تحلیل علم غیب پیامبر و امام (ع)
(از منظر آیات و روایات)
استاد راهنما:
حجت الاسلام ابراهیم بهشت
پژوهشگر:
نرگس نعمتی زاده
مدرسه فاطمیه سلام الله علیها –یاسوج
پاییز 1392
چکیده:
غیب در اصل به معنای چیزی است که پوشیده و پنهان است و چون عالم ماوراء محسوسات از حس ما پوشیده است به آن غیب گفته می شود در قرآن کریم می خوانیم « عالِمُ الغَیبِ وَ الشَّهادَه هوَُ الرَحمنُ الرَحیمُ» خداوندی که به غیب و شهود، پنهان و آشکار داناست و او است خداوند بخشنده و رحیم. و اطلاعات غیبی اطلاعاتی هستند که از طریق حواس به دست نیامده باشد. خداوند متعال علم غیب دارد و آن را جزء به اولیای خویش عطا نمی کند پس علم غیب مخصوص خداست و اگر بخواهد گوشه ای از آن را در اختیار اولیای خود قرار می دهد و مفهوم ایمان به غیب نیز ایمان به ماوراء الطبیعه است که در محدوده حواس آدمی نمی گنجد، پیامبر و امامان معصوم علیه السلام دارای علم غیب هستند ولی همانند علم خداوند متعال ذاتی و مطلق نیست بلکه طبق نص قران کریم محدودیت هایی دارد.
بر طبق نصوص وارده و روایات تاریخی (بنا به معتبر بودن آنها) علی (ع) و امام حسین (ع) از زمان شهادت خود اطلاع تفصیلی داشتهاند ولی در مورد سایر امامان میتوان گفت اطلاع اجمالی داشتهاند ولی اطلاع تفصیلی آنها مورد اختلاف است . بر اساس یك دیدگاه امامانی كه با خوردن سم از دنیا رفتهاند هنگام خوردن سم نه توجه نفس داشتند و نه اراده آگاهی یافتن از وجود سم داشتهاند. ولی اگر می خواستند به اذن خداوند آگاه میشدند. امكان آگاهی از غیب برای انسانها (غیر پیامبر و امام) نیز وجود دارد.
کلیدواژه: تحلیل، غیب، پیامبر، امام،آیات، روایات.
نتیجه گیری
هدف اصلی از طرح این مقاله پاسخگویی به سؤالات و شبهاتی است که پیرامون علم غیب پیامبر «صلی الله علیه و آله» و امامان معصوم «علیهم السلام» وارد شده است. ابتدائاً با توجه به دسته ای از آیات و روایات که در جای خود بحث شد اثبات کردیم که پیامبر «صلی الله علیه و آله» و امامان معصوم «علیهم السلام» از این علم هر چند به صورت اجمالی برخوردار هستند و این علم به طور کامل مختص به خداوند متعال می باشد و پیامبر «صلی الله علیه و آله» و امامان معصوم «علیهم السلام» بدون مراجعه به علم الهی « غیب» نمی دانند. متکلمین و فلاسفه اسلامی هم بر این ادعا ادله عقلی و نقلی کافی بیان کرده اند.
اثبات این مدعی که پیامبر «صلی الله علیه و آله» و امامان معصوم «علیهم السلام» از علم غیب برخوردار هستند، شبهاتی را به دنبال خواهد داشت که اهل بیت «علیهم السلام» با وجود این علم چرا بستر مرگ را برای خودشان فراهم می کردند و آیا این یک نوع خود کشی محسوب نمی شود، و در پاسخ به این شبهات بیان کردیم که اهل بیت « علیهم السلام» هیچ گاه با علم غیب خدادادی خودشان در مقابل مردم برخورد نمی کردند و همواره در مقابل مردم به حالت عادی برخورد می کردند و در بعضی موارد مصالح بزرگی در میان بود که اگر اهل بیت « علیهم السلام» با حفظ جان خود از آن صرف نظر می کردند حادثه جبران ناپذیری بوجود می آمد به گونه ای که حتی ممکن بود اصل اسلام هم از بین برود و اهل بیت « علیهم السلام» با این عملشان آن مصلحت اهم که حفظ بقای اسلام و ارزش های دینی بود را به جا آوردند.
منابع و مآخذ
1-قرآن کریم،مترجم؛ مهدی الهی قمشه ای، انتشارات ساز و کار، چاپ دوم، 1383.
2-نهج البلاغه،مترجم؛ محمد دشتی، قم، مؤسسه فرهنگی، تحقیقاتی امیرالمؤمنین(ع)، چاپ بیستم، 1383.
3-ابن بابویه قمی، محمد بن علی، معانی الاخبار، تهران، دانشگاه تهران.
4-ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه آیت الله نجفی، چاپ ششم، 1382.
5-الکسیس کارل، انسان موجودی ناشناخته، مترجم؛ پرویز دبیری، کتاب فروشی تأیید، اصفهان، 1348.
6-ابن اسعد، طبقات، بيروت، دار الفكر.
7-ابو علی سینا، اشارات و تنبیهات،سروش، تهران، چاپ چهارم،1382.
8-بحرانی، سید هاشم، قواعد المرام،تهران، بنیاد بعثت، 1415
9-حاكم نيشابوري، ابوعبدالله، مستدرك علی الصحيحين، بيروت، دارالمعرفه، چاپ سوم، 1406.
10-خمینی، روح الله، تحریرالوسیله، نشر آثار امام خمینی، 1379 ش.
11-رحمتی، محمد، شرح جامعه کبیره، شهررضا، صبح پیروزی، چاپ پنجم.
12-سبحانی تبریزی، جعفر، علم غیب ( آگاهی سوم)، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، 1384.
13-سهروردی، شهاب الدین، حکمت اشراق،
14-شیرازی،صدر المتألهین، المشاعر،تهران، مولی، 1371.
15-شیرازی، صدرالدین، شرح اصول کافی، قرن 11 هـ ق.
16-طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، 20 جلدی، مترجم؛ موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1384.
17-عاملی، حر، وسائل الشیعه،20 جلدی، نشر دار الاحیا التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1414.
18-عسقلاني، ابن حجر، الاصابة فی تمییز الصاحبه، بيروت، دار الكتبالعربي،1404.
19-فارابی،محمد بن محمد، تحصیل السعاده، مترجم؛ علی اکبر جابری مقدم، قم، دارالهدی، 1384.
20-كليني، محمد بن یعقوب، اصول كافي، قم، دار الاسوه، چاپ اول، 1376.
21-مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار. تهران، نشر اسلامیه، بی تا،
22-مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، نشر صدرا ،1378 ش.
23-مرعشی نجفی، شرح احقاق الحق، مترجم؛ مرتضی فرجپور، قم، مکتبه آیت الله المرعشی العامه، 1367.
24-مفید محمد بن معمان،امالی، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی، 1364.
25-مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، 27 جلدی، قم، دارالکتب الاسلامیه، چاپ هفتم، 1367.
26-موسوی باروق، علی، گنجینه مبلغین، مشهد، پیوند با امام، 1388.