشره از سوی رسانه­ها؛
ج) بهره­گیری از دانش تخصصی؛
د) تمایل به حل یک مسئله؛
ه‍) بهره‌گیری از فرصت­ها و تهدیدات پیش آمده؛
و) وقایع زندگی روزمره؛
ز) تأکید بر احیای ارزش‌های فردی؛
ح) مشاوره با متخصصان مجرب؛
ط) مراجعه به منابع و مقاله‌های تخصصی؛
ی) مراجعه به منابع الکترونیکی و محیط‌های مجازی؛
ک) بررسی قسمت انتهایی پایان‌نامه­ها که دریچه‌های جدیدی از موضوع را گشوده‌اند.
 
o       خطاهای احتمالی به هنگام انتخاب مسئله
از آنجایی که انتخاب مسئله تحقیق، از پیچیدگی و ابهام‌های بسیاری برخوردار است، بیشتر محققان در تشخیص مسئله دچار مشکل می­شوند. این مشکل، هنگام پیدا کردن مسئله تحقیق، بیشتر خود را آشکار می­سازد؛ زیرا در پژوهش­های غیردانشجویی، بیشتر، سفارش‌دهنده تحقیق مسئله تحقیق را بیان می­کند و یا اینکه مسئله در یک فرایند آسیب­شناسی تعریف و تدوین می­شود. اما پژوهشگران به هنگام انتخاب مسئله پایان‌نامه، خود معمولاً مرتکب چهار نوع اشتباه عمده می‌شوند که عبارت‌اند از:
1. مسئله را بدون تحلیل جنبه­های گوناگون آن، شتاب‌زده انتخاب می‌کنند؛
2. بدون مطالعه منابع مرتبط با موضوع، مسئله‌ای را انتخاب می‌کنند؛
3. پیش از انتخاب مسئله‌پژوهشی، روش اجرای تحقیق را مشخص می‌کنند؛
4. به جای تعریف دقیق و روشن مفاهیم موجود در مسئله، آن را به صورت کلی توصیف می‌کنند.
به طور کلی، آنچه اهمیت دارد، این است که بدانیم در پی پاسخ‌گویی به چه مسئله‌ای هستیم و به عبارت دیگر، باید مطمئن شویم که پیامدها و علایم یک مشکل را به عنوان مشکل اصلی در نظر نگرفته‌ایم.
بی‌شک، شناخت مسئله اصلی، بیش از حل مشکل اهمیت دارد؛ زیرا ممکن است هزینه و زمان بسیاری برای یک مشکل فرعی و کم اهمیت به کار گرفته شود. بنابراین، پیش از هر چیز باید اطمینان یافت که آنچه توجه ما را به خود جلب کرده، همان مشکل اصلی است یا تنها نشانه و علامتی است که باید از طریق آن، مشکل اصلی را ردیابی کرد.
 
o       رعایت تكنیك‌ها در مقاله‌نویسی
برای نگارش مقالات مستدل و مؤثر ملزم به رعایت یك سری اصول و فنون ابتدایی هستیم. مقاله‌نویس تكنیك‌های مخصوص به خود دارد. تفاوتی نمی‌كند این كار را برای روزنامه و مجله انجام می‌دهید یا صرفاً برای عناوین رسمی و دایره المعارف یا مقاله علمی. به هر حال هنگام نوشتن باید شیوه‌های مرسوم را در متن خود به كار گیرید. آنچه در ذیل مشاهده می‌كنید، چند نمونه از مهم‌ترین تكنیك‌های مقاله‌نویسی است:
1. ابتدا موضوع یا مسئله مورد نظر خود را انتخاب كنید. دقیقاً می‌خواهید در مورد چه مطلبی مقاله بنویسید؟طرح وبیان درست مسئله مهم است.بهترین راه طرح مسئله این است که در چند سطر اول به حقایق و واقعیت‌ها در قالب چند جمله خبری اشاره کنیم و پس از این مقدمه چینی ماهرانه، به شکلی طبیعی و منطقی، یک سؤال عمیق و نسبتاً کلی طرح کنیم. البته باید توجه داشته باشیم که انتقال از واقعیت­های موجود به این پرسش، باید به صورت طبیعی انجام شود و به عبارتی، وصلۀ ناجوری نباشد.
2. مخاطب خود را بشناسید.
3. در مورد موضوع مورد نظر تحقیق كنید. تا چه اندازه به مضمون كلی آگاهی دارید؟ آیا موضوع مقاله به گونه‌ای هست كه به راحتی و با جمع‌آوری اطلاعات بتوانید درباره آن مطلب بنویسید؟
4. كمیت مقاله را تعیین كنید. بهتر است پیش از شروع نگارش، حد مطلوبی را در نظر بگیرید. ممكن است بعضی از نشریات از قبل، حدی مشخص را در نظر گرفته‌ باشند.
5. فهرستی از منابع موجود تهیه كنید این فهرست می‌تواند شامل كتب مختلف، پایان‌نامه، مقالات علمی و منابع مكتوب دیجیتالی باشد.
6. رئوس مطالب را جدا كنید. این كار به شما كمك می‌كند با دقت و توجه بیشتری روی مفهوم و تصویر كلی مقاله تمركز كنید.
7. پیش‌نویس مقاله اصلی را با توضیح كاملی در مورد مطلبی بنویسید كه قصد نگارش آن را دارید.
8. بررسی و بازبینی به روی مقاله داشته باشید. حقایقی را كه نسبت به آنها شك دارید، یك بار دیگر بازبینی كنید و به دنبال اثبات علمی آنها باشید. مفاهیم متناقض و غیر ضروری را حذف كنید. هر مطلبی را كه جای زیادی می‌گیرد، حذف كنید تا در دام پرگویی گرفتار نیایید. تصورات شخصی و ذهنیات خود را در مقاله نگنجانید. این امر به تحقیقات و اثبات نیاز دارد. غلط‌های دستوری و املایی متن را اصلاح كنید. آخر كار نیز آن را یك بار با صدای بلند برای خود بخوانید تا مطمئن شوید متن روان است.
9. هر چند بار كه لازم بود، نوشته خود را بازنویسی كنید و ساختار مقاله علمی را كاملاً رعایت كنید. با رعایت آن، مقاله‌ای در خور فراهم آورید. برای نگارش متن مورد نظر به اندازه كافی وقت بگذارید. اگر روی كار خود به اندازه كافی وقت نگذارید، ممكن است متن شما نشان‌دهنده قابلیت‌های واقعی فردی‌تان نباشد. از اشتباه‌های فاحش متنی خودداری كنید. كپی كردن و مطالب بدون ارجاع به منابع اصلی باعث می‌شود تا دیگران از همكاری مجدد با شما صرف نظر كنند.
 
 
o       مراحل نگارش مقاله تخصصی،توصیه‌های كاربردی مقاله‌نویسی
الف) مراحل نگارش مقاله تخصصی
هر اثر علمی ـ تحقیقی دارای سه ركن است:
یک: مواد سالم و معتبر كه از طریق استدلال‌های علمی به دست آمده باشد.
دو: شیوه صحیح استدلال.
سه: توان علمی و اجتماعی محقق برای شناخت روش‌های درست تحقیق.
باید مراحل ذیل به ترتیب در نگارش مقاله پیموده شود:
1. مسئله‌یابی، طرح سئوال ،تشکیل فرضیه و طرح تحقیق
ابتدا انسان دغدغه حل مشكل و مسئله‌ای را در ذهن می‌پروراند و تصمیم می‌گیرد كه در پی كشف این مجهول باشد. در واقع، انسان از مجهول به معلوم می‌رسد و این سؤال‌ها و مجهولات مبنای هر فرضیه علمی را تشكیل می‌دهند. پس از طرح مجهول و تشكیل فرضیه، برای بررسی و اثبات آن باید طرح تحقیق ریخته شود. طرح تحقیق، قانون كار محقق است و هدف، محدوده كار، رئوس مباحث، ابزارها و روش تحقیق و منابع را روشن می‌سازد و مانع از پراكنده‌كاری و اتلاف وقت و نیرو می‌گردد.
2. انتخاب روش تحقیق
نویسنده مقاله تحقیقی به تناسب رشته و موضوع مورد بررسی، روش خاصی را در امر تحقیق انتخاب می‌كند. در عین حال، از برخی قواعد و روش‌های عمومی نیز استفاده می‌كند كه تقریباً در تمام مقاله‌های تحقیقی، مشترك است. روش گردآوری اطلاعات به دو نوع میدانی و كتاب‌خانه‌ای تقسیم می‌شود. در تحقیق كتاب‌خانه‌ای، حوزه كار محقق، كتاب‌خانه و اسناد و مدارك است و با محیط بیرونی كار ندارد. اصلی‌ترین ابزار در این مورد، كتاب و امثال آن است. در این راستا محقق باید كتاب‌شناس باشد. به عبارتی، مسائلی نظیر اطمینان از صحت انتساب كتاب و مطالب آن، انتخاب منابع درجه اول و تحقیقی، عدم دخل و تصرف در محتوای آن و نگاه نقادانه به آن را از نظر دور ندارد. محقق در این روش از راه فیش‌برداری به جمع‌آوری اطلاعات می‌پردازد و با تجزیه و تحلیل اطلاعات در دایره چارچوب نظری و فرضیات كندوكاو می‌كند.روش پردازش اطلاعات می­تواند توصیفی، تبیینی، تحلیلی، انتقادی و ... باشد.
3. گردآوری مواد پژوهش و منابع تحقیق
پس از عبور از دو مرحله اول، محقق به معلومات خویش مراجعه می‌كند و از میان دانش و محفوظات خود، آنچه را با فرضیه و مجهول وی ارتباطی دارند، برمی‌گزیند، مرتب می‌كند و مقدمات استدلال خود را تشكیل می‌دهد. در اینجا نوع و میزان معلومات، مؤثر است. همچنین تسلط او بر ابزار و تكنولوژی روز در استفاده بهتر از منابع مكتوب و فضاهای مجازی اهمیت دارد.
این مرحله با كتاب‌شناسی آغاز می‌شود. سپس در حوزه مقالات به تفحص می‌نشیند و از پایان‌نامه‌ها نیز غافل نمی‌ماند. باید توجه داشت كه در به كارگیری منابع، اصالت با اعتبار منابع است، نه تعدد آنها. همچنین فهرست منابع و مآخذ، نشان‌دهنده اعتبار علمی نوشته و بیانگر اشراف نویسنده بر منابع است. محقق باید تلاش كند از منابع قدیمی و جدیدترین تحقیقات، به درستی استفاده كند.
4. تنظیم مطالب و نتیجه‌گیری
اساساً مشكل اساسی در تنظیم مطالب، در فقدان یا نقصان طرح تحقیق بروز می‌كند. در صورتی كه محقق از ابتدا نقشه راهی بر اساس چارچوب نظری و با تكیه بر فرضیات پیش‌بینی شده داشته باشد و بداند كه در جست‌وجوی چیست، در آن صورت، منابع هم با او همراه می‌شوند و در خدمت اهداف علمی او قرار می‌گیرند. البته مشكل دیگری هم در تنظیم مطالب وجود دارد كه حاكی از ناورزیدگی در قوه تعقل و تفكر است كه به ممارست و تمرین بیشتر نیاز دارد.
محقق پس از پیمودن مراحل چهارگانه باید به شیوه ارائه مطالب التفات داشته باشد و نكات زیر را در نظر بگیرد:
در مرحله نگارش، ناگزیر به پیمودن مراحل چهارگانه هستیم:
الف) مقدمه:آغاز دل‌پذیری است كه ذهن خواننده را برای ورود به بخش اصلی و بدنه مقاله یا نوشتار آماده می‌سازد.
ب) متن یا بدنه:حاوی مهم‌ترین و اصلی‌ترین مطالب مقاله است. نویسنده در این بخش، استدلال علمی خود را در جهت رد و اثبات فرضیه نخستین ارائه می‌دهد.
ج) نتیجه پایانی:در انواع مقالات، ممكن است نتیجه‌گیری‌ها كمی با هم متفاوت باشد، اما ضرورت وجود نتیجه‌گیری در هر تحقیقی انكارناپذیر است. این نتایج باید روشن، صریح و قابل دفاع و مستدل بوده و از حدس و گمان به دور باشد.
د) مستندسازی مقاله یا نوشته علمی:در نگارش مقاله به خصوص مقاله‌های تحقیقی باید از حدس و گمان و تخیل یا تكیه بر گفته‌ها و شنیده‌های غیر موثق، بدون منبع و تحقیق نشده جدا پرهیز كرد. نویسنده باید امانت‌داری را رعایت كند و خود را از اتهام سرقت ادبی و انتحال دور نگه دارد و در نهایت، با ذكر نشانی دقیق منبع، راه پژوهش را برای خوانندگان فراهم آورد.
البته ثبت ارجاعات، شیوه‌های گوناگونی دارد. ذكر ارجاع در پاورقی به یادداشت‌هایی گفته می‌شود كه در بخش پایانی صفحه نوشته می‌شود و به وسیله پاره‌خطی از متن اصلی جدا می‌گردد و خود بر دو نوع است:
الف) پاورقی توضیحی: این نوع معمولاً شامل مطالب تكمیلی است كه برای روشن‌تر شدن مطالب مبهم و مجهول متن می‌آید.
ب) ‌پاورقی ارجاعی: برای ذكر سند و منبع مورد استفاده نویسنده است. که به صورت متنی یا پاورقی یا پی نوشت است .
فهرست منابع هم كه گاه با عنوان كتاب‌نامه و كتاب‌شناسی از آن یاد می‌شود، نمایانگر استفاده مؤلف و محقق از كتاب‌ها و آثاری است كه مقاله یا كتاب با استناد به آنها نوشته شده است. آن هم شیوه خاصی دارد كه معمولاً به وسیله مراكز و مؤسسات در قالب آیین‌نامه ارجاع ابلاغ می‌گردد.
 
هـ فعالیت‌های علمی و تكمیلی مقالات
در این زمان، نوبت به چكیده‌نویسی می‌رسد كه بر اساس طرح تحقیق نوشته می‌شود و نویسنده در آن به طور فشرده بر اساس ضوابط و قواعد لازم، محتویات تحقیق را به تصویر می‌كشد. البته به انتخاب كلیدواژه هم كه مكمل چكیده یا به عبارتی، چكیدة چكیده است، باید توجه جدی كرد. از انتخاب نام و عنوان مناسب برای مقاله نمی‌توان غفلت ورزید. از این رو، چنانچه عنوانی را از ابتدا انتخاب كرد، باید بار دیگر آن را وارسی كند و از رسایی، گویایی و شفافیت آن مطمئن ‌شود و چنانچه نیاز به تغییر دارد، آن را تعویض كند.
 
 
ب) توصیه‌های كاربردی مقاله‌نویسی
نحوه تنظیم صفحات مقالات به شرح ذیل صورت می‌پذیرد:
میانگین حجم مقاله، 20 ـ 25 صفحه است كه مقدمات، 3 ـ 5 صفحه، 12 ـ 15 صفحه، بدنه تحقیق، 3 ـ 5 صفحه نیز به نتیجه‌گیری و ذكر منابع اختصاص می‌یابد.
 
o       هنگام نگارش مقاله باید به موارد زیر توجه جدّی كرد:
ـ پژوهشگر واقعی هیچ‌گاه نباید ساده‌انگارانه، شتاب‌زده و بدون مطالعه اكتشافی دست به تهیه طرح بزند؛ زیرا این امر به شدت از اعتبار علمی او می‌كاهد. بنابراین، با مطالعه اولیه، مشورت و سپس بررسی دقیق منابع، طرح‌نامه را تهیه و ارسال می‌كند.
ـ محقق باید از ابتدا بداند به دنبال حل چه مشكل یا مسئله‌ای است و دیگران درباره موضوع چه تلاشی داشته‌اند. آیا تحقیق او جدید است و نگاه تازه‌ای به موضوع دارد؟ در پایان نیز بررسی كند كه آیا به سؤالات یا اهداف از پیش تعیین شده دست یافته است؟ اگر دست یافته است، چه مطالبی هستند و آنها را در نتیجه‌گیری بیان كند.
ـ در نگارش طرح نامه باید از پرداختن به مقدمات و افق‌های دور در متن تحقیق دوری كند و به اصل مطلب با فضاسازی مناسب و كوتاه بپردازد.
ـ چنانچه با تسامح و كوتاهی پژوهشی، طرح یا نوشته‌ای آماده و ارائه گردد، در حقیقت، اولین خدشه علمی متوجه خود پژوهشگر خواهد شد.
ـ محقق باید سؤالات اصلی و فرعی را به خوبی طراحی كند. سپس با دقت به آنها پاسخ گوید.
ـ منبع‌شناسی دقیق، مستند و متقن از ضروریات انجام تحقیق است و بیش از نیمی از كار تحقیقی است و پژوهش را تسهیل می‌كند. مراجعه به منابع و مطالعه اكتشافی برای تهیه طرح‌نامه تحقیق از اصول اولیه پژوهشی است.
ـ باید دانست در عصر فن‌آوری و ارتباطات قرار داریم و اساساً محتوای هیچ تحقیق و نوشته‌ای بر كسی پوشیده نمی‌ماند. بنابراین، در برداشت مطالب یا استفاده از هندسه تحقیقی دیگران باید كاملاً شفاف باشیم. چه بسا بعدها با ادعای نویسندگان مواجه خواهیم شد. بنابراین، پژوهشگر باید امانت‌داری لازم را مراعات و مستندسازی كند. در غیر این صورت، هرگونه مسئولیت‌های آینده متوجه او خواهد بود.
ـ توجه داشته باشیم بدون تحقیق و تفحص، نام كتاب، مقاله یا پایان‌نامه‌ای را در منبع تحقیق (طرح نامه) درج كردن ، بدون مراجعه مستقیم و آگاهی یافتن از اینكه اساساً در آن اثر مطلبی در راستای موضوع تحقیق وجود داشته است، صداقت طراح  ونگارنده را زیر سؤال می‌برد.
ـ پژوهشگران تنها به یافته‌ها و دستاوردهای دیگران بسنده نكنند، بلكه با بازنگری و مهندسی فكری جدید، در پی طرحی نو و به دست آوردن یافته‌های نوین باشند و به خلق ایده‌ای جدید روی آورند.
ـ هیچ‌گاه بدون مطالعه اكتشافی و فهم پیچیدگی‌های موضوع و جوانب آن، در طرح‌نویسی تنها به عبارت‌پردازی و لفاظی تهی از محتوا بسنده نشود.
ـ پی‌جویی كردن عناوین مرتبط با تحقیق در منابع مختلف اعم از سایت‌ها و كتاب‌خانه ملی برای منبع‌یابی در سه حیطه مقالات، پایان‌نامه‌ها و كتاب‌ها در منبع‌شناسی اهمیت دارد. در منبع‌شناسی دقیقاً این سه حیطه باید از هم تفكیك و منابع آن ذكر گردد.
ـ توصیه می‌شود به منابع مستقیم و مربوط به مسئله پژوهش با همان عنوان مراجعه شود و نه عناوین كلی و عام. از آوردن نام كتاب‌های عام و كلی پرهیز گردد؛ مانند ذكر «المیزان»، «وسائل الشیعه» یا هر كتاب مرجع دیگر. به طور کلی که نشانگر عدم مراجعه جدی محقق است، خودداری شود. اگر هم به كتاب‌های مرجع، رجوع مستقیم می‌شود، قسمت یا فصل مورد نظر كه با موضوع در ارتباط است، ذكر گردد.
 
ـ شاخصه‌های یك اثر فاخر مانند موارد زیر رعایت شود:
o       متفاوت بودن از آثار دیگران (نویسنده باید بداند كار تحقیقی او چه زاویه‌ای را در نظر گرفته كه با دیگر آثار متفاوت است و این امر را در ضروریات انجام تحقیق بنویسد.)
o       نوآورانه و پژوهشگرانه بودن همراه با  تبیین و تحلیل؛
o       باز كردن زوایا و افق‌های جدید در تحقیق؛
o       تكراری نبودن و آغاز كردن تحقیق از نقطه‌ای كه دیگران به آنجا رسیده‌اند.

نوشته های مرتبط