صراط مستقیم
(از منظر آیات و روایات)
مرضیه صادق
ناهید سرافرازی، رباب سادات میربقایی اعضای هسته پژوهشی
شیخ مفید(ره) موسسۀآموزش عالی حوزوی ریحانه النبی(س)، شیراز
استاد راهنما:سرکارخانم طیبه فلاح زاده ابرقوئی
زمستان1392
چکیده:
همه موجودات در یک سیر تکاملی که لازم ذات هستی است در حرکتند:« إلی الله تصیر الامور . إنّ إلی ربک المنتهی». و انسان نیز به عنوان یکی از موجودات هستی محکوم به این حکم است:«یا ایها الإنسان انک کادح إلی ربک کدحا فملاقیه». در بیان راهها یک راه مستقیم و شاهراه است وراه سعادت و اختیاری، یعنی راهی که انسان باید آن را بر گزیند .بنابراین انسان نوعی حرکت وطی طریق به سوی مقصدی را بر می گزیندو به عبارت دیگر به سوی کمال خویش در حرکت است پس انسان یک موجود کامل یا بنده است و معنی إهدنا الصراط المستقیم این است که خدایا مارا به راه راست تکامل هدایت فرما.
از طرفی بحث از هدایت انسان از جمله مسائلی است که با توجه به تعاریف وویژگی هایی که برای انسان مدنظر گرفته می شود متفاوت است،مثلا برخی سعادت را در مادیات می دانند و دنیا را ملاک قرار داده اند وگروهی دیگر با دلیل بر حق بودن تمام ادیان راه رسیدن به سعادت رادر پیروی از هر دینی مطرح می نمایند.بر خلاف نظریه اگزیستانیالیسم که مدعی است هیچ راه و مقصدی وجودنداردو انسان خود آفریننده مقصد وراه کمال است. مسلمانان نیز راه سعادت و کمال رادر دین اسلام (به عنوان کاملترین دین)و عبودیت حق تعالی می دانند و برای دست یابی به آموزه های دینی خود به منابعی همچون قرآن و سخنان ائمه –علیهم السلام- رجوع می کنند.از نظر قرآن ، مقصد وراه و کمال بودن ارزش ها در متن خلقت و آفرینش هستی تعین پیدا می کند و انسان باید آن را کشف کند.در واقع در متن وجود انسان استعداد فطری برای رسیدن به کمال حقیقی وجود دارد.آنچنان که مثلا در هسته خرما استعداد درخت شدن وجود دارد،. انسان با همۀ موجودات دیگر که استعداد طبیعی برای کمالات خود دارند یک تفاوت اساسی دارد و آن اینکه دیگر موجودات راهشان مشخص شده و هر کدام بیش از یک راه نمی توانند داشته باشند در حالیکه انسان چنین نیست و به اصطلاح فلسفی هر موجودی واجد طبیعت است مگر انسان؛لذا نیازمند به راهنما و هادی است و از این جهت در روایات تکیه اصلی بر مسئله ولایت به عنوان شاهراه قرار گرفتن در صراط مستقیم است؛هر چند مصادیق دیگری برای صراط مستقیم ذکر شده اما با بررسی دقیق، حقیقت صراط، طریق معرفت الهی است و آنچه در این مسیر به انسان در رسیدن به مقصود کمک می کند از ولایت، قرآن، وجود انبیاء و ائمه معصوم(علیهم السلام)و...؛ لذا با چنگ زدن به این وسائط است که نیل به مقصود حاصل شده و طریق هدایت که مرضی حضرت حق است ، طی شده و با درخواست از خداوند برای پایداری در مسیر و توجه به هدف از آنچه سبب گمراهی و انحراف از صراط مستقیم می شود ؛همچون وساوس شیطانی و دسائس انسانی می توان سعادت دنیا و آخرت را کسب کرد.
واژگان کلیدی : صراط مستقیم، ولایت، معرفت، هدایت
نتیجه گیری:
همان گونه که بیان شد واژۀ صراط به معنای طریق و راهی است که در آن کجی و اعوجاج راه ندارد و مطابق آنچه در آیات و روایات مختلف به کار رفته و ویژگی ها و صفاتی که برای آن بیان شده ،یک راه بیش نیست و آن راه حق و حقیقت و راه وصول به معرفت الهی است؛ لذا می بینیم که همواره به صورت مفرد به کار رفته و با صفاتی همچون استقامت ، استواء ، حنیف ذکر شده است و این مطلب تأکیدی است بر این نکته که صراط مستقیم یک راه و یک حقیقت بیش نیست و ابتدا و انتهای آن مشخص است، ابتدای این راه درون فطرت الهی همۀ انسان هاست و نهایت آن لقاء ومعرفت ذات پروردگار ا ست و این ویژگی خاص صراط است که آن را از دیگر راهها متمایز کرده و سبب اتحاد سالک و مسلک در این راه شده است .
نکته دیگر اینکه هر آنچه به انسان در مسیر کمک کند، تا به مقصد برسد ،به عنوان مصادیق صراط یاد شده است؛ لذا می بینیم که گاهی از صراط به دین حق ، گاهی قرآن، امام معصوم، پیامبران- علیهم السلام- و... یاد می شود که همین مصادیق نیز به عنوان یاری کنندگان سالک و التزام عملی و اتصال بدانها سبب قرار گرفتن در صراط مستقیم است.
در واقع انسان سالک باید با توجه کامل به مقصد و احساس حضور در محضر پروردگار و عمل به فرامین حضرت احدیت و مقربان درگاهش در این راه قدم گذاشته ودر تمام گامهایش از دعا و توکل غفلت نکرده و ذکر شبانه روز وی طلب یاری از درگاه بی نیاز باشد که:( إهدنا الصراط المستقیم) و از ساحت ربوبی درخواست نماید که وی را از هرآنچه سبب خروج از صراط مستقیم است اعم از وساوس شیطانی و انسی ، وسوسه های دنیوی و اخروی که سبب کند شدن حرکت در مسیر می شود ، حفظ کند تا جزء مصادیق ضالین و مغضوبین که از رحمت رحمانیّه حضرت حق به دوراند ، قرار نگیرند
. (الّلّهم یا ربّنا إهدنا الصّراط المستقیم )).
فهرست منابع
1.قرآن کریم.
2.نهج البلاغه، محمد دشتی،1388، قم،انتشارات اندیشه هادی
3.امام حسن عسكرى عليه السلام، تفسير امام عسكرى (ع)، يك جلد، انتشارات مدرسه امام مهدى (عج) قم، 1409 هجرى قمرى
4.جوادی آملی، عبدا... ،1378،سوم،تفسیر موضوعی قرآن کریم( قرآن در قرآن)، قم،مرکز نشر اسراء.
5.جوادی آملی ، عبدا... ،1385،دوم،تفسیر موضوعی قرآن کریم( هدایت در قرآن)، قم، مرکز نشر اسراء.
6.جوادی آملی ، عبدا... ،1378،دوم ،تفسیر تسنیم ، ج 1 ، قم،مرکز نشر اسراء.
7. حسينى شاه عبدالعظيمى ،. حسين بن احمد ،1363،تفسیر اثنا عشری، ج1 ، تهران،انتشارات میقات.
8.خسروانی،علیرضا،1390 ق. تفسیر خسروی، تهران ، انتشارات الاسلامیه .
9. حسینی، سیدجعفر، 1384،ترجمه البیان فی تفسیر القرآن آیه الله خویی،قم، انتشارات دارالثقلین.
10.امام خمینی (ره ) ،1378.تفسیر سوره حمد، قم، مؤسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی.
11.فقیهی رضایی، محمد ،1384،قرآن کریم همراه با شرح آیات منتخب، قم،انتشارات محراب قلم.
12.زمشخری ،محمود، 1407ق ،تفسیر کشاف، بیروت،دارلکتب العربی.
13.فیض کاشانی ، ملا محسن ،1415ق ،تفسیر صافی،ا تهران، نتشارات الصدر .
14.كوفى، فرات بن ابراهيم، 1410 هجرى قمرى تفسير فرات، يك جلد، مؤسسه چاپ و نشر،
15..قرشی،سید علی اکبر،1377ش تفسیر احسن الحدیث تهران،،بنیاد بعثت.
16.قمى ، على بن ابراهيم ،1404 هجرى قمرى،تفسیر قمی،، 2 جلد، قم، مؤسسه دارالكتاب.
17.عياشى، محمد بن مسعود ،1380 هجرى قمرى ،تفسير العياشي، 2 جلد، تهران، چاپخانه علميه.
18.الطبرسی، شیخ ابوعلی الفضل بن الحسن ،1380.مجمع البیان، تهران،انتشارات فراهانی.
19.ملاصدرا ،1366ش. تفسیر قرآن کریم، قم،انتشارات بیدار.
20.موسوی همدانی ، سیدمحمدباقر ،1374.ه ش،ترجمه المیزان ، قم،دفتر انتشارات جامعه مدرسین ،
21.مغنيه، محمد جواد، بی تا، تفسیر مبین، قم، بنیاد بعثت.
22.موسوی همدانی، سید محمد ،1404ق.انوار درخشان، تهران،کتابفروشی لطفی .
23.مکارم شیرازی،ناصر،1374ش.تفسیر نمونه، تهران ، دارالکتب الاسلامیه.
24.گروه تخصصی تفسیر قرآن،1390ش تفسیر همراه ، تهران، سازمان اوقاف و امور خیریه.
25.نباطى بياضى، على بن يونس،1384 هجرى قمرى، الصراط المستقيم، 3 جلد در يك مجلد، نجف، چاپ كتابخانه حيدريه.
26.علامه حلى، حسن بن يوسف، 1407 هجرى قمرى،نهج الحق و كشف الصدق، يك جلد، قم، مؤسسه دار الهجرة .
27.شيخ صدوق،1413 هجرى قمرى من لا يحضره الفقيه، 4 جلد، قم، انتشارات جامعه مدرسين .
28.علامه مجلسى، 1404 هجرى قمرى،بحار الأنوار، 110 جلد، لبنان، مؤسسة الوفاء بيروت .
29.بانو مجتهده امین ،1378ش، معادیا آخرین سیر بشر، اصفهان،انتشارات گنبدهای فیروزه ای.
30.زبیدی ، محمد مرتضی ،1372،تا ج العروس من جواهر القاموس، ج 5،
31.رضا خانی،حشمت الله ریاضی،ترجمه بیان السعاده، تهران،انتشارات دانشگاه پیام نور .
32.امام خمینی ، 1388،چهل حدیث ، تهران،موسسه نشر آثار امام.
33.دستغیب، عبدالحسین ،1378ش،صلاه الخاشعین،،قم،دفتر انتشارات تبلیغات اسلامی.
34.سلطان الواعظین شیرازی1388ش ،شبهای پیشاور ،قم.انتشارات تهذیب .
35.قریشی ، علی اکبر ،1368،قاموس قران، ج 3، ، تهران ،دارالکتب الاسلامیه.
36.معاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه ،1391، خلعت غدیر ، تهران ،سازمان چاپ و انتشارات اوقاف.
37.طهرانی، محمد حسین ،1430ق ،معاد شناسی، ج8، مشهد،انتشارات علامه طباطبایی.
38.ابن شهرآشوب مازندرانى، 1379 هجرى قمرى ،مناقب آل أبي طالب (ع)، 4 جلد، قم، مؤسسه انتشارات علامه .
39. شيخ مفيد،1413 هجرى قمرى، تصحيح الاعتقاد، يك جلد، قم، انتشارات كنگره جهانى شيخ مفيد .
40.مطهری (ره )، مرتضی، 1381،آشنایی با قرآن، تهران ، انتشارات صدرا.
41.حسکانی، عبیدالله بن احمد ،،شواهد التنزیل لقواعد التفضیل،ج1،انتشارات ارشاد اسلامی.